آزادی تشریعی و تکوینی دو روی یک سکه هستند

آزادی تشریعی و تکوینی دو روی یک سکه هستند

به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، اولین پیش نشست همایش بین المللی حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با موضوع “نسبت سنجی حقوق ملت و آزادی های مشروع با عدالت در منظومه فکری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای” با حضور آیت‌الله علی اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر محمدجواد لاریجانی رئیس محترم پژوهشگاه دانش های بنیادی امروز در پژوهشکده شورای نگهبان با مشارکت پژوهشگاه برگزار شد.

آیت‌الله علی اکبر رشاد، در اولین پیش نشست همایش بین المللی حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای اظهار کرد: ما اصطلاحی داریم که به مفهوم “آزادی تکوینی” تعبیر می‌شود. این آزادی گاهی با “آزادی تشریعی” مقایسه می‌شود. در واقع، این یک مسئله مربوط به تکوین انسان‌هاست که آیا انسان تکویناً آزاد است یا مجبور. وقتی قائل به آزادی می‌شویم، به اختیار نیز اشاره داریم. کلمه “اختیار” یک سلاح کلامی و فلسفی است و این مفهوم موضوع بحث‌های کلامی و فلسفی است. بنابراین، دانش فلسفه و دانش کلام عهده‌دار بحث از این تلقی و این مقوله هستند.

وی افزود: اصطلاح دیگری که ممکن است مصطلح نباشد، اما به عنوان اصطلاح تعبیر می‌شود، “قیاس تغییر آزادی تکوینی” است. از این رو، می‌توان گفت که آزادی تشریعی در مقابل آزادی تکوینی قرار دارد. آزادی تکوینی به باطن انسان و وجود او مربوط می‌شود و به این می‌پردازد که چه کاری از او برمی‌آید و آیا در توانش هست یا نیست؛ در حالی که در آزادی تشریعی بحث این است که آیا فرد می‌تواند کاری را انجام دهد یا نه.

رئیس پژوهشگاه تصریح کرد:در این زمینه، شعر معروف مولانا را به یاد می‌آوریم: “گویی این کنم یا آن کنم، خود دلیل اختیار است ای صنم.” این شعر نشان‌دهنده مقوله اول یعنی آزادی تکوینی است.

وی ادامه داد: موضوع دوم که بخش عمده‌ای از بحث این نشست و سلسله پیش‌نشست‌ها و نهایتاً همایش بزرگ بین‌المللی خواهد بود، آزادی تشریعی است. آزادی تشریعی را می‌توان به دو قسم تقسیم کرد: آزادی درونی و آزادی بیرونی.

رشاد بیان کرد: آزادی درونی به رهایی و آزادی انسان در خوی و خصلت و کشش‌های درونی و جهات معنوی مربوط می‌شود. این نوع از آزادی موضوع علم اخلاق و عرفان است. از سوی دیگر، آزادی بیرونی عمدتاً به کنش‌های جوارحی انسان اطلاق می‌شود که رفتار او را در چهارچوب قواعد و ضوابط مدیریت می‌کند.

به گفته وی؛ برای تأکید بر مفهوم آزادی درونی، به کلام حافظ اشاره می‌کنم: “غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.” این شعر در واقع سخن از آزادی درونی را به میان کشیده است. اگر انسان وابسته شود و گرفتار تعلقات گردد، آزاد نیست. وقتی درونش اسیر باشد، به تبع آن، بیرونش نیز اسیر خواهد بود.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی بیان کرد: اگر بخواهیم تصرفی در بیت حافظ داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم: “غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تحکم پذیرد آزاد است.”

وی افزود: آزادی دوم یعنی آزادی بیرونی، زمانی تحقق می‌یابد که فرد تحت فشار یا تحکم از بیرون قرار گیرد. در واقع، اگر ما تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار بگیریم، آزادی ما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. بنابراین، ما دو مفهوم داریم که شبیه هم هستند اما در پیوند با یکدیگر یک مفهوم واحد از آزادی را تشکیل می‌دهند.

به گفته وی؛ آزادی را باید اصلاح کنیم؛ آن را به همان “آزادی درونی” تعبیر کنیم که ایهام دارد. آزادگی یک حالت، خصلت، خوی و وصف است که باید به آن توجه کرد.

رشاد عنوان کرد: در آموزه‌های دینی و تعالیم قرآن کارکردها و خدماتی برای رسول خدا ذکر شده است. ممکن است کسی به اعتبار اطلاق این فرقه از آیه‌ای بگوید که آن بزرگوار برده‌ها را آزاد کردند؛ زیرا آن‌ها گرفتار اسارت درونی بودند. ای بسا فردی در ظاهر آزاد باشد؛ اما در باطن تحت زنجیر تحکم باشد. پیامبر اعظم (ص) آمدند تا این زنجیرها را بشکنند، چرا که در جامعه‌ای که برده‌داری رواج فوق‌العاده‌ای داشت، اصولاً کسی برده‌داری را قبیح نمی‌دانست.

وی همچنین افزود: به نظر می‌رسد بر اساس قاعده سیاه که مایعات را غالباً می‌توانیم بر اساس آن فهم کنیم، مرحوم علامه طباطبایی نیز تقریباً بر مبنای تقلید از این قاعده در تفسیر المیزان بهره برده‌اند. ایشان عمدتاً با تمسک به سیاق آیات یک بخش از یک سوره و همچنین سیاق کلان قرآن به تفسیر قرآن پرداخته‌اند.

به گفته وی،اگر ملاحظه کنیم، قرآن کریم می‌فرماید: “الذین یتبعون الرسول النبی امی الذی یجدونه مکتوباً عندهم فی التورات والانجیل یأمرهم بالمعروف وینهیهم عن المنکر.” (آیه ۱۵۷ سوره اعراف) این آیه نشان‌دهنده این است که اهل انجیل و اهل تورات نیز نام مبارک رسول خدا (ص) را می‌شناختند؛ زیرا به نحو مکتوب در انجیل و توراتی که در آن عصر وجود داشت، ذکر شده بود.

رشاد گفت: به همین جهت، با اینکه این مسئله بارها در قرآن آمده است که نام حضرت در انجیل و تورات موجود است، هیچ یک از یهودیان یا مسیحیان نتوانسته‌اند انکار کنند. آن‌ها حتی تن به جنگ دادند؛ اما هرگز نگفتند که نام شما کجا آمده است. بنابراین، معلوم می‌شود که در نسخه‌های آن زمان در انجیل و تورات اوصاف ایشان ذکر شده بود و اینکه ایشان به عنوان پیامبر خاتم ظهور خواهند کرد.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ اسلامی بیان کرد: نسخه‌های فعلی تورات متاخر تنظیم شده‌اند و انجیل اصلی حوالی ۳۰۰ سال بعد از ظهور مسیح نوشته شده است. برخی معتقدند حدود ۳۰۰ انجیل مختلف وجود داشته که از میان آن‌ها چهار تا انتخاب و رایج شده است. به هر حال، تصرفاتی که فرمودید، پنج عمل و رفتار را سرلوحه کار خود قرار داده بود.

وی همچنین افزود: نهی از منکر با سردشت و حلال انگاشتن طیبات و حرام اعلام کردن حوائج، تعابیر بسیار گسترده‌ای دارد؛ مثلاً از لحم خنزیر حرام کرده‌اند یا فرض کنید میوه‌ها را حلال اعلام کرده‌اند. این عبارات بسیار وسیع هستند و یادم می‌آید که عقلانیت را جمع‌بندی می‌کنند. بنابراین نمی‌توان رو به یک مصداق یا نوع خاصی از اقلام آورد؛ مثلاً زنجیر یا حتی نظام برده‌داری که احیاناً رایج بوده است؛ بلکه همه اقلام شامل همه آنچه در آن روزگار بوده‌اند، مدنظر هستند.

رشاد بیان کرد: حال باید مطالعه تاریخی و جامعه‌شناختی انجام داد تا مطالب مربوط به شناختی کرد که چه بندهایی بر گردن مردم بسته بوده است؛ از خرافات و اوهام گرفته تا انگاره‌های غلطی که رایج بوده‌اند و مسلم قلمداد می‌شده‌اند. همچنین باید به اصالت‌های قومیتی، فرهنگی و اجتماعی توجه کرد؛ زیرا شرایط حقوقی وجود داشت که افرادی برده و کنیز قلمداد می‌شدند و در خانه‌ها یا مزارع کار می‌کردند.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ اسلامی تصریح کرد: نتیجه این تحریر محتوایی این آیه این است که پیامبر اعظم (ص) آمدند تا هر دو نوع یا همه انواع آزادی‌هایی را که می‌توان برشمرد با ضوابط برای بشریت آوردند و همه اسارت‌هایی را که متصور است، بنا داشتند که از بشریت بردارند. اما به نظر می‌رسد اگر بخواهیم انتخاب کنیم آیا اینجا مسئله آزادی‌های درونی است یا بیرونی، شاید بتوان گفت آزادی‌های درونی را حتی تقسیم‌بندی کرد؛ زیرا آزادی‌های بیرونی هم باز به دو قسم تقسیم می‌شوند.

وی بیان کرد: گاهی جوانه آدمی اسیر است؛ مثلاً فرض کنید فرد آزادی تفکر ندارد یا آزادی عقیده ندارد. همچنین جوانح آدم نیز اسیر هستند؛ یعنی آزادی بیان ندارد یا آزادی عمل ندارد. بنابراین، آزادی بیرونی هم به آزادی جوانی و آزادی جوارحی تقسیم می‌شود.

به گفته وی؛ از توضیحاتی که درباره این کلمات و تعابیر ارائه کردم، هدفم این است که بعداً بتوانیم تلقی روشنی از این اصطلاحات پیدا کنیم. قطعاً اساتید حاضر در جلسه نیز به این نکته توجه دارند. قبل از اینکه به مبنای رهبر معظم انقلاب بپردازم، غنای این سلسله نشست‌ها عمدتاً تحلیل ترقی‌ها و تعاریف و دیدگاه‌ها و نگرش‌های رهبر انقلاب خواهد بود.

رشاد عنوان کرد: در نگاه ما، این تقسیم‌بندی انجام گرفته و تمرکزی که صورت می‌پذیرد روی آزادی بیرونی، در نگاه دینی ما چنین نیست. این تقسیم‌بندی به لحاظ نظری درست است اما به لحاظ واقعی ناقص است؛ زیرا ساحت‌های مختلف در خارج با یکدیگر پیوند دارند. یعنی آزادی و آزادگی دو مقوله نیستند که کاملاً جدا باشند؛ بلکه اگر فردی آزادی داشته باشد بدون اینکه مبتلا به آزادگی باشد، چنین چیزی ممکن نیست.

وی افزود: اگر کسی مرزهای خود را نشناسد، از اصرار به خود تا اصرار به غیر مرتکب خواهد شد. این بدان معناست که نقض آزادی دیگران نیز نقض آزادی خودش خواهد بود. در تبیین ما در واقع دینی ما در اسلام، آزادی و آزادگی دقیقاً دو روی سکه‌ای هستند که ارزش واحد دارند؛ دو رویه دارند اما ارزش واحد دارند.

به گفته وی؛ این نکته را از بعضی آیات می‌توان استفاده کرد. آیه معروفی که ما معمولاً محدود معنی می‌کنیم یا ناقص آیه را معنی می‌کنیم، آیه‌ای از سوره زمر است؛ آیات ۱۷ و ۱۸. معمولاً از ذیل دو کلمه آخر آیه ۱۷ شروع می‌کنیم؛ اما آیه ۱۸ را کامل نمی‌خوانیم. دعای کاملش این است: “إنّما یؤمن باللّه من إذا ذُکِرَ بِهِ وَ قَلَبُهُ مُتَجَاوِزٌ إِلَی اللّه.” (آیه ۱۷ سوره زمر)

وی ادامه داد: این آیه نشان‌دهنده آن است که کسانی که از طاغوت پیروی می‌کنند، نه تنها طاغوت را عبادت نمی‌کنند؛ بلکه تسلیم تحکم‌هایی هستند که متوجه انسان می‌شود. عبادت طاغوت عبادت نیست؛ بلکه تسلیم شدن در مقابل طاغوت تحکم‌هاییست که متوجه انسان می‌شود.

رشاد عنوان کرد: بنابراین باید توجه داشت که اطاعت طاغوت ممکن است در بعضی فضاهای اجتماعی انصراف داشته باشد؛ قبل از اینکه به مواجهه با آزادی بیرونی بپردازیم باید به آزادی درونی توجه کنیم. هر دو باید مورد توجه قرار گیرند.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اسلامی بیان کرد: عبادت را بیان می‌کنیم و سپس عمدتاً به مسئله آزادی اندیشه و آزادی بیان می‌پردازیم. در واقع، تدعون احسنه در اینجا به معنای یتبعون است؛ یعنی در عمل، بهتر را می‌پسندند و می‌پذیرند. به لحاظ اندیشه، مقام عمل نیز مهم است. بنابراین، باید بگوییم که افرادی که صاحب فکر و عقل هستند، خردمندان واقعی‌اند.

وی افزود: به همین دلیل، یک اصل اساسی در حل مسئله آزادی سیاسی، اجتماعی، بیان و عقیده وجود دارد. این اصل اساسی این است که ما در جهان اندیشگی و به تغییر فرهنگی اسلامی باید توجه داشته باشیم که نمی‌توان آزادی را از آزادگی جدا کرد. این دو در پیوند با یکدیگرند و هر یک بدون دیگری ناقص و گاه اصلاً معدوم خواهد بود.

به گفته وی؛ نکته دیگری که باید مطرح کنم، نسبت آزادی‌های مشروع با حقوق و رابطه این دو با عدالت است. آزادی خود حقی است از جمله اساسی‌ترین حقوق بشر. در عین حال، آزادی تکلیف نیز به همراه دارد. انسان به لحاظ مفهوم تکوینی و همچنین مفهوم تشریعی خود مکلف است. زیرا اگر انسان آزاد نباشد، نمی‌توان او را مکلف دانست؛ چرا که انسان دست بسته نمی‌تواند تکلیفی داشته باشد. اگر فردی صاحب خرد و تشخیص نباشد، نمی‌تواند مکلف باشد.

رشاد بیان کرد: در حقیقت، حق و تکلیف با همدیگر ارتباط دارند؛ یعنی هر حقی تکلیفی بر عهده انسان می‌آورد و هر تکلیفی احیاناً حقی را موجب می‌شود. بنابراین، وقتی ما می‌گوییم آزادی‌ها با حقوق چه نسبتی دارند، باید توجه کنیم که این‌ها با عدالت پیوند دارند. بزرگ‌ترین حق انسان در عین حال بزرگ‌ترین تکلیف انسانیت نیز عدالت است.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی تصریح کرد: آزادی‌های مشروع و حقوق دو روی یک سکه‌اند و کاملاً در پیوند با یکدیگر هستند. کما اینکه عدالت مقوله‌ای است که مذهب به هم سنجش آزادی است؛ هم اعمال حق و هم انجام تکلیف. عدالت با گستردگی خود می‌تواند مجموع این‌ها را در یک چهارچوب حل کند.

به گفته وی؛ در این راستا، قاعده‌ای داریم که استاد محترم خسرو پناهی در کتاب بسیار ارزشمند و عمیق خود به آن پرداخته‌اند. قاعده «لا ضرر» یا اصل «لا ضرر» مبنای استدلال این قواعد است. داستانی که از ساحت مقدس رسول اعظم (ص) نقل شده است، به ما می‌آموزد که چگونه باید در این زمینه عمل کنیم.اجمالاً می‌دانید که کسی نخلی در باغستان یک انصاری داشت و بار آن باغ بر دوش او بود، در حالی که خانواده‌اش در آن باغ زندگی می‌کردند. این فرد مکرراً وارد حریم خصوصی آن خانواده می‌شد و به بهانه آبیاری درختان، مزاحم زندگی آن‌ها می‌گردید. انصاری شکایت به ساحت رسول خدا (ص) برد و گفت: «آقا! این شخص مزاحم زندگی ماست و من باید در حریم خصوصی خودم آزادانه زندگی کنم.»

وی ادامه داد: حضرت پیشنهاد دادند که درخت را از او بخرند یا به او چیزی بدهند تا او راضی شود، اما او نپذیرفت. در نهایت، حضرت فرمودند: «اذهب فقلعها» یعنی برو و درخت را بکن. سپس فرمودند: «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»؛ یعنی در اسلام هیچ ضرری وجود ندارد.

رشاد بیان کرد: به نظر من، قاعده «لا ضرر» یکی از قواعد فوق‌العاده کارآمد در این زمینه است. پس از این توضیحات، اشاره بیشتری نمی‌کنم؛ اما ظاهراً وقتی تمام ۲۵ دقیقه شد، فکر می‌کنم آقایان مرور کردند برخی از فقرات ایشان را که در مناسبت‌های مختلف بیان فرموده بودند.

وی افزود:به یاد دارم که ایشان سلسله بحث‌هایی را در نماز جمعه تهران مطرح کردند. همچنین در جلساتی که با حضور استاد محترم برگزار می‌شد، بحث آزادی یکی از موضوعات اصلی بود. این جلسات اندیشه راهبردی با برنامه‌ریزی دقیق تدارک دیده شده بود و مورد توجه قرار گرفت.

رشاد عنوان کرد: در اسلام، مبنای اصلی آزادی انسان توحید است. از هر زاویه که به توحید نگاه کنیم، پیوند آن با آزادی روشن است. خداوند ما را آزاد خلق کرده است؛ به تعبیر امام سجاد (ع)، در نامه ۳۱ خود به امام (ع)، این نکته را بیان می‌کند که خداوند تو را آزاد خلق کرده است. هیچ‌کس نمی‌تواند عبد غیر خدا باشد. اگر می‌خواهیم عبادت کنیم و توحید و صفات الهی را درک کنیم، عرفا اصطلاحی دارند که به آن “تخاصم” می‌گویند. این اصطلاح به ما کمک می‌کند تا رفتار خود را در چارچوب اسامی الهی تنظیم کنیم. هر اسم الهی با اسم دیگر در تعامل است و تجلی اسماء الهی نیز با حدود و ثغور مواجه است.

وی افزود:در واقع، تجلی الهی در هستی و رفتار انسان، تحت تأثیر احکامی است که خداوند متعال وضع کرده است. به همین دلیل، قاعده «لا ضرر» که پیش‌تر ذکر شد، در عبادت ما نیز تأثیرگذار است. عبادت چگونه باید باشد؟ در روایات از رسول خدا (ص) تقسیم‌بندی سه‌گانه‌ای از عبادت داریم. عبادت می‌تواند به سه دسته تقسیم شود: عبادت بردگان و بندگان یا افراد ترسو، عبادت تجار که به نوعی به فاکتورهای دنیوی وابسته‌اند، و عبادتی که از سر شکر یا از سر شناخت عظمت الهی و شایستگی خداوند برای عبادت انجام می‌شود.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی بیان کرد: این نوع عبادت باید با حرارت و عشق انجام شود؛ یعنی باز هم آزادی به امر توحید گره می‌خورد. آیه‌ای که در آن جلسه تلاوت شد، نشان می‌دهد که توحید فقط بحث عبادت مصطلح نیست، بلکه شامل اعتقاد به خدا و کفر به طاغوت نیز می‌شود. عبودیت خدا به معنای عدم عبودیت غیر خداست. در این راستا، آیه‌ای را تلاوت کردند که می‌فرماید: «کلمة سوا بینا و بینکم الله نعبد الا الله ولا نشرک به شیئا». استفاده زیبایی از این آیه کردند و فرمودند که آیه تصریح نمی‌کند که ما کسی را شریک قرار نمی‌دهیم، بلکه می‌گوید هیچ شیئی را شریک قرار نمی‌دهیم. واژه «شی» در ادبیات عرب به معنای همه چیز است؛ از ثروت گرفته تا قدرت.

وی بیان کرد: این آیه پیامبر (ص) را مأمور می‌کند تا به مسیحیان بگوید: «بیایید بر سر مشترکات خود بایستیم؛ یعنی توحید». پس از آن، باید توجه کنیم که عبادت جز خدا را نکنیم و شرک نورزیم؛ نه به هیچ کس و نه به هیچ چیز، حتی اگر آن چیز سنگ یا بت باشد. حاصل بحث این است که ما باید مجموعاً آزادی و آزادگی را در پیوند با یکدیگر مطالعه کنیم. اگر ما آزادی بیرونی را در چارچوب ضوابطی که توحید را محقق می‌سازد و انسان را ملتزم به توحید نگاه می‌دارد، نبینیم، آن آزادی واقعی نخواهد بود و عملاً چنین آزادی‌ای محقق نخواهد شد.

حضور ملت ایران در راهپیمایی عظیم 22 بهمن حکایت از خودآگاهی عمیق تاریخی و سیاسی و بصیرت ژرف و گسترده آنها دارد

حضور ملت ایران در راهپیمایی عظیم 22 بهمن حکایت از خودآگاهی عمیق تاریخی و سیاسی و بصیرت ژرف و گسترده آنها دارد

مواضع صحیح رئیس جمهور در قبال سخنان رهبری پیرامون مذاکرات بیهوده، قابل تقدیر است/ حضور ملت ایران در راهپیمایی عظیم 22 بهمن حکایت از خودآگاهی عمیق تاریخی و سیاسی و بصیرت ژرف و گسترده آنها دارد
رئیس شورای حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران گفت: مواضع صحیح مسئولان و رئیس جمهور در قبال سخنان رهبری پیرامون مذاکرات بیهوده، قابل تقدیر است.
آیت الله علی اکبر رشاد در ابتدای درس خارج در جمع طلاب حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران با تقدیر از حضور حماسی مردم در راهپیمایی 22 بهمن اظهار داشت: قدردانی می‌کنیم از مردم وفادار و حق شناس و متین و انقلابی کشور که به رغم کسری‌ها و کژی‌ها و کوتاهی‌ها و علی رغم مشکلات، در اصل و اساس انقلاب و نظام و ولایت و التزام به منافع و مصالح ملی و اسلامی و جبهه مقاومت پایدار هستند.
وی بیان کرد: ملت شریف ایران هیچ گاه تردیدی به خود راه نمی‌دهند و عندالزوم در صحنه حاضر هستند؛ روز گذشته نیز این ملت در سراسر کشور با اجتماع میلیونی در جشن پیروزی انقلاب در آستانه چهل و هفتمین بهار پیروزی حضور یافتند و حماسه آفریدند و فریاد زدند و وفاداری خود را به نمایش گذاشتند و پشتیبانی خود را از منویات ولایت نشان دادند و نیز عملا اقتدار نظام اسلامی را به نمایش گذاشتند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: این ملت عزیز شعارهایی که دادند و کلماتی که از زبان یکان یکان آنان در این اجتماع بی نظیر و تاریخی در جهان صادر شد از عمق جان آنها نشات گرفته است.
وی تصریح کرد: نکاتی که حکایت از خودآگاهی عمیق تاریخی و سیاسی و بصیرت ژرف و گسترده آنها نسبت به مسائل جهانی و اصلی و منافع ملی و اصول و مبانی انقلاب و مواضع اصولی انقلاب اسلامی داشت حاکی از این بود که این مردم از یک رشد فوق العاده ای برخوردار هستند.
آیت الله رشاد خاطرنشان کرد: ما در جهان امروز نظیر ملت ایران را سراغ نداریم و هیچ یک از ملل جهان به این اندازه آگاهی و بصیرت و فاداری و تشخیص دقیق و موضع گیری صحیح و حساسیت و جدیت در مصالح و منابع ملی و دینی ندارند و هیچ ملتی با ملت ما قابل مقایسه نیست.
وی تاکید کرد: در سراسر جهان نظیر این راهپیمایی وجود ندارد و نیم قرن است که مردم وارد عرصه سیاست شده اند و در کنار رهبرانشان و مراجع تقلید و بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب در مدیریت سی و چند ساله و هدایت جبهه مقاومت بلکه هدایت جبهه مستضعفین در سراسر جهان علیه مستکبرین ایستاده و ایستاده اند.
وی اظهار داشت: ما در دنیا هیچ رویدادی به عظمت رویداد و حضور حماسی مردم ایران حضور حماسی سالانه مردم ایران در صحنه را سراغ نداریم؛ معمولا در حوادث و اتفاقاتی که می افتد مردم برخی از کشورها حساس می شوند یک سال حضور پیدا می کنند و یکی دو بار حضور دارند و بعد منقطع می شود اما مردمی که حدود 50 سال است همچنان پای کار آرمان ها و مبانی انقلاب و مواضع نظام ایستاده اند این خیلی با ارزش و بی نظیر و بی بدیل است خدا کند مسئولان و مدیران کشور ما به این درک رسیده باشند که باید قدر این مردم را بدانند و سر از پا ناشناخته به این مردم خدمت کنند.
آیت الله رشاد بیان کرد: جا دارد پیرو رهنمون های قاطع و شجاعانه و هوشمندانه و خردمندانه رهبر معظم در مساله مذاکره بیهوده و بلکه پر خسارت با مستکبران و به ویژه آمریکا و مواضع خوبی که مسئولین محترم گرفتند تشکر کنیم همچنین از رئیس جمهور محترم نیز به دلیل مواضع صحیحی که در قبال رهنمون های انقلاب اتخاذ کرد قدردانی می کنیم.

22 بهمن، شاخص‌ ارزیابی اقتدار نظام جمهوری اسلامی و عزم و نشاط و روحیه انقلابی گری مردم است

22 بهمن، شاخص‌ ارزیابی اقتدار نظام جمهوری اسلامی و عزم و نشاط و روحیه انقلابی گری مردم است

آیت الله رشاد:

پیشنهاد ما به ترامپ، انتقال رژیم جعلی اسرائیل به مناطق رها شده آمریکاست/22 بهمن،شاخص‌های ارزیابی اقتدار نظام جمهوری اسلامی و شاخص عزم و نشاط و روحیه انقلابی گری مردم است

رئیس شورای حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران گفت: پیشنهاد ما به ترامپ، انتقال رژیم جعلی اسرائیل به مناطق رها شده آمریکاست.

آیت الله علی اکبر رشاد در جمع طلاب با گرامیداشت چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر و اعیاد شعبانیه و عید بزرگ میلاد ولی عصر(عج) ابتدا در مورد سخنان اخیر رئیس جمهور آمریکا اظهار داشت:در مورد پیشنهاد احمقانه‌ای که رئیس جمهور دیوانه امریکا داده مبنی بر اینکه دو میلیون نفر جمعیت غزه را به کشورهای مختلف منتقل کنند، در برابر آن می‌توان پیشنهاد معقولی داد اینکه آنهایی که آمدند و سرزمین فلسطین را غصب کردند باید منتقل شوند.

وی با اشاره به پیشنهاد ما به ترامپ، انتقال رژیم جعلی اسرائیل به مناطق رها شده آمریکاست عنوان کرد:بهترین جا این است که اسرائیلی‌ها به امریکا منتقل شوند، به ویژه اینکه مناطق رها در امریکا سرسبز و دارای آب زیاد است و محیط خوبی برای کشاورزی و زندگی دارد و اگر این‌ها منتقل شوند، کل منطقه امن می‌شود.

آیت‌الله رشاد بیان کرد: بر فرض محال که ممکن و معقول باشند مردم غزه را منتقل کنند، اما غده سرطانی اسرائیل سر جای خودش است، پس مشکل مردم غزه نیستند مشکل این غاصبین و باند جنایتکاری است که اسم جعلی به عنوان رژیم و دولت اسرائیل دارند که تعابیری دروغین است.

وی تصریح کرد: مشکل این جاست که اگر ترامپ عقل می‌داشت و می خواست منصفانه حرفی بزند که دنیا بپذیرد به جای این سخن مضحک باید می گفت ما کمک می‌کنیم به خصوص غربی‌ها و انگلیسی‌هایی که این باند جنایتکار را به منطقه آوردیم خودمان نیز آنها را به نقاط دیگر و خصوصا به آمریکای شمالی و ایالات متحده آمریکا منتقل می‌کنیم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: سخن ترامپ، نه معقول و نه مشروع و نه ممکن است و نه مردم قهرمان غزه و فلسطین زیر بار چنین زورگویی می‌روند، حقیقت این است که آنها می‌خواهند بخش کوچکی از فلسطین که مانده را اشغال کنند و به نام انتقال و مهاجرت می‌خواهند مردم را از سرزمین‌شان اخراج و باقی ماننده اراضی را اشغال کنند.

وی افزود: آن ها با جنگ نتوانسته‌اند مردم را از سرزمین‌شان دور کنند و می خواهند با حیلت و فریب نیت پلیدشان را عملی کنند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد و این سخن ترامپ موجب اتحاد مخالفین امریکا شد و اکثریت کشورها و ملل و نخبگان در سراسر جهان این حرف مضحک و احمقانه ترامپ را به استهزا گرفتند و محکوم کردند.

آیت‌الله رشاد با گرامیداشت 22 بهمن نیز عنوان کرد:گاهی گفته می‌شود که هر سال 22 بهمن مهم و خطیر و شرایط حاد است و مردم باید حضور داشته باشند، می‌گویند 45 سال است که این حرف را می‌زنیم، بله، علت این است که رویداد راهپیمایی 22 بهمن، برای جهان مهم است.

وی بیان کرد: همه ساله 22 بهمن برای جهان و امریکایی‌ها مهم است؛ اخباری که در برخی سالها می‌شنویم که گاهی ریاست جمهور آمریکایی مستقیم می‌نشینند و راهپیمایی 22 بهمن را رصد می‌کنند که جمعیت چه میزان وشور و حال مردم چگونه است، اینکه امسال و سال بعد مهم باشد نیست راهپیمایی 22 بهمن همه ساله مهم است.

مؤسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی تصریح کرد:علت اهمیت این رویداد این است که راهپیمایی 22 بهمن یک شاخص برای دنیا و قدرت ها و مخالفین و هواداران ما در جهان و یک شاخص است و آنها قدرت و نفوذ و نشاط ملت و عزم و اراده پولادین مردم را با راهپیمایی 22 بهمن می سنجند و تعبیر می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: لذا راهپیمایی 22 بهمن همه ساله مهم است و یکی از مهم‌ترین شاخص‌های ارزیابی اقتدار و نفوذ و محبوبیت و مقبولیت نظام جمهوری اسلامی و شاخص عزم و اراده و شور و نشاط و روحیه انقلابی گری مردم ایران است، به این جهت همه ساله مهم بوده و امسال نیز مهم است.

آیت‌الله رشاد گفت: به خصوص در اوضاعی که این‌ها سعی کرده‌اند بگویند بعد از اشغال سوریه، دست ایران و جبهه مقاومت بسته شد و سپس تحلیل می‌کنند ایران ضعیف شد این طور نیست ایران این قدر قوی است که جریان‌های پلید و دولت های پست از امریکا و اروپا گرفته تا دولت های مزدور و سر سپرده منطقه دست به دست هم داده اند که اسد را ساقط کنند و آن هم در غیاب ما ساقط کردند.

وی افزود: اگر اسد همانند دوران داعش این عقل را داشت و استمداد می‌کرد ما اجازه نمی دادیم 3500 نفر کشور را به آن گستردگی اشغال کنند، آن‌ها نخواستند و ما وارد نشدیم و قانونا هم نمی‌شد وارد شد و بدین گونه در غیاب ایران، اسد و سوریه سقوط کرد.

رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران اظهار داشت:اینکه گفته می‌شود ما آن چه سرمایه گذاری کردیم از دست رفت این طور نیست ما بزرگترین خطر را از سر منطقه رفع کردیم، خطر داعش خطری نبود که بشود از آن صرف نظر کرد چون کل منطقه را تهدید می‌کرد، داعش در قدم اول می‌خواستند دولت عراق و شام درست کنند و رسما می‌گفتند نوبت به مناطق دیگر و ایران می‌رسد، داعش می‌خواست خلافت جهانی غاصب را در کل جهان اسلام از نو احیا کنند.

وی بیان کرد: با کاری که ایران و شهید سلیمانی و رزمندگان ایرانی و مستشاران ایرانی و رهبران جبهه عالی مقاومت انجام داد داعش نابود شد و این به معنای از بین بردن خطر تهدید عظیمی بود که بر سر ملت‌های مسلمان بود، این بار که خطر هیئت تحریر‌الشام و فرقه‌ها و گروهک‌ها مطرح شد، این‌ها بسیار ضعیف‌تر از داعش هستند و اصا توان تحریرالشام قابل مقایسه با داعش نیست و به سادگی می‌شد موضوع را حل کرد و اجازه نداد این‌ها سوریه را اشغال کنند.

آیت‌الله رشاد عنوان کرد: این محاسبه غلطی که اسد کرد و حماقتی به خرج داد و اینکه نا امید بود و خودش را باخته بود و مثل دفعه قبل که می خواست رها کند و ما گفتیم بماند و پیروز می شود اما این بار به ما مراجعه نکرد وگرنه این اتفاق نمی افتاد، اما تحریرالشام بسیار ضعیف تر از داعش هستند و با این وضعیت پیش نمی روند .

وی اظهار داشت: به هر حال در شرایط فعلی منطقه را توهم امریکا و اروپا و کشورهای همسایه سوریه و برخی کشورهای مزدور و سازش پذیر و ذلت پذیر اسلامی گرفته، حضور مردم ایران در صحنه بسیار می تواند تعیین کننده باشد؛ همان طور که دیدار رهبران حماس با رهبری اتفاق بزرگی به حساب می آمد و دنیا فهمید ایران همچنان مرجع و ملجا مردم فلسطین است و آنها پیروزی هایشان را از ایران می دانند و رسما آمدند و تشکر و اعلام وفاداری کنند و این عرصه جدیدی در عرصه مقاومت بود در هر صورت بر مردم لازم است که 22 بهمن با شور و حال و نشاط مضاعفی در صحنه حاضر شوند و با فریاد و خروش پاسخ یاوه گویی ها را بدهند و توهم تضعیف ایران را با عمل و قدرت و حماسه آفرینی اجتماعی بدهند.

تاریخگزاری شگفت، از وجوه اعجاز قرآن است

تاریخگزاری شگفت، از وجوه اعجاز قرآن است

آیت الله علی‌اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که دانشنامه قرآن و تاریخ ذیل نظر او تدوین شده است، این دانشنامه را اثری فاخر و گرانمایه توصیف کرد و گفت: قرآن اقیانوسی کران‌ ناپیدا با عمق و ژرفایی ناشناخته است و کسی نمی‌تواند ادعا کند که به عمق این اقیانوس دست پیدا کرده است.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه جمع قابل توجهی از فضلا و اساتید در خدمت تدوین دانشنامه قرآن و تاریخ بوده‌اند، گفت: شورای علمی دانشنامه جمعه‌ها یک هفته در میان از قبل از طلوع آفتاب تا اذان ظهر را وقف این کار کرده‌اند.

وی با اشاره به اینکه دانشنامه امام علی (ع) طی ۲۰ ماه به پایان رسید، افزود: طبیعت کار دانشنامه قرآن و تاریخ و فرآیند آن آهسته و کند است، با این حال اگر امکانات بیشتری مهیا بود در زمان کوتاه‌تری می‌شد آن را به سرانجام رساند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به ابعاد گوناگون اعجاز قرآن اشاره کرد و گفت: در جزیرةالعرب مجموعا ۲۳ نفر کتابت می‌دانستند، لذا صدور این حجم از معارف حکمی و الهیاتی از سوی پیامبر اسلام (ع) به بشریت یک اعجاز است.

آیت الله علی اکبر رشاد همچنین افزود: اعجاز قرآن در علوم پایه و کیهان‌شناسی فوق‌العاده است. در حوزه پزشکی نکات شگفت‌آوری دارد. اعجاز ادبی و بلاغی،‌ نظام‌مندی و انسجام درونی و بیرونی قرآن از وجوه دیگر اعجاز آن است.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید بر اینکه حیثیت پیوسته و توسعه‌یافتگی معنایی قرآن و زایش محتوایی آن که هیچ حد یقفی ندارد نیز از جنبه‌های اعجاز قرآن است، گفت: وجوه فنی و هنری قرآن از جمله نحوه ارائه داستان حضرت یوسف (ع) و همچنین اثربخشی شگفت‌آور قرآن برای کسی که به آن دل بدهد نیز از وجوه اعجاز قرآن است.

آیت الله رشاد یکی از وجوه کمتر پرداخته شده اعجاز قرآن را وجه تاریخ‌گذارانه آن دانست و گفت: ارائه تاریخ طوفان نوح که قرآن در آن از هزاران سال پیش گزارش می‌کند در حالی که تاریخ مکتوبی وجود نداشته است و یا ماجرای فرعون از این جمله است، لذا ‌مناسب است که در این وجه از اعجاز قرآن تامل بیشتری شود.

وی وجوه اعجاز قرآن را اینگونه برشمرد: ۱.ژرفايی حکمی ـ الاهیاتی؛ ۲. علمی (علوم پایه، کیهان‌شناسی و …؛ ۳. پزشکي و زیست‌سناسی؛ ۴. ادبی ـ بلاغی؛ ۵. نظاممنديی (انسجام درونی و برونی)؛ ۶. ظرفیّت معنايی و معنادهی لایقفی(وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ) ۷. هنری؛ ۸. اثربخشی خارق العاده؛ ۹. معارف غیبی و پیشگویی؛ ۱۰. تاریخگزاری (گزارشهای تاریخی دور و دقیق از وقایعی که بشر بدانها دسترسی ندارد)

نتیجه جنگ غزه بر افراشته شدن پرچم فلسطین در جهان و لگد مال شدن پرچم رژیم جعلی اسرائیل بود

نتیجه جنگ غزه بر افراشته شدن پرچم فلسطین در جهان و لگد مال شدن پرچم رژیم جعلی اسرائیل بود

رئیس شورای حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران گفت: پس از 16 ماه مقاومت و نبرد جانانه، پیروزی قاطع و دلپذیر و شیرینی نصیب جبهه مقاومت شد.

آیت الله علی اکبر رشاد در جمع طلاب با اشاره به آغاز آتش بس در غزه در خصوص پیروزی جبهه مقاومت و فلسطین اظهار داشت:رویداد عظیم تاریخی و افتخارآفرینی که در منطقه پیش آمد و موضوع پیروزی قاطع جبهه مقاومت در مقابله با استکبار جهانی و امپریالیسم مستبد بین المللی و نوچه آن رژیم صهیونیستی و شکست اسرائیل را گرامی می‌داریم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: حقاً پس از 16 ماه مقاومت و نبرد جانانه، پیروزی قاطع و دلپذیر و شیرینی نصیب جبهه مقاومت شد، در حالی که رژیم صهیونیستی مدعی بودند بنا دارند غزه را از نقشه حذف کنند و با این جنگ می‌خواستند حماس را نابود و با تهاجم و عملیات نظامی اسرای خود را آزاد نمایند، اما موفق نشدند.

وی بیان کرد: رژیم صهیونیستی تصور می‌کردند با این جنگ بی‌رحمانه و غیر متعادل و غیر متجانس، جبهه مقاومت را منزوی می‌نمایند، آن هم با جنگی غیر انسانی و ضد حقوق بشر و ضد اخلاق و ضد همه ارزشها که عنوانی شایسته‌تر و رساتر از عنوان جنگ جنون بر این جنگ 16 ماهه صدق نمی‌کند، بنا داشتند غزه را از میان ببرند.

آیت‌الله رشاد با بیان اینکه قتل و غارت هرگز موجب پیروزی نمی‌شود عنوان کرد: لزوما آن که به قتل و غارت دست می‌زند، پیروز میدان قلمداد نمی‌شود، پیروزی در نهایت کار برای آن که اراده قوی‌تر دارد و ایستادگی جانانه می‌کند، رقم می خورد و آن که با همه وجود می‌جنگد پیروز می‌شود.

وی تصریح کرد: در این جنگ، غزه و فلسطین و لبنان و یمن و عراق و جبهه مقاومت پیروز شد، در این جنگ فرمانده عالی جبهه مقاومت، رهبر خردمند و زعیم و ذوالفنون و هوشمند در این جبهه مقاومت پیروز شد و باید این پیروزی را به رهبری انقلاب به عنوان فرمانده عالی جبهه مقاومت و به وساطت نیابت او یعنی به ساحت قدسی حضرت حجت تبریک بگوییم.

مؤسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی خاطرنشان کرد: باید این پیروزی را به همه جبهه مقاومت و به مردان مردی که به عشق عدالت خواهی امیرالمومنین در کنار مظلومین ایستادند تبریک بگوییم و به شیعه و پیروان مکتب اهل بیت(ع) تبریک بگوییم.

وی در ادامه گفت:همچنین باید لعن و نفرین را نثار کسانی کنیم که ایستادند و تماشا کردند تا گروهی از مسلمانان قتل عام شدند؛ در این جنگ 46 هزار نفر که اکثریت زن و کودک و سالمند هستند کشته و بیش از 100 هزار نفر زخمی شدند و در یک منطقه به این وسعت صدها هزار خانه نابود شد، ولی برخی این جنایات را تماشا و بلکه در پشت صحنه با دشمن همدلی و آنها را ترغیب کردند و دلگرمی دادند.

آیت‌الله رشاد در مورد مهم‌ترین دستاوردهای این پیروزی افزود: از نخستین دستاوردهای این نبردِ پیروز این بود که دنیا فهمید پیروان علی(ع)، هوادار عدالت و مظلومان هستند و در مقابل ظالم می ایستند و این حقیقت برای جهان برملا شد که فقط علویان و پیروان اهل بیت(ع) هستند که پای حق می ایستند.

وی بیان کرد: دومین پیروزی این بود که بعد از 80 سال تلاشی که دنیای استکبار و کفر در یک جا داشتند و همگی همدستی و تلاش کردند و انواع هزینه های سنگین را که در تاریخ بشر سابقه ندارد انجام دادند که مساله فلسطین به فراموشی سپرده شود اما مساله فلسطین با این جنگ احیا شد و در صدر اخبار جهانی قرار گرفت و به مساله جهانی تبدیل شد و از حال مساله ملی بودن خارج گردید.

رئیس حوزه علمیه امام رضا در این باره عنوان کرد: حتی بخشی از فلسطینی‌ها تحت عنوان دولت خودگردان و تعابیر ساختگی این مساله را ملی نمی‌دانست و می گفت این مساله تمام شده اما نه تنها مساله ملی فلسطینی‌ها مساله مسلمانان و مساله جهانی بشریت شد و در همه عالم امروز مساله فلسطین مساله انسان های عدالت خواه و آزادی خواه است.

وی تصریح کرد: در تاریخ بشریت تاکنون هرگز این میزان پرچم که نماد و هویت هر ملتی است تکثیر نشده بود، در حالی که در مقیاس میلیاردی، پرچم فلسطین مظلوم روی دست ها بلند شد و روی شانه ها به اهتزاز در آمد؛ این مساله عظیمی بود که در تاریخ بشریت اتفاق افتاد.

آیت‌الله رشاد اظهار داشت: قدرت های بزرگ و مسلط و بلوک های بزرگ مانند بلوک مارکیست و سوسیالیستی دنیا زمانی که به لحاظ جمعیتی سه چهارم جمعیت جهان را با خود همراه کرده بودند و تحت سیطره خود داشتند این میزان پرچم شان در دنیا علم و روی دست ها بلند نشد که یک کشور کوچک در خاورمیانه در سراسر عالم پرچم‌اش نماد آزادی خواهی شد.

وی ادامه داد: حتی کافر و مسلمان و ملحد و مومن و همه این پرچم را دست گرفتند و افتخار کردند که این پرچم را در دست گرفته‌اند و در سراسر جهان روی ساختمان ها و نهادها و دشت ها و قله های بلند کره زمین این پرچم برافراشته شد و این یک پیروزی بود؛ یعنی فلسطین زنده و آرمان فلسطین نو شد.

رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران خاطرنشان کرد: افتضاحی که آمریکایی‌ها و اروپایی‌های بی‌خرد و بی رحم به بار آوردند و ذلّتی که صهیونیست‌ها متحمل شدند و بعد از این باید تحمل کنند بی نظیر بود، رژیمی که مدعی داشتن چهارمین ارتش جهان بود و تازه خود نمی‌جنگید و 12 وزارت خانه را به آمریکایی‌ها سپردند و اوایل این جنگ و در وهله نخست فرماندهان اصلی جنگ بعد از حمله حماس، فرماندهان اصلی امریکایی‌ها بودند و زمام جنگ را به دست گرفتند و هر چه امکانات پیشرفته داشتند به این سرزمین‌های اشغالی منتقل کردند در نهایت دچار شکست شدند.

وی گفت: آمریکا به این سرزمین‌های اشغالی که یک پادگان نظامی است که در آن جمعیت جنایت کار و غارت گر و غاصب و اشغال گر گرد هم آمده‌اند هر چه امکانات و بمب های چند تنی بود در اختیارشان قرار دادند و آنها از هیچ جنایتی کوتاه نیامدند، با این همه متحمل شکست شدند و در واقع قبل از آنها، آمریکایی ها شکست خوردند همان طور که پیش از پیروزی جبهه مقاومت، ایران در حقیقت پیروز شد.

آیت‌الله رشاد افزود:نهایتا امریکایی‌ها پذیرفتند که تسلیم غزه شوند و اسرائیلی ها را تحت فشار قرار دادند که آتش بس را بپذیرند؛ در درون سرزمین‌های اشغالی، مسئولینی از رژیم غاصب بر ادامه جنگ اصرار داشتند و به دلیل پذیرش آتش بس، استعفا کردند و خود اسرائیلی ها حاضر نبود آتس بس را بپذیرند ولی امریکایی ها با فشاری که روی اسرائیلی‌ها آوردند و با تهدید ترامپ که اگر بیایم شرایط تغییر می کند، آنها از ترس آمریکا آتس بس را پذیرفتند؛ یعنی ابتدا امریکا آتش بس و شکست را پذیرفت و سپس رژیم صهیونیستی آن را پذیرفت.

وی بیان کرد: رژیم صهیونیستی خیال می‌کردند گروه کوچگی از جبهه مقاومت در مقابلشان است و در تونل هستند و به راحتی به داخل تونل ها می روند و اسرا را آزاد می کنند و می‌توانند غزه را اشغال و حماس را تا ابد منزوی و جبهه مقاومت را تضعیف کنند و همه چیز تمام می شود اما 16 ماه جنایت کردند و دیدند تمام نشد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: لهادا در واقع یک پیروزی بسیار بزرگ که در تاریخ 80 ساله اخیر این منطقه نظیر نداشت نصیب مسلمانان و جبهه مقاومت و شیعیان امیرالمومنین شد و این، چیزی بود که رهبر انقلاب از ابتدا پیش بینی کردند و فرمودند این ها پشیمان می شوند و شکستی می خورند که قابل ترمیم نیست و نمی‌توانند آن را جبران کنند و هر اقدامی انجام دهند نهایتا فروختن ابهت پوشالی رژیم صهیونیستی و آمریکا جبران نخواهد شد و این گونه بود و حتی بدتر شد.

وی تصریح کرد: یعنی اگر رژیم صهیونیستی اوایل ملایم تر در این جنگ برخورد می‌کردند کمتر آبرویشان می رفت و امروز می‌بینیم ابرویشان در دنیا رفته و چیزی برایشان نمانده است و خودشان اعتراف کردند که هر چه از غزه کشتیم همان قدر حماس نیرو جذب کرد و نیروی جنگنده حماس بیشتر از آن شد و حتی در این اوضاع آشفته اخباری از تولد کودکان بیش از تعداد شهدا به گوش می‌رسید؛ این گونه نیست که فکر کنند جمعیت غزه کم می شود خدای متعال عنایت دارد و آبرویی که شیعه در دنیا پیدا کرد و خودشان اعتراف کردند و جوانانی که شیعه شدند و علمای منصف نیز به دفاع از جبهه مقاومت پرداختند، همگی خبر از پیروزی جبهه مقاومت می‌دهد.

مؤسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی اظهار داشت: ما چنین قصدی نداریم که در جبهه مقاومت به دنبال شیعی کردن جمعیت باشیم و حتی شهید سلیمانی می‌گفت مبادا در میدان افراد را به تشیع دعوت کنید، ما برای اینکه مردم منطقه را شیعه کنیم، نمی جنگیم بلکه می خواهیم عدالت و قسط وآرمان های علوی محقق شود و با اینکه چنین قصدی نیست ولی بسیاری از جوانان در این میدان شیعه شدند.

وی ادامه داد: ما بزرگانی مانند سید حسن را از دست دادیم اما مگر بنا بود سید حسن تا ابد بماند و شهید نشود؛ او به آرزویش یعنی شهادت رسید، چنین مردانی روزی شهید می‌شوند و بدون ردا و خلعت شهادت از این عالم عروج نمی کنند و او در این میدان نبرد شهید شد، اما عظمت سید حسن را در تاریخ خواهیم دید و در آینده می‌بینیم که چه بارگاهی پیدا خواهد شد و مردم با چه ارادتی به مزار او خواهند رفت و چقدر آرمان های او در منطقه رواج پیدا می‌کند و بیش از این میزان که در ظاهر زنده بود و حیات ظاهری داشت، پس از شهادت به مقبولیت بسیاری رسید.

آیت‌الله رشاد خاطرنشان کرد:سید حسن نصرالله، قبل از شهادت مرد شماره یک دنیای عرب شد و اکنون بسی محبوبیت اش بیش از زمان حیات و جاودانه شده است، ما شهدای بزرگی را در جبهه مقاومت تقدیم کردیم و این ها اسطوره شدند و اگر اسوه بودند اسطوره و تاریخی شدند و اسوه می تواند موقت باشد در حالی که اسطوره ابدی و تاریخی است.

وی گفت: به هر حال دشمن تسلیم شد و به یک هدف دست نیافت و ناچار نشد برای دست یافتن به اهدافش تسلیم شود آن هم نه با جنگیدن بلکه با تسیلم شدن خواست اسرای خود را آزاد کند در حالی که می خواست با قدرت بازو و سلاح و کشتار و غارت پیروز شود و ناچار به این رسید که با تسلیم شدن به اهدافش برسد؛ این به معنای به اهداف نرسیدن است، وقتی کسی با ذلت به هدفی می خواهد دست یابد این دست یافتن به هدف قلمداد نمی شود.

رئیس حوزه علمیه امام رضا در مورد رویدادهای سوریه نیز افزود: این دسیسه و فاجعه متاسفانه با برنامه ریزی کشورهای منطقه و برخی کشورهای مجاور سوریه و آمریکاییها و اسرائیلی ها اتفاق افتاد، ولی تصور نکنید مساله تمام شد؛ این گونه نیست و آینده سوریه با جوانان غیرتمند سوری تغییر می کند و این ها که امروز سوریه را با ترور، اشغال کردند ماندنی نیستند.

وی بیان کرد: تروریست‌ها از ضعف دولت و ارتش سوریه سو استفاده کردند و 3500 نفر در مقابل 300 هزار نفر پیروزی شدند، زیرا نجنگیدند و پیروز شدند، در حالی که اصلا این پیروزی نیست که سرزمینی خالی را اشغال کنند، در واقع فتح در سوریه اتفاق نیفتاد، در این شرایط مردم جهان و تاریخ، سوریه و غزه را با یکدیگر مقایسه می‌کنند، سوریه که کشوری وسیع دارای اقتداری تاریخی 60 ساله است ظرف چند روز فروپاشید اما گروهی به نام حماس در سرزمینی کوچک که مملو از جمعیت و ساختمان بود ایستادگی کرد و سوریه در مقابل تروریست‌ها فروپاشید چون ارتش سوریه ایمان نداشت و سکولار بود و ایستادگی نکرد اما در غزه یک گروه جنگجو و مجاهد در سرزمین کوچک بدون هیچ امکاناتی بعد از 16 ماه می توانند موشک بزنند و ایستادگی کنند.

آیت‌الله رشاد عنوان کرد:غزه در برابر همه قدرت های جهان ایستاد و پیروز شد و سوریه موفق نشد، این مقایسه دو حادثه شیرین و تلخی است و نقش ایمان و آرمان و اراده در پیروزی به خوبی روشن می شود، جنگ همیشه این گونه است و امروز بیش از گذشته جنگ، جنگ اراده هاست یعنی اراده و عزم آهنین فلسطینیان مومن که گرچه در زمره عامه هستند اما به لحاظ آرمانی در زمره علویان هستند و روحیه و آرمانهایشان علوی است در جنگ اراده ها پیروز شدند.

وی تصریح کرد: در سوریه ارتش، اراده و عزمی نداشت و سست بود با همه مقدماتی که در این سالها ایجاد کردند تا ارتش فروبپاشد ایران رفت و کمک کرد تا این گونه نشود، متاسفانه در ماهها و سالهای اخیر مواضع اسد تغییر کرده بود و تصور می کرد با اسرائیل کنار بیاید لذا رویدادها را جدی نگرفت و اعلام امادگی ایران را برای کمک دوباره نپذیرفت.

مؤسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی اظهار داشت:در دوره قبل با همه عظمت و گستردگی داعش، ایران رفت و نگذاشت سوریه سقوط کند در حالی که بیش از 70 درصد از سرزمین سوریه اشغال شده بود را آزاد کردیم، این بار اسد تصور دیگری داشت و استقبال نکرد و طعم تلخ خفت و فرار و شکست را چشید.

وی در پایان خاطرنشان کرد:خدا را شاکر هستیم به خاطر نعمت پیروزی جبهه مقاومت و دعا می کنیم دیگر وعده های صادق محقق شود و با عناین الهی مردم فلسطین و جبهه مقاومت پیروزی نهایی را به دست بیاروند و مستعد ظهور منجی عالم شویم و همه در زمره یاران ایشان و ر رکاب ایشان قلمداد شویم.

مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی هوای دل مردم را داشت

مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی هوای دل مردم را داشت

آیت الله «علی‌اکبر رشاد» طی سخنانی ضمن گرامیداشت یاد سردار دل‌ها، سیدالشهداء مقاومت سردار سلیمانی و همچنین فقیه فقید، فیلسوف آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی؛ اظهار کرد: تهران زمانی شهر هزار حکیم نامیده می شد و صدها حکیم کرسی درس و چندین فقیه صاحب رساله در این شهر حضور داشتند، روایتی بود در مورد فروکش تهران، من تصور می کنم منظور از وصف فروکش، فروکش معنوی تهران است، با عروج چنین مردانی تهران‌ خالی می‌شود و فروکش می‌کند.

رئیس شورای حوزه های علمیه استان تهران ادامه داد: آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی خصوصیات بسیاری داشت، من در این مجال به یک خصیصه ایشان اشاره می کنم، این مرد صاحب قلب سلیم بود، قلب گرانیگاه باطن روحی و ملکوت است، قلب که مریض شد همه وجود انسان بیمار می‌شود، قلب باطنی انسان که بیمار شود همه وجود انسان بیمار است، ما از شأن قلب غافلیم، هم در ادبیات ایرانی و هم در ادبیات دینی قلب جایگاه فوق‌العاده ای دارد.  

رئیس مجتمع عالی حوزوی امام رضا(ع) ادامه داد: به لحاظ ادبی یکی از واژه هایی که در ادبیات فارسی مورد توجه و برگرفته از مفهوم قلب است، واژه دل و انشعابات آن نظیر دلستان است، ۱۴ هزار و ۴۶ بار واژه قلب در روایات ما آمده است، در قرآن ۲۰ وصف برای قلب آمده است اما من ۵۶ وصف و حالت را در قرآن برای قلب سراغ گرفتم، ۶۰۷ وصف و حالت در مجموع برای قلب آمده است، شان قلب والا است و در این میان قلب سقیم و قلب سلیم جایگاه خاصی دارند و قلب میزان است، حافظ خوش گفت که : برو خرقه بسوزان حافظ /یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود.

در این ۴۵ سال بیش از آنکه به قلب بپردازیم به قالب پرداخته ایم

وی افزود: مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی قلب سلیم داشت، از ریا و شک خالی بود، امام رضا (ع) فرمودند: «قلب حرم خداست»؛ ما طلاب قلب مردم را فراموش کردیم چون قلب خودمان را فراموش کردیم و به قالب مردم چسبیده ایم، قلب ظاهر و باطن است اما اینکه فقط به قالب و کالبد بچسبیم و به ظواهر توجه کنیم (چه در زندگی خودمان و چه مردم) و از آن طرف قلب را فراموش کنیم درست نیست، با خسارات فراوانی مواجه شده ایم، باید بپذیریم که در این ۴۵ سال بیش از آنکه به قلب بپردازیم به قالب پرداخته ایم.

آیت الله رشاد با بیان اینکه باید هوای دل مردم را داشته باشیم، تصریح کرد: ما که اهتمام به ظواهر دین کردیم به بواطن دین توحه نکردیم، باید به فقه اهتمام کنیم، اخلاق را فراموش کردیم، بزرگان ما در طول هفته فقه و اصول می‌گویند اما چند نفر از اعاظم ما به اخلاق می پردازند؟ ما پارلمان حقوق و قانون داریم اما پارلمان اخلاق نداریم، جوانانی که وسط خیابان آمدند آگاه نبودند و نیستند، آنها در این تهاجم فرهنگی اسیر شدند، به دام افتادند، ما کشته جبهه نظامی را میبینیم اما کشته جبهه فرهنگی را نمی بینیم، اسیبر جبهه نظامی را تکریم می‌کنیم و از او به عنوان ایثارگر که هشت سال در چنگ دشمن شکنجه شده تکریم میکنیم اما اسیر جبهه فرهنگی را این چنین نمیبینیم، ما حوزویان کوتاهی کردیم، من استغفار میکنم من شب و روز ندارم، خدا گواه است گاه شب پشت میز خوابم میبرد و به کرات اتفاق می افتد که دیگر تا صبح حتی کشش ندارم که بروم طبقه بالا که منزل مسکونی ماست، خودم را مقصر میدانم، ما باید به داد جوانان و مردم برسیم و هوای دل مردم را داشته باشیم و مرحوم حاج آقا محتبی هوای دل مردم را داشت.

وی گفت: شب های احیا خود حاج آقا مجتبی تهرانی می‌فرمود که دیشب حدود نیم میلیون نفر آمده بودند، علت این بود که با دل مردم حرف میزد، به ما نیز میگفت برای مردم همین روایات را بخوانید، همان اندازه که برای فقه و اصول وقت میگذاشت شب اخلاق را مجتهدانه مطالعه میکرد و برای مردم پای منبر میگفت و تمام کوچه و پس کوچه‌های بازار تهران مملو از جوانانی بود که اصلا مسجد نمی آمدند.

رئیس مجتمع عالی حوزوی امام رضا (ع) گفت: در آخرین روزهایی بود که ایشان می توانست صحبت کند و من بیمارستان به عیادت رفته بودم و ایشان به من فرمودند که امتحان سختی بود و بسیار امتحان سختی بود، به ایشان گفتم که حاج آقا این امتحان سخت را از شاگردان زرنگ می‌گیرند.

گرفتار افراط و تفریط در کاربرد «مقاصدالشریعه» نشویم

گرفتار افراط و تفریط در کاربرد «مقاصدالشریعه» نشویم

به گزارش ایکنا، آیت‌الله علی‌اکبر رشاد؛ ۱۷ آذرماه در مراسم افتتاحیه پنجمین همایش علوم انسانی-اسلامی، پژوهش و فناوری، گفت: منطقه ۱۴ ماه است که درگیر جنگ ظالمانه است و در روزهای اخیر هم این احساس وجود دارد که فاجعه‌ای در منطقه در حال وقوع است و بوی حوادث تلخ استشمام می‌شود که از خداوند می‌خواهیم مسائل به نفع جامعه اسلامی خاتمه یابد.
وی در ادامه با بیان این پرسش که آیا می‌توان دانشی با محوریت مقاصدالشریعه سامان دهیم، افزود: مقاصد الشریعه کارکردهای معتبر دینی دارد و صرفا کارکرد آن معرفت‌شناختی نیست و می‌تواند به مثابه قرائن برای کشف قواعد دینی از آن استفاده کرد و حتی می‌توان از آن برای تولید علوم انسانی اسلامی بهره ببریم.
رشاد با بیان اینکه مقاصدالشریعه مصالح عام و کلی تشریع الهی برای عباد بوده است که حاصل آن هم دفع ضرر از بندگان و جلب منفعت برای آنان است، اظهار کرد: در زمینه علوم انسانی اسلامی ابتدا باید مشخص کنیم که یک علم با چه مبنایی، اسلامی است یعنی کدام ملاک اگر بود علمی اسلامی است و اگر نبود اسلامی نخواهد بود و باید از چه روش‌شناسی برای تولید این علم باید استفاده شود و تلقی ما از این علوم چیست؟
استاد حوزه علمیه تهران با اشاره به مناط وحدت و تمایز علم که فلاسفه به آن پرداخته‌اند و از جمله ابن سینا در شفا به صورت مفصل وارد بحث شده است، افزود: زمانی انباشتی از قضایا منجر به یک علم می‌شود که درون آن نوعی انسجام و وحدت وجود داشته باشد و در بیرون هم تمایز. برخی گفته‌اند موضوع و خصوصیت موضوع در هر علمی سبب ایجاد انسجام درون و تمایز در بیرون است و برخی هم غایت را مطرح کرده‌اند که از جمله آخوند خراسانی بر این مسئله تاکید دارد. برخی هم گفته‌اند که گاهی چند مسئله در بین علوم مختلف مشترک است ولی هر علمی از یک حیث به آن می‌پردازد.
رشاد افزود: گروهی گفته‌اند برخی از علوم به غایت، برخی به موضوع و … تمایز در بیرون پیدا می‌کنند؛ نظریه تناسق می‌گوید هر علمی دارای ۵ مؤلفه یعنی مبانی، موضوع، مسائل، منطق و غایت است و هر وقت این چند بعد با هم ساماندهی شدند علم تولید خواهد شد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه می‌توان جایگاه‌های گوناگونی را در نظر بگیریم که اگر مقاصد را در آن اشراب کنیم حضور تاثیرگذاری در علوم انسانی خواهد داشت، اضافه کرد: از جمله این جایگاه، پیش‌انگاره‌های مقاصد در فلسفه علوم انسانی است زیرا مقاصد همان غایات است و گفتیم یکی از ۵ مؤلفه رکنی هر علمی، غایت آن است.

نقش غایت در علوم انسانی

وی تاکید کرد: اگر این اتفاق رخ دهد ما با غایت‌انگاری مقاصد در علوم انسانی طبیعتا این علم را به ملاک کفایت یعنی اسلامی و دینی می‌رسانیم و براساس نظریه تناسق چون همه مؤلفه‌ها باید تناسب داشته باشند سایر ارکان هم باید با سایر مؤلفه‌ها سازگار باشند؛ در این صورت غایات از سویی یکی از مؤلفه‌های خمسه است و از سوی دیگر در فلسفه هر علم دخالت دارد.
رشاد تصریح کرد: در حوزه مبانی، مقاصدالشریعه اشراب شده در علوم انسانی دو کارکرد دارد؛ یکی کارکرد بلاواسطه و دیگری با واسطه؛ (وقتی مؤلفه غایت متاثر از مقاصدالشریعه شد مثلا اقامه قسط) پس علوم انسانی باید سعی کند در راستای اقامه قسط کارآمد شود و تلاش کند. اگر تحقق تعبد غایت است علوم انسانی هم باید سعی کند تحقق بخش شان خلافت اللهی انسان شود.
وی اضافه کرد: علوم انسانی اگر بخواهد در راستای مقاصدالشریعه باشد شان خلافت‌اللهی انسان را محقق کند و علوم انسانی در جهتی حرکت کند که انسان خلیفه خدا بر روی زمین شود؛ همینطور در موضوع و مسائل هم مؤثر است.
رشاد افزود: در بحث انسان، انسانی که خلیفه خداوند است موضوع علم است نه انسان به مثابه حیوان ناطق و برتر و نه حی متاله زیرا فقط انسان حی متاله نیست و فرشته و جن هم حی متاله هستند. چنین انسانی موضوع علوم انسانی می‌شود و بناست این موضوع با آن غایت سازگار باشد.

تاثیر مقاصد بر ساختار علوم انسانی

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه غایات علوم انسانی براساس گفته شده مقاصدالشریعه است، گفت: بر این اساس، تولید مسائل و مباحث علوم انسانی هم متاثر از غایت و مقاصد است و بر ساختار علوم انسانی هم مؤثر است. ممکن است پرسیده شود که چه کسی گفته است که باید علوم انسانی را براساس مسائل دسته‌بندی کنیم؟ بلکه باید آن را براساس مقاصد دسته‌بندی کنیم؛ مثلا یک دسته از علوم بناست قسط و یک دسته بناست مقام خلیفه اللهی انسان را محقق کند، آیا این سخن خلاف شرع است؟
وی افزود: بنابراین اگر کسی بگوید علم فقط یک مؤلفه یعنی غایت ندارد ولی طبقه‌بندی را می‌توان براساس غایت انجام داد، سخن نادرستی نیست و مقاصد می‌تواند در مهندسی درونی علوم و مهندسی برونی علم یعنی رابطه علم با همدیگر نقش مهمی داشته باشد. وقتی بنا شد مقید به سازوارگی مؤلفه‌های یک علم باشیم باید منطقی را در تولید علوم انسانی و حل آن به کار ببریم که مقاصد، شرعی و مقدس باشد.
وی تاکید کرد: مسائل قهرا باید قدسی باشند و حل آن هم باید با روش‌های قدسی باشد یعنی با روش سکولار نمی‌توان مسائل قدسی را حل کرد و حتی به عقل و تجربه صرف هم نمی‌توان تکیه کرد.

تاثیر مقاصد بر رویکردهای علوم انسانی

رشاد ادامه داد: وقتی پای مقاصد به تولید علوم انسانی باز شد در رویکردهای ما هم اثرگذار است و رویکرد ما هم از الحادی و سکولار به رویکرد قدسی تبدیل خواهد شد. البته این تاثیر بر هویت معرفتی علوم انسانی هم تاثیر دارد. قدسی و غیرقدسی بودن علم از عناصر تعیین‌کننده هویت هر علم است و وقتی مقاصد الشریعه مقاصد علوم انسانی شد و بر مؤلفه‌های علوم انسانی رنگ قدسی زد طبعا در هویت علوم و جهت‌گیری آن هم مؤثر خواهد بود.
رشاد با طرح این پرسش که ما علوم انسانی را تولید می‌کنیم ولی از کجا بدانیم که این علوم اسلامی است؟ افزود: معیار تشخیص ما چیست و آیا مقاصد الشریعه در آن اشراب شده است یا خیر؟ به نظر بنده خود مقاصدالشریعه، معیار است یعنی اگر اقتصاد اسلامی تولید و به عدالت اجتماعی کمک کرد خواهیم فهمید که این علم اقتصاد، اسلامی بوده است. اگر علم اقتصاد اسلامی شد ولی ثمری نداشت دو دلیل دارد یا اینکه ما در مقام نظر خطا داشته‌ایم یا در مقام عمل نتوانسته‌ایم آن را پیاده کنیم و این هر دو هم مرتبط با مقاصد است.
وی تصریح کرد: همین شیوه را می‌توان در علم اخلاق و فقه و اصول و سبک زندگی و تمدن اسلامی مورد بهره قرار دهیم؛ البته در کاربست مقاصدالشریعه نباید در دامان تفریط و نه افراط بیفتیم و این تصلب را هم نداشته باشیم که بگوییم مقاصد تاثیری در علوم ندارد.
جای رشته فقه مقاومت در حوزه های علمیه خالی است

جای رشته فقه مقاومت در حوزه های علمیه خالی است

رئیس شورای حوزه علمیه استان تهران گفت: جای رشته فقه مقاومت در حوزه‌های علمیه خالی است و باید بدان پرداخته شود.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در همایش بین المللی جبلِ عامل که به مناسبت گرامیداشت چهلمین روز شهادت مجاهد کبیر سیدحسن نصرالله برگزار شد ابتدا با تبریک میلاد با سعادت حضرت زینب(س) اظهار داشت: ایشان نماد و مظهر مقاومت و شکیبایی زیور وجود امیرالمومنین و زیور هستی بود.

آیت الله رشاد با گرامیداشت جایگاه و مقام شهدای مقاومت افزود: یاد و خاطره شهید مجاهد و کبیر سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین و شهید سنوار و هنیه و شهید سلیمانی و ابومهندس و این مظومه نورانی و کهکشان خونین از شهدا را گرامی می‌داریم.

وی بیان کرد:از بارگاه الهی درخواست می‌کنیم که به ما توفیق دهد که به این ستارگان درخشان در آسمان حریت و معنویت و معرفت و جهاد ملحق شویم.

عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ایرانیِ پیشرفت همچنین با تقدیر از برپایی این محفل معنوی و معرفتی عنوان کرد: گرامی می‌داریم قدوم سفرای کشورهای آزاده که که فارغ از مذهب و ملیت و برای حریت و حقیقت و برای ستم ستیزی، پای کار جبهه مقاومت آمدند.

وی تصریح کرد: بزرگترین دغدغه سید مقاومت، مسائل مربوط به فرهنگ و معنویت و معرفت بود و در جلسات متعددی که با ایشان بودیم و حتی در محضر رهبر معظم انقلاب حضور یافتیم و یا بارها با ایشان گفتگوی مفصلی داشتیم این بود که نگران وضع فکری و معنوی و معرفتی و اخلاقی نیروها بودند.

آیت الله رشاد خاطرشان کرد: حتی در سفر به لبنان و بیروت و مقر و منزل ایشان گفتگویی داشتیم و در مقطعی از بنده خواستند مدت کوتاهی را برای بحث‌های معرفتی حزب‌الله اختصاص دهیم؛ سید حسن نصرالله می‌گفت کار من جهادی و سیاسی و نظامی است و مجالی برای بحث‌های فکری و معنوی و معرفتی نداریم و نگران هستم روزی پشت جبهه مقاومت به لحاظ معنوی و معرفتی خالی شود.

وی افزود: ما طلاب و اصحاب حوزه اولین رسالت‌مان همین است که می‌خواهیم از مجموعه عظیم حوزه علمیه ایران و دیگر حوزه‌های علمیه شیعه و سایر مراکز علمی جهان اسلام اگر اندک تجربه‌ای در مسائل جهانی داریم، آن را عرضه نماییم.

رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران عنوان کرد: در این راستا تقاضا داریم اقدام اساسی و بنیادین باهدف تقویت معنوی و معرفتی و فکری دنبال کنیم، در این زمینه با تلاش مدیر حوزه‌های علمیه کشور تلاش‌هایی صورت می‌گیرد و متولیان حوزه در مسائل بین المللی صاحب بینش و تجربه هستند، ولی شاید توقع ما بیش از این است.

وی اظهار داشت: ما یک اقدام اساسی و وسیع تر از نظر کمی و کیفی باید انجام دهیم، یکی از کارهایی که وظیفه ماست به آن توجه داشته باشیم، کار در حوزه فقهی است، خوشبختانه حوزه قم به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان حوزه‌ای زنده و پویا و پر تلاش و پیشرویی در این حیطه فعال است و بسیاری از حوزه های جدید نیز به مباحث به روز پرداخته‌اند.

آیت الله رشاد ادامه داد: در این راستا در حوزه الاهیات و فلسفه و سیاست و اخلاقیات و در حوزه فقه رشته های فراوانی را تاسیس کرده ایم و در آستانه تاسیس هستیم و این سیاست در حوزه‌های سطح کشور نیز دنبال می‌شود.

وی با بیان اینکه جای رشته فقه مقاومت در حوزه‌های علمیه خالی است و باید بدان پرداخته شود گفت:مقاومت یک عمل و تکلیف شرعی است که برای مقابله با کفر و ظلم و دفاع از عدالت و تحقق معنویت و ارتقای معرفت و برای صیانت از حریت انسان و صیانت از حقوق انسانها وارد میدان می‌شویم و شهید می دهیم و این ها همه احکامی دارد.

رئیس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: ما نیاز مند این هستیم که در عرض دیگر رشته های جدید و فراوانی که در فقه زنده و زاینده مکتب اهل بیت(ع)و مجموعه فقه اسلامی پدید آمده و روزافزون توسعه می‌یابد جای بزرگی را برای فقه المقاومه بازکنیم.

وی بیان کرد:مقاومت در مقابل معایشت و تتبیع است اما جریانی درصدد است روابط مسلمانان و آزادگان جهان را با کانون جنایت و جباریت و قداریت و اشغال گری و ضد بشریت صهیونی طبیعی کند و درصدد عادی سازی است.

آیت الله ارشاد عنوان کرد: داشتن روابط مسالمت‌آمیز به نفسه خوب است، اما صلح میان شکارچی و شکار به ضرر شکار تمام می شود، چرا که او می خواهد از فرصت استفاده کند و شکار را بدرد، چگونه می توانند در مسالمت زیست کنند.

وی تصریح کرد: مقاومت در مقابل معایشت ظالمانه است، وقتی غارتگر می‌گوید سکوت کنید و من زمین را اشتغال و خانه ها را ویران می کنم و جوانان را از میان می برم و نباید سخن بگویید وگرنه از نظر ما تروریست هستید، چگونه می‌توان با چنین جبهه‌ای، روابط مسالمت‌آمیز داشت.

مؤسس انجمن جهانی فلسفه دین اسلامی در مورد فقه مقاومت نیز خاطرنشان کرد:فقه مقاومت عبارت از یک فقه جامع که گرانیگاه آن ایستادگی و مردانگی و حریت و تسلیم ناپذیری و آزادی خواهی در همه عرصه هاست، تصور نشود فقه مقاومت در عرصه بدن در معرض باشد، بلکه روح افراد و تمامیت جسمی و نفس نیز جزئی از آن است.

وی گفت: مقاومت در دفاع از عِرض و آبروی انسان‌ها و دفاع از فرهنگ و تمدن و حریت و حقوق و عقیده انسان ها و افکار و مدنیت و اقتصاد و منابع است؛ ما به عنوان حوزه موظف هستیم به تاسیس این رشته بپردازیم و در این باره از اعضای شورای عالی حوزه‌های علمیه ایران تقاضا و اعضای شورای حوزه تهران و مدیریت محترم تقاضا داریم این رشته را در موسسه آموزش عالی امام رضا(ع) اجرا کنیم.

آیت الله رشاد افزود: در حوزه مقاومت، ابهاهات و مسائل زیادی وجود دارد برای نمونه عملیات شهادت طلبانه چه حکمی دارد و آیا جایز است و تقاوت آن عملیات انتحاری چیست و تروریسم کیست و تفاوت مقاومت با حوزه جهاد کدام است و دیگر پرسشهای فقهی و فکری که مبنای رفتار فکری و سلوک فقهی ماست.

وی گفت:فقه چارچوب زیست مومنانه است و قواعد فقهی فراوانی که در فقه مقاومت قابل بحث است باید در این چارچوب تهیه شود که به زودی ارائه می گردد، امید است با برنامه ریزی و مدیریت و اطلاع رسانی و و جذب افراد فاضل و خوش فکر و مستعد بتوانیم این رشته را به زودی ایجاد کنیم.

آیت الله علی اکبر رشاد در لیست 500 مسلمان تاثیرگذار جهان در سال 2025

آیت الله علی اکبر رشاد در لیست 500 مسلمان تاثیرگذار جهان در سال 2025

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،‌ کتاب ۵۰۰ مسلمان، هر سال تأثیرگذارترین مسلمانان جهان را معرفی می‌کند. از نظر این کتاب، هر فردی که در جامعه مسلمانان تغییر مهمی در یکی از زمینه‌های فرهنگی، ایدئولوژیکی، مالی یا سیاسی به وجود بیاورد، می‌تواند به عنوان فرد تأثیرگذار معرفی شود.

این کتاب برای انتخاب تأثیرگذارترین مسلمان، به طور کلی ۱۳ مقوله در نظر گرفته است: علمی، سیاسی، امور دینی، مبلغین و رهبران معنوی، امور بشردوستانه/خیریه و پیشرفت، موضوعات اجتماعی، کسب و کار، علم و تکنولوژی، هنر و فرهنگ، قاریان قرآنی، رسانه‌ها، افراد مشهور و ستاره‌های ورزشی و سنت‌گرایان.

افراد مورد نظر بر اساس منطقه جغرافیایی‌شان در هر یک از این دسته‌ها، جای می‌گیرند و پس از آن میزان تأثیرگذاری‌شان بر اساس مقوله‌های کمی و کیفی اندازه‌گیری می‌شود. بدین ترتیب به افرادی که راه‌گشا هستند، یا تنها صدای موجود در منطقه‌ای دورافتاده هستند، یا افرادی که موانع را از سر راه برمی‌دارند، یا افرادی بانفوذ محلی و جهانی هستند، اهمیت داده می‌شود. به این منظور این لیست سال به سال و به تدریج تغییر می‌کند و همانند فرصتی برای مواجهه با بسیاری از چالش‌ها و معماهای پیش‌روی جامعه مسلمانان عمل می‌کند.

در تازه ترین شماره این کتاب برای سال 2025 میلادی در فهرست اداره امور دینی، از جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله علی اکبر رشاد رئیس و موسس پژوهشگاه را برای نهمین سال متوالی در جمع ۵۰۰ مسلمان با نفوذ جامعه مسلمانان در سال 2025 میلادی معرفی کرده است. در این نشریه آمده است: «استاد رشاد، موسس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است و از تأسیس این مؤسسه در سال ۱۹۹۴ تاکنون رئیس آن بوده است. وی فیلسوف و دانشمندی در زمینه فلسفه دین و مطالعات اسلامی است. علاوه بر ترجمه‌ها و تحقیقات مستمر، بیش از ۳۵ کتاب و ۶۹ مقاله نیز نوشته است. او همچنین در فعالیت‌ها و کنفرانس‌های علمی بین‌المللی، به ویژه در زمینه گفتگوی میان‌ادیانی، فعالیت دارد. ایشان به عنوان تنها شخصیت معرفی شده از طرف ایران در این فهرست جای گرفته است.»

لازم به ذکر است پیش از این نیز در سال های 2023 و 2016 نیز این کتاب ایشان را به عنوان 500 مسلمان تاثیرگذار جهان انتخاب کرده بود.

گفتگو با آیت الله علی اکبر رشاد همزمان با چهلمین روز شهادت سید حسن نصرالله

گفتگو با آیت الله علی اکبر رشاد همزمان با چهلمین روز شهادت سید حسن نصرالله

امروز ۱۶ آبان و چهل روز است که از شهادت حجت الاسلام و المسلمین سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان می‌گذرد. آنچه بیشتر از سیره و زندگی سیدالشهدای مقاومت منتشر شده است، مربوط به ویژگی‌های سیاسی و نظامی اوست. به همین مناسبت، درصدد آمدیم تا با گفتگو با آیت الله علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران به ابعاد کمتر شناخته شده ایشان بپردازیم. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با ایشان است:

*درک و دریافت جنابعالی از شخصیت شهید سید حسن نصرالله چیست؟

سید حسن نصرالله حقاً نیز سید و سالار و سرور و از سیادت و جلالت برخوردار بود و هم به وجود و صورت و سیما و به خلق و خوی و نیز به باطن، حَسَن بود.

عنصر متخلق و متعبد و خوش خلق و خوش رو و شجاع و قوی دل در عین حال بسیار متعقل و خردمند و هوشمند و متفکر بود، یک زاویه‌های نبوغ در وجودش بود و انسان می‌توانست این را ادراک کند که یک عنصر با هوش و شدیداً با ذکاوت و دارای نبوغ است در عمل هم، افزون بر سه دهه راهبری بزرگترین بخش از محور مقاومت این صفات را از خودش بروز داد و دیده شد و همه بر آن اذعان داشتند.

ایشان بسیار محبوب بود، در حدی که بین همه و نه تنها شیعیان و نه تنها در جبهه مقاومت و نه تنها بین مسلمانان و نه حتی در منطقه که محبوب شیعه بود محبوب مردم لبنان و مایه مباهات مردم لبنان و عامه مسلمانان بود و محبوب آزادی خواهان و عناصر و شخصیت‌های آزادی خواه جهان هم بود و در ارزیابی‌های اجتماعی که صورت می‌گرفت از برجسته‌ترین شخصیت‌های محبوب در جهان در چند سال متوالی قلمداد می‌شد. چون همه این اوصاف را در خود جمع کرده و مهربان و در عین حال شجاع و رزمنده بود. وی روحانی و طلبه بود و در عین حال یک سیاستمدار پخته و با ذکاوتی به شمار می‌رفت، وی توانسته بود در حدود چهل سال مبارزه از دوران جوانی و از بیست و چند سالگی تا لحظه شهادت از خودش یک شخصیت برجسته ای را بسازد و خودساخته بود و چنان که در واقع بود در ظاهر هم در چشم دیگران و هم خودش را شخصیت برجسته ای بنمایاند، لهذا در بین رهبران جبهه مقاومت و فرماندهان محور مقاومت وی از مرتبه ممتازی برخوردار شده بود ماموریتش بین فرماندهان جبهه مقاومت در کل منطقه و بین کسانی که هوادار و جانبدار آزادی قدس و فلسطین و نابودی اسرائیل بودند، ایشان بسیار موقعیت کسب کرد و شرایط فراهم شده بود و سرچشمه عظیمی در وجود حقیقی این شخصیت بود، به نظر من به رقم اینکه حدود ۴۰ سال از حوزه جدا شده بود و دیگر در حوزه حضور نداشت و به درس و بحث مشغول نبود اما به لحاظ علمی هم مطالعاتی داشت و نسبت به زمانی که در حوزه درس می‌خواند پیشرفت و رشد کرد، مهم‌تر از همه جنبه اخلاقی و معنوی ایشان بود که در کوره نبرد و ساحت جنگ و عرصه جهاد شخصیت وی ساخته و پرداخته شد و از وی یک شخصیت عالم مجاهد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب یک مجاهد کبیر ساخت یک مجاهد برجسته و بزرگی که در تاریخ نام و یاد و مکتب او خواهد ماند.

*در دیدارهایی که با شما با این شهید گرانقدر داشتید پیرامون چه موضوعاتی به گفتگو می‌پرداختید؟

برخی از دیدارها بین بنده و ایشان روی داد موردی بود که در خدمت مقام معظم رهبری نیز بودیم و در حقیقت، جلسه سه نفری برگزاری شد، شهید بزرگوار در محضر آقا بود و بنده نیز بودم، بعد از نماز به گفتگو نشستیم و به صحبت در مورد شرایط جبهه مقاومت پرداختیم و وضعیت جریان حزب الله و احیاناً آسیب‌ها و خطراتی که می‌تواند برخی از عناصر حزب الله را تهدید کند به لحاظ فکری و معنوی و احیاناً سیاسی و نیازهایی که مجموعه جبهه مقاومت به خصوص حزب الله دارد مطرح شد که عمدتاً نیازهای معنوی و معرفتی است و ایشان نسبت به این جهات بسیار حساس بود و به نحوی استمداد می‌کرد که حزب الله نیاز به ارتقای معنوی و معرفتی دارند و با توجه به اینکه اینها پیوسته درگیر جهاد هستند کمتر مجال مطالعه و حضور در محافل معنوی و معرفتی پیدا می‌کنند و کمتر مجال تحصیل و ارتقای علمی دارند هر چه باید به جهات معنوی و معرفتی نیروهای حزب الله پرداخته شود راجع به برخی از اشخاص سخن به میان آمد، از اینکه برخی از افراد احیاناً بسیار مسامحه کار هستند و هر چند اندک شمارند، اما بی رمق هستند و ایشان می‌گفت گاهی به زبان فارسی و یا عربی می‌گفت فلان فرد مسأله‌ای را وقتی مطرح می‌کنیم با بی‌تفاوتی می‌گوید ولش کنید، چطور در ایران و در فارسی داریم افراد بی تفاوت هستند و می‌گویند رها کن، این گونه گلایه می‌کرد.

رخلاف روحیه‌ای که داشت پیوسته پا به رکاب و آماده نبرد بود و به شدت حساس و جدی بود از اینکه برخی بی رمق و بی تفاوت هستند گلایه می‌کرد عمده بحث‌هایی که در جلسه‌ای خدمت آقا بود نیازهای معرفتی و معنوی جریان حزب الله بود. در یک قرار دیگری در تهران با ایشان داشتیم در ادامه بحث‌هایی که خدمت آقا بودند و توصیه فرمودند که ما کمک کنیم به جنبه‌های معرفتی و معنوی نیروهای حزب الله و کمک کنیم محتوا تولید کنیم و اگر لازم باشد آموزش بگذاریم از جهات معرفتی و معنوی، قرار دیگری گذاشتیم که یک بحث‌هایی صورت گرفت هر چند جزئیات آن را به یاد ندارم اما در مجموع عموم این مسائل حول رفع نیاز و حاجت حزب الله در زمینه مسائل معرفتی و معنوی بود در حالی که به شدت ایشان، دغدغه نبرد داشت و لحظه‌ای از اندیشه نبرد با دشمن فارغ نمی‌شد ولی به کار روزمره شأن نیز اشتغال داشت همان روز که در تهران قرار داشتیم یکدیگر را ببینیم شب هنگام بود ایشان از راه رسید و به آبگرم همدان رفته بود، لحظاتی که همه مشغول اندیشیدن نبرد بود در عین حال از برنامه‌های روزمره هم غافل نمی‌شد یک زمانی بنده دعوت شدم دوره‌ای را برای بچه‌های حزب الله بحث‌هایی داشته باشیم خصوصاً در زمینه مباحث نظریه ولایت فقیه؛ چند روزی ما برای بچه‌ها تدریس می‌کردیم در خلال این دوره قراری گذاشته شد خدمت ایشان رسیدیم ایشان همچنان دغدغه اصلی اش معنویت و معرفت بود و ابراز نگرانی و خلأ از این حیث داشت می‌گفت من فردی جهادی و سیاسی هستم و عمده اوقات من صرف امور جهاد و سیاسی می‌شود نمی‌توانم به این جهات معنوی و معرفتی برسم و در واقع اعلام نیاز می‌کرد و ابراز حاجت و درخواست کمک داشت تا بتوانیم امداد کنیم درصدد بودیم محتوا تولید کنیم و این مطالب ترجمه و منتقل شود و اگر سوال و مسائلی دارند اینها بازشناسی و مسئله‌یابی شود که ما جزواتی را برای پاسخ به این نیازها تولید کنیم در عین اینکه چنین ابراز می‌کرد که من عنصری جهادی و سیاسی هستم ولی تمام وجناتش تبلور و تجلی و تظاهر نورانی از معنویت بود، یعنی همه لحظات که انسان با ایشان بود و مشغول به گفتگو بودیم، تلالو و تشعشعی از معنویت و معرفت باطنی در خلال سخنانش بود.

وی از توکل فوق‌العاده برخوردار و عنصر متوکلی بود از خلوص توأم با تواضع همراه بود همه وجودش انسان به سیمای او که نگاه می‌کرد تعابیری که داشت سخنانی که می‌گفت همه حاکی از خلوص عمیقی در باطن او بود از نورانیتی که ر وجود ایشان ریشه دوانده بود از اخلاص و زلالی و بی ریایی و بی پیرایگی و بی ادعایی که در سراسر وجود این مرد جریان داشت، حقاً او به مثابه شخصیت معنوی و عرفانی در میدان می‌توان تلقی کرد تعبیری که راجع به یاران امیرالمومنین است که رُهبانٌ بِالَّلیلِ اُسْدٌ بِالنَّهارِ.بود، شب هنگام اهل تهجد و راز و نیاز و التماس به بارگاه الهی چونان عابد و زاهد هستند اما روز چونان شیر ژیان و غران در میدان نبرد غرش می‌کند و طنین فریاد او قلب دشمن را می‌لرزاند واقعاً سید مقاومت و این شهید بزرگوار و مجاهد کبیر را می‌توان در آن دسته از عارفانی قلمداد کرد که هم شب خوبی داشتند و هم روز خوبی داشتند، شب را به تهجد و همه عمر روز را به جهاد سپری کردند.

*میزان شناخت سید حسن نصرالله از ولایت فقیه و ولایت پذیری سید مقاومت در برابر ولی فقیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یک پیوند تاریخی بین ایران و لبنان و بین مردم ایران با علمای لبنان و میان مساله ولایت فقیه و مردم شیعه لبنان وجود دارد، یک امر تاریخی چند قرن است در طول تاریخ قرون مختلف برجسته‌ترین و از جمله برجسته‌ترین نظریه پردازان در حوزه فقه سیاسی، فقه حکومت با محوریت نظریه ولایت فقیه در طول تاریخ در لبنان ریشه دارد، یعنی ما در مواقعی حتی به جای اینکه فقط لااقل فقها و علمای ایرانی به نحوی محور ولایی حکومت‌های شیعی باشند برخی از فقها و علمای لبنانی این گونه بودند ما در برخی از نقطه‌های مفصل تاریخ مانند دوره صفویه که شیعه یک دولت مقتدری را برپا کرده بود در همان مواقع ما حضور پررنگ و تأثیر گذار علمای لبنان و خصوصاً جمل عامل را داریم کسانی که از جبل عامل هجرت کردند و به ایران آمدند امثال شیخ بهایی و پدرشان که از فقها و علمای برجسته بود و شیخ بهایی در دوره نونهالی به ایران آورد و در نزد علمای بزرگ ایران آمد، یا مرحوم شیخ حر عاملی که بین متاخرین از محدثین بزرگترین و دقیق‌ترین مجموعه روایی عمدتاً فقهی را تدوین کرد و در حدود سه چهار قرن اخیر در طول مجامع چهارگانه حدیثی شیعه این منبع مراجعه است بلکه قالب فقها وقتی مراجعه به رسائل می‌کنند گویی که به هر چهار مجمع روایی شیعه مراجعه شده و عمدتاً رسائل شیعه را در دست دارند که از آن شیخ عاملی است که عالم محدث برجسته جبل عاملی است و دیگر از فقها و علمای برجسته ای که حتی امر ولایت را به نحوی حیث شرعیت و حکومت و ولایت صفویه را آنها تأمین می‌کردند.یعنی آنها به پادشاهان صفوی اجازه تصرف می‌دادند لذا مساله فقه سیاسی و فقه حکومت و نظریه ولایت فقیه در لبنان یک ریشه عمیق و دور تاریخی دارد، تاریخ معرفتی دارد لذا همواره عمده علما و فضلای لبنانی ولایت مدار بودند و بر نظریه ولایت فقیه تاکید و اصرار داشتند در عمل با اولیا و فقهای عصر خودشان تعامل داشتند در حال حاضر هم همین طور است و علمای لبنان این چنین هستند و چه بسا کتاب‌هایی که نوشته می‌شود که در سایر مناطق در برخی از مواقع نوشته نمی‌شود.

سید حسن نصرالله از این جهت در قله بود هم از نظر مطالعه نظری نسبت به ولایت فقیه عمیقاً به لحاظ معرفتی معتقد بود و هم در مقام عمل و التزام به این مبنا و اقتضائات و لازم این نظریه در عمل ملتزم بود لذا وقتی سخن از ولایت فقیه می‌آمد از عمق جان از آن سخن می‌گفت از آن دفاع می‌کرد و از التزام خودش از آن یاد می‌کرد در عمل نیز همین طور بود قدم از قدم برنمی داشت جز اینکه رضایت ولی امر عصر خودش را کسب کرده احراز کرده باشد از این جهت یک شخصیت ولایت مدار به تمام معنای کلمه بود به جد هوادار بود و هم عامل بود می‌گفت بعضی از عناصر حزب الله احیاناً مقلد مرحوم آیت الله فضل الله بوده اند فردی که فاضل و صاحب نظر بود ولی در فقه نوگرا بود علاوه بر اینکه نواندیش بود فتاوای خاص و زنده ای داشت برخی از ایشان تقلید می‌کردند و ایشان می‌گفت طلاب می‌گویند اگر چه از شما تقلید می‌کنیم اما مرید و مطیع سید القائد یعنی حضرت آقا هستیم و می‌گفتند فرمان را از آنجا می‌گیرند حتی اگر مقلد سید فضل الله باشیم باز خط فرمان را از ولی امر می‌گیریم این را به یک نشاط و حال خاصی می‌گفتند و ایشان موضع بچه‌های حزب الله را بیان می‌کرد در اینکه عنصری بود که نظری و عملی پای کار ولایت فقیه بود امر روشن و برجسته ای بود و به چشم می‌آمد.

*اگر بخواهیم معنویت و سلوک معنوی سید عزیز را در ابعاد مختلف به ویژه بعد اجتماعی توصیف و تفسیر و تحلیل و توصیه کنید چه چیزهایی را مطرح می‌نمایید.

سید مقاومت و سیدالشهدای محور پیروز و مقتدر مقاومت پرورده یک بوته و تنوری بود پخته شده و میدان چند ضلعی بود وی در فرهنگ شیعی پایدار و پویای لبنان متولد شده بود و دوران نونهالی و نوجوانی اش را سپری کرده بود، و قهرا رگه‌هایی از خصوصیات معنوی و معرفتی رسوب کرده و راسخ شده در این سرزمین نورانی و مقدس و تاریخی در وجودش ریشه داشت و در این بستر فرهنگ زاده شده و بالیده بود و بزرگ شده بود و به سن بلوغ رسیده بود این عامل بسیار در وجود او مهم بود.

دومین عاملی که شخصیت وی را ساخته بود حضور در حوزه‌های علمیه خصوصاً در حوزه علمیه نجف بود؛ این مرد زاده و زیسته معنوی و معرفتی حوزه‌های علمیه شیعه بود او یک دست پرورده حوزه بود و شخصیتی حوزوی به شمار می‌رفت و نمونه تربیت‌یافتگان نظام آموزشی حوزه قلمداد می‌شد این هم باز مهم بود و بلکه مهم‌تر از عنصر اول و جهت نخست باید قلمداد شود، حیث سومی که آن را نیز بشمار آورد در تعداد عواملی که شخصیت سید حسن را ساخته و وجود و شخصیت وی برآیند دست عوامل است این بود که وی با شخصیت‌هایی در تماس بود علاوه بر برخی از شخصیت‌های علمی برجسته از فقها و حکماً از متکلمین و مفسرین در ایران و نجف و در دیگر نقاط جهان اسلامی وی با برخی از شخصیت‌های اهل معنا ارتباط ویژه ای داشت در نجف که بود سراغ افرادی می‌رفت که وجهه معنوی آنها برجسته‌تر بود به ایران که می‌آمد گاهی حضور می‌یافت که با یک شخصیت معنوی ملاقات کند یعنی از بیروت عزم سفر می‌کرد و به قم برود و محضر آیت الله بهجت مشرف شود، لحظاتی با ایشان دم خور شود و این ملاقات را به عنوان انگیزه سفر می‌انگاشت و با دیگر شخصیت‌های اهل معنا از جمله نزدیک تر از همه با شخصیت معنوی و معرفتی رهبر معظم انقلاب که می‌آمد نه خط فرمان نظامی بگیرد بلکه می‌آمد خط فرمان معنوی بگیرد و در ملاقات‌ها بیشتر از این جهت در برخی از مواقع، پیگیر امور بود و تماس و مراوده و احیاناً مراوده پیوسته با شخصیت‌های معنوی یک ضلع دیگری از مجموعه دستگاهی بود که شخصیت سید مقاومت را ساخته بود.

حیث دیگر که عامل مهمی بود این است که خود ایشان شخصیتی در کوره جهاد پخته و آبدیده شده و دیگر چیزی او را خم نمی‌کرد و چیزی به او آسیب نمی‌توان زد چون او در کوره جهاد، آبدیده شده بود، ما اندک شماری داریم از علما و فضلایی که چندین دهه مباشرت با جهاد و جبهه جهاد داشتند و پیوسته در میدان بوده از میان علمای شیعه کم داریم کسانی که همه عمر را در جبهه سر کرده باشند و این حضور در میدان نبرد با کفر و با استکبار از وی شخصیت آهنین ساخته بود شخصیتی آهنین که دلی نرم و روحی لطیف داشت شخصیت مجاهد سازش ناپذیری که با خدایش رابطه دیگری داشت و این مداومت بر جهاد استمرار بر ایستادگی بر کفر و استکبار لطف خدا را به سمت او جلب کرده بود و او به یک مراتب معنوی والا و بالایی دست یافته بود و نکته دیگری که باید اضافه کنم به نحوی برآیند وجه نرم این تأثیرات از عواملی که برشمردم قلمداد می‌شود این است که خود او بسیار التزام داشت به تعبد و تهجد در نمازش و مناسک زنده‌اش و در عباداتش و شب زنده داری‌هایش و در ذکر گویی هایش و در چله نشینی ها و ذکر گفتن‌های پیوسته زمان مند و دوره‌ای.

به هر حال شب‌ها من آنچه اجمالا مطلع هستم عرض می‌کنم او به تعبیر آیت الله علامه حسن زاده عاملی که می‌گفت من تا شب خوبی نداشته باشم روز خوبی ندارم، وقتی شبی توأم با تهجد و توسل و تعبد دارم روز خوشی دارم، احساس انسان این بود و در حدی که از برخی از افراد می‌شنیدیم او شبهای خوبی با خدای خودش داشت و خلوت خوبی با خدای خودش داشت، این خلوت‌های شبانه با معشوق حقیقی هستی شخصیت انسان را پرورش می‌دهد در مجموع می‌خواهم این چند عامل را ارزیابی کنیم و تأثیرات را در شخصیت سید حسن نصرالله از او یک انسان مجاهد سجاده نشین و جهادگر ساخته بود و مجموعه این عوامل از او یک عنصر فوق‌العاده ممتاز و بی نظیر و بی بدیلی ساخته بود که از یک جامعیت خاصی برخوردار بود، انسان با آن مواجه می‌شد گویی این حس در انسان ناخودآگاه زنده می‌شد از وجود انسان سر می‌کشید که تو با مالک اشتر روبرو هستی، یعنی شخصیت او شخصیت جامع مالک اشتر را تداعی می‌کرد مالک اشتر هم جنگجو هم شجاع و مجاهد و هم مرد عمل بود و در عین حال زاهد و عابد و اهل تهجد بود در عین حال که در میدان نبرد با قدرت حاضر می‌شد و عمل می‌کرد شجاع بود نترس بود و سرش را به خدا می‌سپرد به جای اینکه به کلاهخود سپرده باشد و در عین حال در روابطش خیلی مهربان و با محبت بود و با اطرافیانش نرم بود در واقع «أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ» بود ولی مابین هم در واقع شخصیتی که جامع اضداد بود در عین اینکه جامع الاطراف بود آدم تک ساحتی نبود این ابعاد مختلف او اضداد بودند و او برآیند مجموعه‌ای از عناصری از در تقابل با هم و اضداد بود و این نوع شخصیت‌ها، شخصیتی خاص می‌شوند تک بعدی نیستند و از حیث اینکه از توانایی‌ها و ظرفیت‌های گوناگونی برخوردار باشند ظرفیت دارند و چون شما از هر نظر وی را ارزیابی کنید و هر عملی او را وادارید و او به هر اقدامی بخواهد دست بزند مایه اولیه را در وجود و شخصیتش دارد اگر بخواهد به معنویت و مجاهدت بپردازد مایه را دارد اگر بناست به اخلاق بپردازد و اخلاقی رفتار کند او در وجودش متخلق است و اگر بخواهد با دشمن محکم برخورد کند و با دشمن با صلابت برخورد کند این بحث در وجود اوست لذا چنین شخصیت‌هایی که برآیند عناصر و اوصاف اضداد گوناگونی در وجود خودشان هستند شخصیت‌هایی به علاوه جامع بودن، مانع نیز هستند چون هر بعد و هر ضلعی از شخصیت شأن جهت منفی بعد دیگر را طرد می‌کند.

اینکه در اخلاق، حکمت اخلاقی مان داریم که نقطه عدل نقطه متعالی است و نقطه افراط و نقطه تفریط در اوصاف هر دو منفی است و همان مقدار که جُبن قبیح است، همان اندازه تهور قوی است، در این میان شجاعت ارزش مند و متعالی است، این در واقع نقطه محوری و مرکزی و میانی و نقطه عدل برآیند و فراهم آمده است تعاطی آن جبن و تهور است آن دو سوی افراط و تفریط که ضد هم هستند، برآیندی دست می‌دهند به نام شجاعت. در مورد شخصیت‌های جامع الاطراف و ذات الاطراف چون جامع الاضداد هم هستند، نهایتاً برآیند نهایی و قله‌ای که از شخصیت او می‌سازد و برآیند وجوه و آن اضلاع قلمداد می‌شود یک وضعیت خاصی است که از او یک شخصیت ممتاز و بی بدیل می‌سازد چون بدیل هایی اگر راجع به این شخصیت‌ها فرض شود اینها علی الاصول و علی القاعده باید گاه در دام افراط و گاه در دام تفریط بیفتند و از خط عدل خارج شوند و سید حسن نصرالله چنین کسی بود که عناصری که در پیام بلند و بارور و ژرف رهبر خردمند انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین و فرمانده عالی جبهه مقاومت در پیام تسلیت در شهادت این سید بزرگوار صادر شد عناصر و جزئیاتی که در این پیام است بهترین توصیف از شخصیت سید حسن نصرالله باشد.

*اگر به تشخیص خودتان در معنویت اجتماعی و عرفان معنوی نظری دارید بفرمائید.

در روزگار ما مردانی ظهور کردند چنان که عرض کردیم جمع اضداد بود شخصیت آنها ولی برآیندش یک دستگاه هم ساز را به نمایش گذاشت و وجود آنها در مقام عین و عینیت و خارج برخی از فرضیه‌ها را ابطال کرد یکی از اینها این بود که گویی نمی‌شود که کسی عارف باشد در عین حال در میدان نبرد حاضر باشد و مجاهد نیز باشد و اهل معنا و معرفت باشد اما در عین حال اجتماعی نیز باشد؛ نمی‌شود! چون وقتی انسان اجتماعی شد، گرفتار کَثَرات می‌شود و کسی که گرفتار کثرات است نمی‌تواند خلوت کند و نمی‌تواند تمرکز کند و متمحض باشد در جهات معنوی، حضور حضرت امام این گونه فرضیه‌ها را ابطال کرد وجود رهبر انقلاب این گونه انگاره‌ها را ابطال کرد، و ظهور پدیده‌ای به نام سید حسن نصرالله نیز همین نقش را ایفا کرد و نشان داد می‌شود معنوی بود و به خلق تمدن نیز اندیشید می‌توان اهل تهجد و شب زنده داری بود و در عین حال در بطن جامعه بود و با جامعه پیوندی ناگسستنی داشت و می‌شود اهل عرفان بود در عین حال تمدن گرا و تمدن ساز شد، بعضی عناصر و ابرارزشها هستند که آنها اصلاً شتاب دهنده به تعبیر امروز و موتور محرک تمدن هستند، عامل اصلی پیدایش تمدن هستند مانند هجرت، هجرت از جمله عناصر تمدن ساز در طول تاریخ بشر، جهاد نیز از همان هاست، جنگ عادلانه و جنگ جوانمردانه و جنگ اخلاقی و جنگ از نوع جهاد در دفاع از حق و حقیقت و حقوق و دفاع از حریت است مقابله با جنگ ظالمانه برای خنثی کردن جنگ‌های ظالمانه و تجاوزکارانه است چنین جنگی دست در آغوش عرفان دارد، چنین جنگی موجب ارتقای معرفت می‌شود و چنین جنگی از مناشی پیدایش تمدن هاست. ان‌شاءالله اگر نسل ما هم شاهد نباشد نسل‌های آینده شاهد خواهند بود و تاریخ شهادت خواهد داد که جبهه مقاومت یکی از ارکان پیدایش تمدن جدید است چون جبهه مقاومت منتهی به فروپاشی تمدن سکولار و الحادی و ضد بشری و ضد فطری تمدن غربی می‌شود و هر جبهه و عاملی که تمدن پیش از خود را فروبپاشاند خود بنیانگذار تمدن نوین دیگری خواهد شد ما در آینده و با آیندگان از سید حسن نصرالله به عنوان یکی از شخصیت‌های پایه گذار تمدن نوین اسلامی یاد خواهد کرد.

لهذا در عینی که به اموری می‌پرداخت که تصور می‌شد با اجتماعی بودن چندان میانه‌ای ندارد و یا با تمدن سازی ممکن است نسبتی نداشته باشد چنین نیست ما از شخصیت سید حسن نصرالله به عنوان یک الگو و به مثابه صاحب یک مکتب معنوی و معرفتی و جهادی و آزادی بخش می‌توانند نسل امروز ما از او الهام بگیرند در این دوره‌ای که جنایتکارانی چون ترامپ حاصل تمدن فاسد غربی است و در همین عصر مردان پاک دست و پاک دل و متخلف و متمدن و انسان خواه و مدافع انسانیت و حقوق و حریت بروز می‌کنند و پرورده می‌شوند مانند سید حسن نصرالله و امروز امر دایر است بین آنکه کسی ترامپ و نتانیاهو و بایدن و دیگر هم‌پیمانان اینها را الگو قرار دهد یا سید حسن نصرالله و هنیه و سنوار و شهید سلیمانی و رهبر معظم انقلاب و امام (ره) را الگوی خود دهد و کدام بهتر است؟ به تعبیر آن نویسنده یا باید یزیدی بود و یا باید حسینی بود و راه دومی نیست مگر اینکه کسانی باشند که حسینی شدن از آنها برنیاید، در این صورت باید زینبی باشند و به جهاد تبیین بپردازند و حسین را به جهان معرفی کنند.