علم اصول، دانشِ شیعه زاد است

علم اصول، دانشِ شیعه زاد است

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان:  همایش «تطور پژوهش و دانش فلسفه اصول در سده اخیر حوزه» همزمان با یکصدمین سالگشت بازتاسیس حوزه علمیه قم و به بهانه نکوداشت آیت اللهِ موسس، شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره) صبح امروز دوشنبه ۲۱ آبان در مجتمع حوزوی امام رضا(ع) تهران برگزار شد.

بنا بر این گزارش در این مراسم که با حضور ایت الله علی اکبر رشاد، حجت الاسلام مقیمی حاجی معاون پژوهش حوزه های علمیه سراسر کشور و جمعی از معاونین پژوهش حوزه های علمیه استان تهران و اعضای هیئت علمی برگزار شد؛ ارائه پیشنهادات و راهکارهایی برای توسعه و ارتقای پژوهش در حوزه فقه حکمرانی و فقه علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفت، ضمن اینکه اساسا هدف از برگزاری این همایش و نشست‌های جنبی، تقویت هم‌افزایی و هم‌اندیشی میان پژوهشگران و ایجاد بستر مناسب برای تبادل نظر و تجربه در زمینه‌های پژوهشی مختلف بود.

آیت الله «علی اکبر رشاد» در این همایش طی سخنانی گفت: خداوند را شاکرم که بیش از ۴۰ سال است که خادم طلاب هستم و از ایام جوانی و بیست و چند سالگی به لطف و اراده خداوند در  کسوت طلبگی و خدمت به آنها فعالیت دارم.

رئیس شورای حوزه های علمیه استان تهران با اشاره به عنوان این همایش و مولفه تحول و تطور در فقه و اصول ادامه داد: این عنوان بسیار عمیقی است و نمی‌توان در قالب یک همایش به این موضوع پرداخت، لازم نیست تاکید شود که علم اصول چه قدر اهمیت دارد چراکه در مجموعه علوم یک علم داریم که شیعه زاد و اسلام زاد، است و نظیرش در دیگر اقالیم، مذاهب و ادیان نیست؛ علم اصول است که دانش تولیدی و بومی ماست و از عهد حضرات معصومین(ع) این دانش آغاز شده است و اینکه فکر کنیم که امثال شافعی بنیان گذار این علم هستند من صریحا می‌گویم که اشتباه است.

آیت الله رشاد با بیان اینکه علم اصول، دانش شیعه‌زاد است، تصریح کرد: نسبت و رابطه فقه و اصول روشن است، علم اصول، زاده فقه است و در متن فقه متولد شده و پدر شده و فقه تولید می‌کند و اصلی ترین دانش مولد فقه است، بدون اصول امکان تولید فقه نیست، در مساله تولید تطور و تحول فقه و هر علمی به اشکال مختلف می‌توان سخن گفت، گاهی تطور کیفی است، گاهی تطور تاریخی است، تعبیر دیگری هم هست که در قالب دو اصطلاح در مورد فقه و اصول مطرح می‌شود، یکی تحت عنوان مدارس اصولی و فقهی مطرح می شد و دیگری تحت عنوان ادوار اصولی و ادوار فقهی؛ وقتی می گوییم مدارس فقهی و اصولی در واقع می‌خواهیم تحولات معرفتی و کیفی را اشاره کنیم، اما وقتی می‌گوییم ادوار در واقع نگاهمان تاریخی است و ممکن است در این نگرش احیانا مدرسه جدیدی ظهور کرده باشد و آن تحول به حد مدرسه ظهور نکرده باشد و فقه دچار وقفه شده، باشد اما در تطور معرفتی باید جز این باشد.

 

علم اصول دارد لاغر می‌شود

وی اضافه کرد: تطور را می‌توان در چند محور بررسی کرد، یکبار می‌گوییم در مولفه های رکنی یک علم تطور ایجاد شده است، از جمله مولفه مبانی، مولفه پیش انگاشته و…، اما مساله آن است که وحدت درونی علم و تمایز برونی آن با دیگر علوم قائم به غایت نیست چنانکه برخی بزرگان می‌گویند، این مولفه به مسائل نیست یا حیثی نیست، بلکه به تناسب و سازگار شدن و متناسب شدن این چند مولفه با یکدیگر است و انباشتی از قضایا با هم نسبت مناسبی پیدا می‌کنند، این تحول و تطور اساسی و مستوای مولفه های حکمی است، از سوی دیگر علوم با یکدیگر ممیزاتی دارند، مثلا علوم عقلی حقیقی هستند، گاهی در این مستوی است که تطور ایجاد می‌شود، از آفات امروز این است که علم اصول دارد لاغر می‌شود و برخی فصول را حذف می‌کنند و درس را خودخوان درخواست می‌کنند که اصلا برای علم اصول معنی نمی‌دهد.

رئیس شورای حوزه های علمیه استان تهران تصریح کرد: در تاسیس علوم انسانی هیچ راهی جز تحول نیست، علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی الحادی متفاوت است، هر دو از علوم انسانی و یک واژه مشترک صحبت می‌کنند اما اصلا درکی از فهم ما از انسان ندارند، آنها همه آرزوها و آمال انسان را شکم و شهوت را می دانند، انسانی که مد نظر ما در علم مطرح می‌شود گزاره ها و مولفه های مختلفی دارد.

آیت الله رشاد افزود: این صدسال بازتاسیس حوزه علمیه درست است که بعد از مشروطه بود اما فقهای ما در آن جریان جلودار بودند، غالبا در تاریخ جهان سران ادیان جلودار هستند و همین هم شد که مارکسیست‌ها گفتند که دین افیون توده هاست، اما در شیعه در نجف نشستند و برای ایران انقلاب مشروطه خواستند و این صد سال را باید امتداد این واقعه تاریخی دانست اما انقلاب اسلامی را باید تاریخ ساز و تاثیرگذارتر دانست و چنین هم بود.

 

علم اصولی کنونی مشکل ساختاری دارد

وی در پایان خاطرنشان کرد: آفات و آسیب‌های وارده بر دانش اصول نیاز به بررسی دارد، ما اکنون با پاره ای از آفات جدید هم مواجهیم که مسبب آنها هستیم، ضعف هایی در تاریخ علم اصول بوده است از جمله اختلاط مبادی و مسائل. علم اصولی کنونی مشکل ساختاری دارد، علم اصول باید بر اساس یک مبنا صورت بندی شود، مساله دیگر اینکه علم اصول می‌خواهد مساله شناختی کند در حالی که کاش میشد علم اصول کشف واقع کند.

تولید ادبیات علمی رشته‌های تخصصی فقه؛ هدف عمده پژوهشکده فقه و علوم انسانی

تولید ادبیات علمی رشته‌های تخصصی فقه؛ هدف عمده پژوهشکده فقه و علوم انسانی

از جمله اهداف پژوهشکده فقه و علوم انسانی تولید ادبیات علمی رشته‌های تخصصی فقه است

در ادامه راه‌اندازی گروه‌های علمی پژوهشکده، اولین جلسه گروه فقه تمدن، پیشرفت و منابع حیاتی از گروه‌های سه‌گانه پژوهشکده فقه و علوم انسانی در موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا علیه السلام شهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

در آغاز این جلسه حجت الاسلام هادی افخمی، مدیر پژوهشکده، گزارشی از روند تشکیل پژوهشکده و گروه های سه‌گانۀ آن ارائه داد و گفت: با توجه به تأسیس رشته‌های جدید بر اساس فقه تخصصی نظام‌ساز، و تدوین سرفصل‌های آموزشی، تدوین متون آموزشی متناسب ضروری است. لذا یکی از اهداف پژوهشکده تولید ادبیات علمی و تدوین و نشر متون درسی برای رشته‌های فقه تخصصی مربوطه می باشد.

در ادامه، آیت الله رشاد، رئیس پژوهشکده، ضمن تشکر از اعضای گروه برای پذیرش مسئولیت شاخه‌های این گروه، گفت: الگوی ما در ساختاردهی فقه، روایت منسوب به امام صادق علیه السلام است که اصول روابط را به چهار بخش تقسیم می‌کند. این اصول معاملات چهارگانه عبارتند از: معاملة الله، معاملة النفس، معاملة الخلق و معاملة الدنیا. ما در حلقات فقه نظام‌ساز بر اساس این روایت، ساختاری برای فقه ارائه داده‌ایم. سازمان موسسه و پژوهشکده در این چارچوب تعریف شده است. محور هردو فقه و علوم انسانی است. از یک سو، عمدتا کارکرد علوم انسانی مدیریت روابط انسان‌ها است و از سوی دیگر، می‌خواهیم فقه را با علوم انسانی به نحو موازی پیش ببریم و علوم انسانی را به مثابۀ دانش‌های موضوع‌شناسی برای فقه تلقی کنیم.

ریاست پژوهشکده در ادامه افزود: ما بنا نیست در تمام ابواب فقه رشته طراحی کنیم و وارد شویم. اولین معیار انتخاب رشته این است که نو باشد. حوزه‌های رایج و متعارف مثل بخش عمدۀ عبادات نیازی به ورود ندارند. اما در حوزه‌هایی که به روابط و مناسبات مربوط می‌شود یا در حوزه منابع، محیط زیست، اراضی، مسائل مربوط به عمران، توسعه، پیشرفت و … جامعه به شدت نیازمند است که در مجموع ۴۵ رشته می‌شود.

در پایان این جلسه، آقای نعیمیان، مدیر موسسه، گزارشی از رشته‌های فعال و در حال فعال‌شدن موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا علیه السلام ارائه داد و اعضای گروه نقطه‌نظرات خود را بیان کردند.

گفتنی است که گروه فقه تمدن، پیشرفت و منابع حیاتی از پنج شاخۀ فقه تربیت، فقه خانواده، فقه فرهنگ، فقه استاندارد و فقه زیست‌فناوری تشکیل شده است.

کتاب فقه تخصصی نظام‌ساز نقشۀ راه پژوهشکده فقه و علوم انسانی است

کتاب فقه تخصصی نظام‌ساز نقشۀ راه پژوهشکده فقه و علوم انسانی است

اولین جلسه گروه علمی فقه نظامات و مناسبات اجتماعی از گروه‌های سه‌گانه پژوهشکده فقه و علوم انسانی با حضور و سخنرانی آیت الله رشاد برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده فقه و علوم انسانی، اولین جلسه گروه فقه نظامات و مناسبات اجتماعی با حضور آیت‌ الله رشاد (ریاست پژوهشکده)، حجج اسلام والمسلمین هادی افخمی (مدیریت پژوهشکده)، ذبیح‌الله نعیمیان (مدیر گروه نظامات و مدیر موسسه آموزش عالی امام رضا علیه السلام)، ناصر جهانیان، فرامرز فیاضی و مهدی گرامی‌پور به عنوان اعضاء اصلی گروه، در تاریخ 25 بهمن ماه 1402 به صورت مجازی برگزار شد.

در آغاز این جلسه حجت الاسلام افخمی ضمن تبریک اعیاد شعبانیه، گفت: پژوهشکده فقه و علوم انسانی مبتنی بر فقه تخصصی نظام‌ساز و در مقام پاسخ‌گویی به مطالبات مقام معظم رهبری در حال تاسیس است. این پژوهشکده از سه گروه علمی تشکیل شده است: 1. مبانی و منطق فقه نظام‌ساز، 2. فقه نظامات و مناسبات اجتماعی، 3. فقه تمدن، پیشرفت و منابع حیاتی.

محورها و شاخه های گروه های علمی به شرح ذیل است:

محورهای اصلی گروه مبانی و منطق فقه نظام ساز:

  • فلسفه دین؛
  • فلسفه علوم انسانی؛
  • فلسفه علم فقه؛
  • فلسفه اصول فقه.

محورهای گروه فقه نظامات و مناسبات اجتماعی:

  • فقه سیاست و حکومت؛
  • فقه تقنین؛
  • فقه اقتصاد؛
  • فقه وقف؛
  • فقه قضا.

محورهای گروه فقه تمدن، پیشرفت و منابع حیاتی:

  • فقه خانواده؛
  • فقه فرهنگ؛
  • فقه تربیت؛
  • فقه استاندارد.

مدیریت پژوهشکده فقه و علوم انسانی در ادامه گزارشی از روند تشکیل گروه‌های علمی آن ارائه داد و افزود: این گروه‌ها ابر گروه و بین پژوهشکده و موسسه آموزش عالی امام رضا علیه السلام مشترک هستند. اعضای هر گروه به عنوان استاد صاحب کرسی حلقات شاخه های گروه قرار دارند، که با همکاری دستیاران پژوهشی که از طلاب نخبه و استعدادهای برتر می‌باشند، به تولید ادبیات علمی و تدوین متون آموزشی تخصصی علمی و تأمین نیازمندی‌های نظام اسلامی در راستای اهداف علمی گروه می‌پردازند.

در ادامه، آیت الله رشاد، ریاست محترم پژوهشکده، ضمن تشکر از اعضای گروه نظامات به‌خاطر پذیرش مسئولیت شاخه‌های این گروه، به بیان اهداف و چشم‌اندازهای پژوهشکده پرداخت و گفت: مجتمع آموزش عالی امام رضا علیه السلام از چند مؤسسه و نهاد تشکیل شده است:

  1. حوزه علیمه امام رضا علیه السلام که خودش متشکل از سه مدرسۀ رضائیه، خان‌محمدیه و ثامنیه است. در این سه حوزه طلاب پایه یک تا ده مشغول به تحصیل هستند و درس‌های خارج متعددی برگزار می‌شود.
  2. مؤسسه آموزش عالی امام رضا علیه السلام که دروس فقه تخصصی سطوح عالی حوزه در آن ارائه می‌شود. 3. پژوهشکده فقه و علوم انسانی که در صدد انجام کارهای پژوهشی است.

این پژوهشکده از سه کلان‌گروه تشکیل شده که هم فعالیت آموزشی و هم فعالیت پژوهشی دارند. هر گروهی نیز سه تا پنج شاخه دارد که چون رشته‌های متعددی تعریف شده است رفته‌رفته بر شمار شاخه‌ها افزوده خواهد شد. هر گروه سه دسته وظیفه دارد: عمومی، آموزشی و پژوهشی. هدف موسسه و پژوهشکده تربیت مجتهد متخصص تراز عصر و نقشۀ راه کتاب فقه تخصصی نظام‌ساز است.

چنانکه نقشه راه حوزه امام رضا علیه السلام کتاب نظام علمی ـ آموزشی پروش‌مآل است.

این جلسه با قرائت متن حکم انتصاب دکتر ذبیح‌الله نعیمیان به عنوان مدیر گروه «فقه نظامات و مناسبات اجتماعی» ادامه پیدا کرد و سپس اعضای گروه نقطه‌نظرات خود را بیان کردند. در پایان نیز شناخت‌نامۀ گروه در جلسه ارائه شد.

شایان ذکر است معاونین پژوهش و آموزش و نیز مسئول حوزه ریاست تولیت مکرم حوزه امام رضا علیه السلام از اعضای حقوقی و ثابت گروه های علمی به شمار می‌آیند.

فقه، قله علوم حوزوی است/ بدون آشنایی با علوم انسانی، اجتهاد ناتمام است.

فقه، قله علوم حوزوی است/ بدون آشنایی با علوم انسانی، اجتهاد ناتمام است.

آیت الله علی اکبر رشاد در آیین آغاز دروس خارج حوزه امام رضا(ع) پیرامون «پیوند فقه و علوم انسانی» طی سخنان مفصل اظهار داشت: امروز در این جلسه می‌خواهم نگره‌ای را در زمینه تحول «فقه آموزی» و «فقه پژوهی» و «ارتقاء تفقه و اجتهاد» مطرح ‌کنم که تقاضا می کنم با دقت عرائض حقیر را تلقی بفرمایید، .و آن مساله  «پیوند فقه و علوم انساني» است: این نگره‌ و نظریه‌ بر ده اصل و پیش‌فرض متکی و احیانا مبتنی است، اول با عبارات کوتاه آن ده پیش‌انگاره را عرض می کنم سپس آنها را تفصیل می دهم:

یک) « قِمّه و قُلّه‌ی علوم حوزوي»، فقـه است .

دو) علت این انگاره، کارکرد بی‌بدیل فقه [در کنار دیگر رانشگر‌های معرفتي و غیرمعرفتي تمدني] در «هویت‌سازي» و «تولید سبک زندگي» است .

سه) «سبک زندگي خاص»، «گرانیگاه تمدنها»ست .

چهار) «علوم انساني رایج»، به عنوان رقیب بالفعل و آماده یراق فقه، مدعي « اداره‌ي انسان از گهواره تا گور » است.

پنج) بدون علوم انساني، فقه «کارآمد» و «روزآمد» فراچنگ نمی‌آید.

شش) «علوم انساني رایج»، سکولار و أحیانا إلحادي است. به لحاظ هستی‌شناختي و کارکردي، سکولار است به دلیل غفلت از: «علت فاعلي» و «علت غائي» متعلق/موضوع احکام (یعني: انسان) و ارزش‌شناختي [مانند التعامل مع الله و التعامل مع الدنیا]، إلحادي است، به دلیل مباني ناصواب هستی‌شناختي [ مثلا سیطره‌ی فیزیکالیسم و نفی نفس مجرد در دانش روان‌شناسی] و بجهت هستی‌شناختي و روش‌شناختی [مثلا بجهت یطره‌ی پوزیتیویزم معرفتي و منطقي] .

هفت) حصیله‌ی اجتهاد متاثر از علوم انساني سکولار، «فقه سکولار» و عرفي شده خواهدبود. [ مثلاً: فقه مبتني بر نظریه‌ی «عدل، عبارت است از عرف و هنجارهای پسند زمانه»، و مثلاً پذیرش «الگوی حقوق بشر غربی به عنوان مبنای استنباط و رویکرد فقهي» مانند برخی معاصرین ].

هشت) برای «تمشیت شؤون امت»، و نیز بهره‌برداری از آن در تولید فقه کارآمد و روزآمد، نیارمند «تولید علوم انساني اسلامی» هستیم .

نه) «تولید علوم انساني اسلامی» فقط از «فقیه مجتهد»  [نه فقیه مقلد] برمي‌آید .

ده) برای تولید علوم انسانی اسلامی و نیز جهت تحصیل توان اجتهاد «کارآمد و روزآمد»، آشنایی فقیه با علوم انسانی رایج و نقدهای وارد بر آن لازم است.

اما توضیح بندهای دهگانه:

نکته نخست اینکه : فقه، قله و قمه‌ی علوم حوزوی است. و درس خارج در واقع نهایت دروس حوزه در همه علوم خاصه فقه و اصول است. «محصل» به معنای دقیق سنتی آن (که به فلاسفه و حکمای برجسته محصل می گفتند) می خواهد کسب قوه اجتهاد کند می گویند درس خارج می خواند.

وی افزود: فرق «درس خارج» و «دروس سطوح» در این است که دروس سطوح «آموزشی» است اما درس خارج «پژوهشی» است؛ یعنی دیگر بنا نیست استاد درس خارج اصول یا فقه آموزش بدهد و فرض بر آن است که مثلا در وضع فعلی الموجز و اصول فقه و برخی از حلقات شهید صدر و رسائل و کفایه طی شده و چند دوره اصول خوانده شده است و طلبه و از سایر علوم بهره‌ی لازم را برده، و حالا می خواهد در مواجهه با آرای گوناگون «خارج از کتاب خاص» و «نظرات مؤلف معین» و حتا «خارج از یک مکتب فقهی و اصولي مشخص»، و به تعبیر امروزین «خارج از یک گفتمان معرفتی مشخص» تحقیق کند و می خواهد از آراء رایج و موجود عبور کند و به رای جدید برسد و لازمه آن، «پژوهشی بودن روش دروس خارج است. و این است تفاوت اصلی درس خارج با سطوح.

رئیس شورای حوزه های علمیه تهران تاکید کرد: تحقق این تفاوت و التزام به آن، تفاوت نیز یک لوازمی دارد که باید آن را فراهم کرد وگرنه درس خارج، درس خارج نخواهد بود و اجتهاد، اجتهاد نخواهد بود.

نکته دوم اینکه فقه در علوم حوزوی، قله علوم است هر چند دیگر علوم نیز همچون فلسفه به اعتبار موضوع که الاهیات است و اشرف علوم است اما این منافات را ندارد که در نظام آموزشی دانش فقه بجهتی اولویت و اعتبار و اهمیت خاص دارد. اینکه فقه، قله علوم حوزوی است، این که گفته شود در عرف حوزه و روند تعلیم و تعلم حوزوی، فقه قمه و قله علوم حوزوی است منافات ندارد.

وی خاطرنشان کرد: نکته سوم اینکه عبارت امام را می خوانیم که معروف است فقه تئوری واقعی کامل اداره انسان از گهواره تا گور است این همان دلیل است که چرا فقه در حوزه، قله است چون همه ابعاد زندگی را اداره می کند حتی در حوزه عقاید، این فقه است که تکلیف ایجاد می کند ولو فلسفه مهم و اشرف علوم است اما اگر مثلا استحقاق تعلیم فلسفه و کلام  و تفسیر را بگوییم و یا در شرایطی به نحوی بگوییم واجب کفایی است مساله فقهی می شود عبارت کامل امام این است.

آیت الله رشاد گفت: امام فرموده است: «حكومت در نظر مجتهد واقعي فلسفه‌ي عملي تمامي فقه در تمامي زواياي زندگي بشريت است. حكومت نشان‌دهنده‌ي جنبه‌ي عملى فقه در برخورد با تمامى معضلات اجتماعى و سياسى و نظامى و فرهنگى است. فقه، تئورى واقعى و كامل اداره‌ي انسان از گهواره تا گور است‏» (صحيفه‌ي امام؛ ج۲۱، ص۲۸۹) امام در عبارت «حكومت در نظر مجتهد واقعي…» دو جور مجتهد قائل اند: «مجتهد واقعي» و «مجتهد ظاهری»! مجتهدانی داریم که مطالبی را بلد هستند، محفوظاتی دارند و یک مشت علوم اصولی و فقهی را در ذهن شان انباشته اند و ذهنشان، انبان علوم اصولی است این ها به اعتباری مجتهد هستند چون تلاش می کنند وحکمی را می خواهند کشف کنند اما به جهاتی مجتهد ظاهری هستند . امام می فرمایند: «حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی همه فقه در تمام زوایای زندگی بشری است». این بیان بلند امام را اگر به لحاظ ارزش، معادل همه عبارات بلند امام است عجیب نیست، بیراه نگفته ایم؛ بسیار عبارت عجیب و کلام عمیقی است؛ مع الاسف تجزیه و تحلیل نکرده ایم به آن اهتمام نکرده ایم ، نه حوزه و نه دانشگاه  و نه نظام مدیریت کشور. هر یک از واژه این عبارات یک دنیا معناست.

موسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: مطلب چهارم را از لسان رهبر معظم انقلاب عرض می کنم، ایشان فرموده اند: «فقه، محور تلاش علمی حوزه های علمیه بوده و همواره نیز باید باشد البته تطور شرایط زندگی بشری مانند همیشه در استباط احکام الهی تاثیراتی گذاشته و از این پس نیز خواهد گذاشت با این حال دونکته باید مورد توجه کامل قرار بگیرد نخست اینکه دیگر علوم اسلامی مانند تفسیر و حدیث و کلام و فلسفه و رجال و …باید مورد اهتمام کامل و در متن اصلی برنامه های حوزه باشد و برای آنها مدارس تخصصی تشکیل گردد تا این علوم که حوزه علمیه زادگاه و پرورشگاه آن است از مهد خود بیگانه نگردد و در آن ها حوزه به بیرون خود نیازمند نگردد؛ دیگر اینکه مجموعه ای از علوم انسانی و غیره که دارای تاثیر در استنباط و تنقیح موضوعات فقهی هستند باید مورد عنایت قرار گیرند و فقیه این دوران …» یعنی همان مجتهد واقعی، البته اگر صاحب جواهر در عهد خود مجتهد دوران بود صاحب جواهر امروز فرق می کند با آن روز و شیخ انصاری امروز با شیخ انصاری آن روز فرق می کند و شیخ طوسی امروز با شیخ طوسی هزار سال قبل فرق می کند شیخ طوسی در فقه انقلاب کرد چرخش کامل در فقه ایجاد کرد فقه حدیثی را به فقه اجتهادی و عقلی تبدیل کرد.

آیت الله رشاد بیان کرد: اما شیخ طوسی اگر امروزه بود با همان دریافت ها و معلومات، فقیه دوران معاصر نبود شیخ طوسی امروز باید یک شیخ طوسی دیگری شود وگرنه اجتهاد متوقف می شود اصلا اجتهاد، اجتهاد نیست! اجتهادی که با زمان پیش نرود تقلید است، رساله فقهای قبلی را می بینیم فقهای عصر ما کدام با صاحب جواهر و شیخ طوسی به لحاظ شخصی یکی است؟ خوب حرف آنها را بخوانیم اگر اجتهاد واقعی را کنار بگذاریم دیگر نیاز نیست اجتهاد کنیم چون اجتهاد آنها خیلی قوی تر از ماست تفاوت نسل حاضر با گذشته در این است که ابزارهای جدید و علوم جدید و نگاههای نو و مسائل روز را فهم کنند.

وی عنوان کرد:  مجموعه ای از علوم انسانی و غیره که دارای تاثیر در استنباط تنقیح موضوعات فقهی است باید مورد عنایت قرار گیرند و فقیه این دوران با همه ابزارهای استنباط صحیح از جمله تشخیص درست موضوعات است مجهز گردد، بدیهی است که شناخت درست موضوع در تصحیح شناخت حکم الهی دارای تاثیر تمام است.

تولیت حوزه علمیه امام رضا تهران تصریح کرد: فقها و بزرگان ما بحث هایی را به عنوان مقدمات اجتهاد مطرح می کنند شرایط مجتهدی که هدایت جامعه را برعهده گیرد مطرح می کنند یک مقدار مبسوط تر می تواند به عنوان اوصاف ولی امر مطرح شود که ما یک سالی است در باره فقه و سیاست و ذیل فقه الولایه داریم اوصاف ولی امر را بحث می کنیم و ما 4 دسته این مواصفات را تقسیم کردیم.

وی خاطرنشان کرد: از صفات الذاتی هست به ذات برمی گردد مانند بلوغ و طهارت و عقل و رشد است الصفات النفوسیه چیزی که در درون باید پدید آید اما اکتسابی است جنبه عقیدتی و علمی و عملی دارد مانند ایمان و عدالت و اجتهاد و اینکه به امور زمانی و مکانی آشنایی داشته باشد یک سری ویژگی روحی بالایی داشته باشد مثل شجاعت و صلابت و صداقت و تواضع و زهد در دنیا داشته باشد همچنین صفات جسمی است و حواس داشته باشد و از جهاتی در جسم سالم باشد.

آیت الله رشاد در این باره یادآور شد: وقتی برای مرحوم ایت الله اراکی پس از ارتحال امام موضوع مرجعیت مطرح شد نمی پذیرند ارجاع می دهند به دامادشان. بعد از صد سالگی به ایشان مراجعه شد و باید می پذیرفت. من زمانی از ایشان وقت گرفتم بین صحبت دیدم آیت الله شبیری آمدند و وقت گرفته بودند در خلال بحث چند سوال از آیت الله اراکی کردند معلوم شده بود که آمدند ببینند حواس ایشان جمع است سه مطلب را پرسید ایشان با همه جزییات تعریف کرد. خاطرات را کامل گفتند. اقای شبیری آمده بود ببیند بالای صد سال حواس آیت الله اراکی جمع است. البته فقط حواس جسمی نیست باید حواس ما به مسائل اجتماعی نیز باشد، همچنین صفات افاقی یعنی محل رجوع مردم و مقبول جامعه باشد.

وی ادامه داد: امام در رسائل و در تقریرات می گوید مجتهد باید 9 مشخصه داشته باشد در ادبیات عرب قوی باشد دوم با محاورات عرفی انس داشته باشد بسیاری از موضوعات عرفی است مسائل خارجی را بفهمد و تشخیص دهد آگاهی به منطق داشته باشد علم به رجال و معرفت به کتاب و سنت باشد اخیرا دارد توجه می شود قبلا کمتر در حوزه اهتمام بود امروز نیز خیلی کافی نیست ولی توجه مختصری می شود تفریع فروع بر پایه اصول و توان ارجاع فروع به اصول، جستجو و تفحص در احوال فقیهان شیعه است، طلبه یک دور جواهر را مرور کند، 150 باب فقه شده است. لمعه نیز نیمه استدلالی است استدلال تام نیست قبلا طلاب زیر 20 سال لمعه را می خواندند، سه چهارم مسلمانان که سنی هستند آنها نیز کتاب های سی جلدی فقهی دارند .

رئیس شورای حوزه های علمیه تهران گفت: فقه ما ذیل بر فقه عام است همیشه عامه حاکم بوده اند فقهای ما ناظر به آنها نظر می دادند برخی از مسائل از اصول عامه آمده است منبع مهم شده مانند اجماع یک عده منبع عامه است اولین اصول نویسان ما مانند مرحوم سیر رضی و شیخ طوسی و شیخ مفید همان اوایل اصول می فرمایند اجماع سنی تبار است و ما مبانی شیعه برای آن درست کرده ایم. نمی شود از اصول عامه اطلاع نداشت. فقیه عصر حاضر خیلی سخت تر است فقیه مجتهد شدن سخت است فقیه مقلد شدن آسان است اینکه بتوان فقه را متحول کرد دشوار است تحول فقه اهمیت زیادی دارد که بتواند نیازهای روز را در بربگیرد.

وی افزود: امروز به انسان شناسی نیاز داریم، فلسفه دانش اصول نیاز داریم قواعد اصولی فقه را نیاز داریم در مبانی اگر دیگران گفتند بپذیریم مجتهد نیستیم فلسفه حکم خیلی بحث دارد شناخت حکم مباحث زیادی دارد یا دانش فقه بسیار مهم است فلسفه اخلاق و دانش اخلاق مهم است فلسفه اخلاق و دانش اخلاق. مگر می توان بدون ملاحظه اخلاق، فتوا داد نمی توان فتوایی بدون اخلاق داد دین یک منظومه است اگر همه ابعادش لحاظ شود شفابخش است، اخلاق از فقه نمی تواند جدا شود. آشنایی با دانش های معرفت شناسی و زبان شناسی و علوم شناختی و فراتر از آن آشنایی با علوم انسانی اهمیت زیادی دارد.

آیت الله رشاد بیان کرد: بین فقه و علوم انسانی پیوندهای زیادی است طلبه ای که با علوم انسانی آشنا نباشد نمی تواند مجتهد شود و فتوا بدهد. نظریه پیوند فقه و علوم انسانی را براساس ده بند توضیح می دهم، اول قله علوم حوزوی فقه است؛ دوم علت اینکه فقه را قله می انگارند این است که فقه کارکرد بی بدیلی در هویت سازی و تولید سبک زندگی دارد. فقه را از زندگی مسلمانان برداریم مسلمانی با غیر مسلمانی فرق نمی دهد فقه به مسلمان هویت می دهد در زندگی و آداب معاشرت .

وی ادامه داد: فقه سبک زندگی می سازد اینکه بعد از انقلاب فقه این قدر دشمن دارد برای این است که غرب و غرب زده ها می خواهند سبک زندگی غربی را بر ما مسلط کنند و فقه مانع است چون فقه سبک زندگی خاصی را برای مسلمانان ایفا می کند این نقش بی بدیل فقه باعث شده در قله دروس حوزه قرار بگیرد باید به شان دیگر علوم نیز بپردازیم ولی در حق فقه نیز کم گذاشته ایم.

تولیت حوزه علمیه امام رضا تهران عنوان کرد: سوم سبک زندگی خاص گرامی گاه تمدن هاست تمدن یعنی مدنیت و شهرنشینی و آداب و طرز زندگی. تمدن، صنعت و فناوری نیست فناوری هم در تمدن است اما هسته سبک زندگی است در حال حاضر چین پیشرفته تر است یا انگلستان و فرانسه. چین این گونه است چون تمدنش هنوز شرقی است و به این جهت اروپا و آمریکا حاضر نیستند علمشان را به شرق بدهند اما می خواهند سبک زندگی و تمدن را بدهند . فقه تمدن ساز است اگر دنبال تاسیس تمدن نوین اسلامی هستیم باید فقه تمدن ساز را بیاوریم.

وی افزود: چهارم علوم انسانی رایج به عنوان رغیب بالفعل فقه مدعی اداره انسان از گهواره تا گور است.از ایران، اسلامی تر نداریم ولی چه قدر علوم انسانی تا چه میزان ما را اداره می کند و علوم انسانی سکولار 70 درصد ما را اداره می کند بانک ها و مدیریت ما را فقه کمتر اداره می کند شاید لازم باشد وزرا و رئیس جمهور مجتهد باشند اگر عملی بود این درست می شد وزیر اقتصاد که مسائل مالی را باید مدیریت کند باید مجتهد این کار باشد وزیر ارشاد باید مجتهد باشد عهده دار ارشاد جامعه است، ما فقط گفته ایم در وزیر اطلاعات قریب الاجتهاد باشد در وزارت خانه ها نیز باید این گونه باشد تا بتوانند جامعه را اداره کنند.اگر عمل می کرد این طور نیست نوجوانان 13 تا 17 ساله خیابان ها را به آشوب بکشند.آدم خوب با بلد فرق دارد. کسانی که قانون می نویسند باید به آمورش و پرورش توجه می کردند مجتهد و اجرایی باشد بعد نتیجه را این طور می بینیم چنین نسلی تربیت می شوند سرشان در بازی های خشونت بار بوده است.این  شورش کور گیمرها بود یک مشت بچه بودند . کسانی که شورش کرده اند آرمان ندارند. ارتباطشان با پدر و مادر هم قطع است صبح تا شب این فرزند مشغول بازی است حتی پدر تسلطی بر این فرزند ندارد بگوید در خیابان نرود هنوز نقش اول را در تربیت پدر مادر دارد بعد معلم و سپس هنرمندان و ورزشکاران. امروز این بازی ها دارد شخصیت فرزندان را می سازند.

آیت الله رشاد اظهار داشت: پنجم بدون علوم انسانی فقه کارآمد و روزآمد به دست نمی آید، ما که در فقه از زمانه عقب هستیم علت این است برخی موضوعات علوم انسانی را نمی دانند و فتوا نمی دهند اگر فهرست مسائلی که در مورد آن فتوا ندادیم به همان تعداد است که فتوا داده ایم. بنده از آیت الله سبحانی که فقیه برجسته ای است شنیدم فقه ما شامل 40 هزار فرع فقهی است و اگر من عرض کنم در مورد 40 هزار فرع فقهی دیگری است که ما اصلا عرض نکردیم تصورم این نیست که خیلی بی راه عرض کنم چون یکی از مشکلات ما این است که موضوعات را نمی دانیم یکی از بزرگان اوایل کرونا به دیدارشان رفتم بحثی در مورد مالکیت فکری داشت ایشان کتاب خوبی را می خواند به ایشان گفتم این از کتاب های پژوهشگاه است ایشان گفت ما مساله مالکیت فکری را نمی دانیم اگر بدانیم می توانیم حکم دهیم مالکیت فکری وادی عظیمی است زیست فناوری و مسائل دیگر همین طور است همه شریان های حیات بشر معاصر را محاصره کرده ولی یک خارج فقه زیست فناوری یا خارج فقه مالکیت فکری نداریم. ما در موسسه گروه مالکیت فکری داریم بسیاری این بحث ها را رها می کنند 740 درس خارج در ایران برگزار می شود حتی یکی در مورد مالکیت فکری و یا زیست فناوری و یا فقه الاقتصاد نداریم چون یکی از جهات مهم این است موضوع را نمی دانیم و مطالعه نکرده ایم تا ندانیم موضوع چیست.

وی تصریح کرد: ششم علوم انسانی رایج سکولار و الحادی است سکولاریسم مراتب دارد وقتی سکولاریسم به هستی شناسی وصل شود الحاد می شود به لحاظ هستی شناسی سکولار است چون انسان را گریزان از خدا می داند و به غایت آفرینش انسان توجه ندارد و لذا سکولار ئ بلکه ملحد است از نظر ارزش شناسی کاری به خداشناسی و اخلاقی ندارد الحادی است چون مبادی هستی شناسی الحادی دارد مثلا روانشناسی ما قائل به نفس مجرد نیست و این الحادی می شود و این چالشی بزرگ است در هستی شناسی نگاه بر روی احساس است و این الحاد است غیر محسوس را قبول ندارد و الحاد می شود و اگر مسائلی را مطرح می کند قابل تجربه شدن نیست می گوید علم نیست پس الحادی است و می گوید فلسفه علم نیست.

رئیس و موسسه پزوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: هفتم حصیله اجتهاد متاثر از علوم انسانی سکولار فقه سکولار عرف شده است فردی که می گوید عدل عبارت است هنجارهای پسند زمانه و یا مبنای اجتهاد را حقوق بشر غرب ساخته، فقه اش سکولار است. گاهی صریح قران را انکار می کند اینکه نص قرآن را کنار می گذارد سکولار است برای اینکه حجیت وحی را کنار می گذارد انکار وحی است می شود سکولار و وقتی آمدید براساس اصحاب علوم انسانی غربی فتوا بدهید فقه می شود سکولار. فقه نقطه مقابل سکولاریسم است اما در این صورت می شود فقه سکولار و این پارادوکس است.

وی افزود: هشتم برای تمشیت شئون امت و نیز بهره برداری از آن در تولید فقه کارآمد و روزآمد است فقه باید این دو صفت را داشته باشد چون ما معتقدیم فقه کارآمد است و باید گره روز را باز کند، اجتهاد در شیعه زنده است الان یک موج عظیمی علیه حصر اجتهاد در ائمه اربعه اهل سنت بین برخی از علمای روشن فکر شروع شده است و می گوید چرا باید در هزار سال فقه را باید عمل کنند و شیعه کار درستی کرد چون اجتهادش زنده است پس فقه زنده و کارآمد و روزآمد است  ما به علوم انسانی اسلامی نیازمند هستیم چون مبانی و موضوع و مسائل و منطق و روش اش فرق دارد باید علوم انسانی دیگری را تولید کنیم دانشگاهیان متدین باید تولید کنند؟ طلاب نمی توانند چون مبانی دستشان نیست کار مجتهد است کار فقیه مجتهد است فقط حوزه می تواند البته با همکاری دانشگاهیان باشد علوم انسانی اسلامی باید ناظر بر تولید این علم باشد.

آیت الله رشاد همچنین گفت: نهم تولید علوم انسانی اسلامی فقط از فقیه مجتهد برمی آید نه فقیه مقلد. و دهم آخرین مبدع اینکه برای تولید علوم انسانی اسلامی و در جهت تحصیل توان اجتهاد کارآمد آشنایی فقیه با علوم انسانی رایج و نقدهای وارده بر آن لازم است.

وی افزود: علوم انسانی چه تعریفی دارد؟ یک تعریف پسینی از علوم انسانی داریم 200 سال است از زمان کانت علوم انسانی یک شاخه عظیمی از معرفت بشری قلمداد شده است من عرض می کنم این نقسیم را قبول ندارم که علوم انسانی را شاخه ای مستقل بدانیم قبول ندارم ولی وضعیت عمومی در جهان این گونه است. با وضع موجود جهان علوم انسانی چه می کند.

تولیت حوزه علمیه امام رضا تهران عنوان کرد: علوم انسانی عبارت است از مجموعه دانش هایی که عهده دار تبیین و صورت بندی و تعلیل کنش ها و واکنش های ارادی ادمیان در ساحات مختلف زیست دنیوی و صدور آموزه های دستوری و هنجاری و نیز داوری درباره آنهاست علوم انسانی می گوید همه کارهای بشر را تبیین می کند علوم انسانی می گوید چه اتفاقی کف خیابان افتاد. گزاره علوم انسانی ان را تبیین می کند ساختار می دهد علت کاوی می کند کنش ها و واکنش های ارادی آدمان را. فعل غیر ارادی را نمی تواند تبیین کند افعال ارادی انسانها موضوع علوم انسانی است. فقه و علوم انسانی از این رو رغیب هم هستند همین طور داوری در مورد کارهاست اینکه هنجار بود و یا از نظر حقوقی چگونه بود. اما علوم انسانی که ما باید تولید کنیم باید نگاه تدبیری و تاسیسی کنیم علوم انسانی با تعریف پیشینین باید تولید شود عبارت از مجموعه دانش هایی که هر یک از مجموعه قضایای توصیفی و شناخت داری و تجویزی و دستوری و توصیه ای و هنجاری برساخته مبانی دینی و معتبر معطوف به ابعاد وجودی انسان است سه دسته گزاره و قضیه دارد خیلی ها تصور نمی کنند این گونه است. این جز با اجتهاد و آمیختن به فقه نمی شود نمی توان فقه را در علوم انسانی نادیده گرفت از این رو فقیه باید علوم انسانی را بشناسد، فقهای ما باید متخصص بار بیایند یکی فقیه اقتصاد و یکی فقیه اجتماع و غیره شود.

وی خاطرنشان کرد: آن چه در حوزه مدارس دنبال می کنیم این مساله است ما می خواهیم بین علوم انسانی و فقه پیوند بزنیم و به غیر از این نه اجتهاد میسر است و نه اجتهاد کارآمد و روزآمد است کار پرزحمتی است و تلاش کنیم این کار بزرگ را به نتیجه برسانیم با عنایت الهی و کمک دوستان بتوانیم این کار را انجام دهیم خیلی ها غافل هستند و نمی خواهند این کار انجام شود ما باید روز و شب نداشته باشیم و در این باره تلاش کنیم. سعی کنیم طلاب درس خارج شرکت می کنند یک سری برنامه هایی تنظیم شده است درس خارج مثل جلسه منبری نشود مباحثه و مراجعه و تقریر نویسی ترک نشود و مباحثات علمی انجام شود و رساله نوشته شود در این زمینه مادی و معنوی کمک می شود شهریه ها هدف دار پرداخت می شود، اساتیدو طلاب می توانند با نقد این بحث ها را پیش ببرند توصیه می کنیم دانش‌پژوهان و طلاب عزیز کتاب «نظام علمی آموزش و پرورش‌مـآل» و « کتاب فقه تخصصی نظام ساز» را حداقل یک بار مطالعه کنند.