به گزارش راوبط عمومی مجموعه حوزوی امام رضا علیه السلام سلسله جلسات اخلاقی حوزه علمیه امام رضا(ع) با سخنرانی آیت الله رشاد برگزار شد.
آیت الله علی اکبر رشاد با تبریک میلاد پرنور امام حسن عسکری(ع) به پیشگاه حضرت حجت(عج) و تمامی ارادتمندان خاندان وحی و مسئلت از پروردگار برای توفیق درک عظمت و مقام والای حضرات معصومین(ع)، گفت: از مجرای شناخت این بزرگواران که مجاری فیض و مظاهر اسماء و صفات تو هستند، به سرچشمهی معرفت نائل میشویم، نکاتی را پیرامون آشنایی با معنویت های نوظهور و معنویت های حقیقی بیان فرمودند.
ایشان در سلسه جلسات اخلاق که در حوزه علمیه امام رضا (ع) برگزار شد، فرمودند: در این روزگار، شاهد ظهور جریانهایی در پهنهی جهانی هستیم که با عنوانهای فریبندهای چون «معنویتهای نوظهور» و «معنویتهای نوین» پدیدار گشتهاند. اینان را به حق باید «معنویتواره» نامید؛ چرا که از حقیقت معنویت بیبهرهاند و جز شبهمعنویت نیستند. این فرقهها که شمارشان به دهها هزار میرسد، با تکثری آشفته روبرویند و همین کثرت، خود گواهی بر بطلان راه آنان است. نقد این جریانات با دشواریهای فراوانی همراه است؛ زیرا اولاً دستگاه منسجمی ندارند، ثانیاً سخنانشان مبهم و فاقد منطق روشن است، و ثالثاً استدلالی ارائه نمیدهند تا نقد بر آن استوار گردد. اینان غالباً بر مبنای ذوقیات و دریافتهای خودساخته تکیه میکنند و سخن از «انرژی مثبت و منفی» میرانند، بیآنکه قابلیت نقد منطقی داشته باشند. در مقابل، مکاتبی چون حکمت متعالیهی ملاصدرا، اشراق سهروردی و مشّائیان ابنسینا، هرچند استوار و عمیقاند، اما به جهت برخورداری از نظام فکری منسجم، قابل نقد و بررسیاند.
ایشان ابراز داشتند: برخی از این فرقهها همچون بودیسم، هرچند که تمامی تعالیمشان باطل نیست، اما محور اصلی آموزههایشان «بودا شدن» است که در چارچوب مفاهیمی چون تناسخ و باززایی میگنجد. آنان ادعای شریعت ندارند و در مسائل بنیادین هستیشناختی – همچون مسئله خدا – سکوت اختیار کردهاند. این ابهام و مسئولیتگریزی، بستری مناسب برای گسترش آنان فراخته است.
اما معنویتوارههای نوپدید، حتی از چنین ساختار کهنی نیز بیبهرهاند. آثار مکتوب چندانی ندارند و ادبیاتشان شفاهی و ادعایی است. در فضای مجازیِ بیقاعدهی امروز، این جریانات به سرعت در حال گسترشاند و جامعهی بشریِ تشنهی معنا را هدف قرار دادهاند. اینجاست که حوزهی علمیه با گنجینهی عظیم معارف ناب و ژرف، مسئولیتی خطیر بر عهده دارد و میبایست با قوّت تمام به این عرصه وارد گردد.
برای نقد این جریانات، پرسشهای بنیادینی باید مطرح شود: مبدأ این ادعاها کجاست؟ آنکه میگوید «پانزده ساعت در خلوت بنشین و درون بیندیش»، خود این راه را پیموده است؟ آیا نمونهی عینیای از رهروان کامل این مسیر میتوان یافت؟ در اسلام، هرگاه از معنویت سخن میرود، نمونهی مجسّم آن – همچون امیرالمؤمنین علیهالسلام – پیش چشم است که خود، گواه راستین دعوت خویشاند.
از منظر معرفتشناختی، این جریانات فاقد بنیادهای نظری مستحکماند. هستیشناسی، جهانبینی و انسانشناسی آنان بر چه اصولی استوار است؟ برخی از آنان به «خداانگاری انسان» گرایش دارند و برخی دیگر، «انسانمداری» محض را تبلیغ میکنند که در نهایت، انسان را از مقام شامخ خلیفهاللهی به مرتبهی حیوانی تنزّل میدهد و جامعه را به جنگلی بیقانون بدل میسازد.
در تحلیل خاستگاه این جریانات، دو منشأ را میتوان برشمرد:
اول، منشأ توطئهآمیز؛ به این معنا که جریاناتی موازی برای مقابله با دین – به ویژه در پی امواج شکوهمند انقلاب اسلامی – طراحی شدهاند. قدرتهای استکباری با احساس خطر عمیق، کوشیدهاند تا معنویتهای کاذبی را رواج دهند تا جوانان مشتاق را از سرچشمهی زلال وحی منحرف سازند.
دوم، منشأ مثبتِ ناشی از عطش فطری بشر؛ انسان معاصر از زندگی تاریک مادّی خسته شده و در جستوجوی پنجرهای به سوی نور حقیقت است و متأسفانه به جهت کمکاری ما اهل معرفت، ناگزیر به سوی این سرابها روی آورده است.
حضرت آیت الله رشاد: به جوانان غیور و حقیقتجو! برای آشنایی بیشتر با ماهیت فریبندهی این جریانات، مطالعهی رسالهی «معنای بیمعنا» را توصیه میکنم؛ چرا که معنویتِ بدون خدا، معاد و ملکوت، حقیقتاً «معنویتِ بیمعنویت» است.
سخن پایانی آنکه ما حوزویان باید بپذیریم که در این عرصه کمکار کردهایم. هنگامی که در محفلی بینالمللی، سخنی ساده از سَریان عشق و محبت در هستی – که همان وحی متجلّی در کلام الله و عترت است – بیان میشود و اینچنین دلها را میرباید، درمییابیم که جهان چه تشنهی معارف ناب اسلامی است. این فرصت تاریخی را باید غنیمت شمرد و با همّتی بلند، بحرِ بیکران معارف اهلبیت علیهمالسلام را به جانهای تشنه رساند.