به گزارش ایکنا، نشست بزرگداشت چهلمین روز درگذشت آیتالله مصباح یزدی با عنوان «میراث مجاهد حکیم» روز گذشته، سهشنبه ۱۴ بهمنماه، به همت خبرگزاری ایکنا و با همکاری مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) با حضور آیتالله علیاکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ حجتالاسلام داوود مهدویزادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و حجتالاسلام حیدر همتی، رئیس موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع)، برگزار شد.
آیتالله علیاکبر رشاد سخنان خود را با تلاوت آیات ۳۵ تا ۳۸ سوره نور آغاز کرد. خداوند در این آیات میفرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ».
مصباحی در چراغدان حکمت
وی در ادامه اظهار کرد: هر چند در میانه دهه مبارک فجر قرار داریم و باید این ایام را تبریک عرض کنیم، اما سوگمندانه باید تسلیت بگوییم، چه آنکه در اربعین یک حکیم، یک فقیه، یک شخصیت مجاهد، یک متفکر نظریهپرداز و یک مرد اخلاق قرار داریم. علامه بزرگوار آیتالله مصباح یزدی جلوهای از نور الهی بود، قبسی از تلالو صفات الهی بود. او مصباحی بود که در چراغدانی قرار داشت. چراغدانی منشورواره که حاصل مکاتب و مسالک چندین شخصیت برجسته روزگار ما بود. مردی که چنان شجره مبارکه زیتونه نه شرقی فکر میکرد و نه غربی میاندیشید، بلکه مستقل میاندیشید و از هر گونه درآمیختگی با افکار بیگانه بری بود. نور میبخشید و روشنایی میبخشید حتی اگر به او روغن و سوختی نمیرسید. همواره با وجود نورانیاش ارواح طالبان حقیقت و نورانیت را نورانی میکرد. وجودش نور علی نور بود و همه را به سمت نورانیت الهی هدایتگر بود. آری او حقا مردی بود که هرجا مستقر بود، آنجا بیتی میشد که یاد خدا در آن مشحون بود.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: او از سه چراغدان بهره داشت و در چراغدانی منشورواره و چند وجهی و چند سویه بود. از سویی میراثدار حکمت علامه طباطبایی بود. او در حکمت، جلوه مشائیت علامه بود. اگر دیگر شاگردان علامه بزرگوار در مکتب نوصدرایی جلوه اشراقیت او بودند، علامه مصباح، جلوه مشائیت علامه طباطبایی در حکمت بود. او میراثدار مشائیت علامه طباطبایی بود، در عین حال او جلوه معنویت و سلوک آیتالله بهجت بود. او شاگرد فقهی و معنوی آیتالله بهجت بود. او امتداد معنویت بهجتی بود در عین حال میراثدار شهامت امام عزیز بود. او اندیشه سیاسی را از امام برگرفته بود، شجاعت و شهامت در جهاد و ایثار برای خدا را از امام وام گرفته بود. معنویت و تهذّب را از آیتالله بهجت وام گرفته بود، حکمت را از آیتالله علامه طباطبایی وام گرفته بود.
مواجهه فلسفی آیتالله مصباح با خود فلسفه
وی در ادامه یادآور شد: مردی بود که عمر بابرکتی را سپری کرد و میراث غنی و شکوهمندی را به ارث نهاد. ۱۳۰ عنوان اثر منتشرشده در ۱۶۵ جلد در قلمروهای معرفتی مختلف بر جای نهاد. او حقاً رنگینکمانی از معرفت بود. فلسفه، معرفتشناسی، کلام، تفسیر، قرآنپژوهی، حدیثپژوهی، اخلاق، فقه و حقوق، اندیشه سیاسی، تاریخ و جامعهشناسی سیاسی، علوم اجتماعی و فرهنگپژوهی، همه و همه میادینی بودند که فکر بلند او در این میادین ترکتازی میکرد. با این همه او یک فیلسوف بود، فیلسوف به معنیالکلمه، یعنی آزاداندیش بود و در فلسفه هم فیلسوف بود. بعضی فیلسوفاند، اما نسبت به سایر شئون و علوم، یعنی نسبت به فلسفه تعبد دارند و صرفاً فلسفهدان هستند، اما او فلسفهدان نبود، بلکه فیلسوف بود، یعنی نسبت به خود فلسفه هم مواجهه فلسفی و آزاداندیشانه داشت.
آیتالله رشاد تصریح کرد: شروح ایشان در فلسفه مشاء، در فلسفه صدرا، در فلسفه نوصداریی و میراث حکمی استادش علامه طباطبایی را ملاحظه کنید؛ مشحون از نقد است. شرح ایشان بر الهیات شفا در پنج جلد، شرح ایشان بر برهان شفا در چهار جلد، شرح ایشان بر جلد اول اسفار در دو جلد، شرح ایشان بر جلد سوم اسفار در یک جلد، شرح ایشان بر جلد هشتم اسفار در دو جلد، شرح ایشان بر نهایهالحکمه علامه طباطبایی در دو جلد و تعلیقه ایشان بر نهایهالحکمه که مشتمل بر ۴۸۰ تعلیقه است، عمدتاً انتقادی است. اگر از آغاز تا انجام تعلیقات نهایهالحکمه را مرور کنید، غالب تعلیقات انتقادی است؛ یعنی بر آرای استاد خود منتقدانه تعلیقه زد؛ این یعنی فیلسوف. فیلسوف آن کسی است که آزاد بیندیشد و از چیزی نهراسد، از نقد و هجمه نگران نباشد، چه در عرصه حکمت و معرفت و چه در عرصه عمل و معیشت.
بنیانگذار مسلکی جدید در حکمت نوصدرایی
رئیس شورای حوزههای علمیه استان تهران افزود: الحق تعلیقه او بر نهایه، خود بنای مکتبی دیگری در حکمت نوصدرایی است. حکمت نوصدرایی میراث علامه طباطبایی و شاگردان اوست و علامه مصباح در مکتب نوصدرایی یک مسلک جدیدی بنا نهاد. گرایش عقلانی ایشان بسی غلیظتر از حیث اشراقی بود. گرچه خود علامه طباطبایی حکمت صدرایی را به سمت مشائیت سوق داد ولی علامه مصباح مکتب نوصدرایی را بیش از استادش به سمت عقلانیت جهت داد و مواجه عقلانی با حکمت، خصوصیت فلسفی ایشان بود. ایشان البته در حوزه حکمت یک فیلسوف بود ولی فقیه نیز بود، مجاهد نیز بود، اندیشمند سیاسی نیز بود.
وی افزود: او فیلسوف بود، ولی نه تنها در فلسفه سنتی بلکه فلسفه را امتداد بخشید. در حقیقت او از جمله بانیان امتداد حکمت صدرایی در عرصههای معرفت و معیشت معاصر بود. او در فلسفه علوم انسانی دست بلندی داشت، ید طولایی داشت و آن بیضایی که از ید طولای او در فلسفه علوم انسانی برآمد روشنگر پیش رو و مسیر و راه نرفته نسل معاصر بود و نسل معاصر با مشعلی که او فرارویشان نهاد میتوانند این راه را طی کنند و بر اساس افکار او میتوان علوم انسانی اسلامی را در شاخههای مختلف بنا نهاد. ایشان در حوزه فرهنگ، جامعهشناسی و مدیریت کارهای مفصلی انجام داده است، چنانکه به صورت مکتوب در دسترس است. اینها مجموعه بسیار گرانبهایی است که اگر مورد توجه قرار گیرد میتواند گره از کار فروبسته برخی رشتهها باز کند و سرمایه بزرگی است، برای تأسیس و توسعه علوم انسانی اسلامی.
آثار تدوینی و تکوینی آیتالله مصباح
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: اگر روزی از من بپرسند او را به چه چیزی وصف میکنی من برجستهترین وصف او را در این میدانم که او فیلسوف علوم انسانی اسلامی بود. او تنها میراث معرفتی بر جای ننهاد، آثار تکوینی او کم از آثار تدوینی او نیست. او هزاران شاگرد در حوزه و دانشگاه پرورد و در میان شاگردان علامه مصباح چندین و چند استاد مصباح نسل جدید سراغ داریم. از میان شاگردان او کسانی ظاهر خواهند شد که مصباحی دیگرند و چراغی در چراغدان حکمت اسلامی قلمداد خواهند شد. ایشان نه تنها میراث تدوینی و تکوینی بسیار بر جای نهاد، میراث تمشیتی عظیمی هم بر جای نهاد و سیره او در اخلاق، در جهاد، در مردمداری، در زهد، در سادهزیستی، در ایثار و شجاعت و شهامت گویای این مسئله است. ایشان سیره عظیمی هم بر جای نهاد که کمتر مورد توجه است.
وی ادامه داد: بنده به نقل این مطلب قناعت میکنم که حکایت از همین شیوه رفتاری و سلوک جهادی دارد. ما به خاطر داریم در نیمه اول دهه پنجاه، ایشان در مقابل پارهای از جریانهای فکری که آن زمان پیدا شده بود و به نحوی التقاطی بود ایستاد و با همه وجود به صحنه آمد. در دورههای اخیر هم چندین نوبت به صحنه آمد. در دوره اخیر ایشان به عرصه سیاست هم ورود کرد. اگرچه ایشان جز پیشکسوتان انقلاب و از شاگردان خاص امام بود، اما عموما در جریانهای روز و نزاعهای روز ورود نمیکرد ولی این اواخر ورود کرد.
آیتالله رشاد افزود: من زمانی از او پرسیدم شما در این نزاعها ورود نمیکردید چطور شد که الان وارد شدید. ایشان جملهای گفت که هرگاه در این سنوات نقل کردم حالم منقلب شده است. گفت که من احساس کردم اگر ما سکوت کنیم امر بر مردم مشتبه خواهد شد، اگر ما سکوت کنیم باید فردای قیامت پاسخگوی محضر الهی باشیم و بنده به اینجا رسیدم که به هر قیمتی شده است به صحنه بیایم ولو میدانم بسیاری بر من حمله خواهند کرد و افترا خواهند بست. ایشان اشاره کردند به برخی اعاظم امروز که از دوستان گذشته ایشان بودند و گفتند ولو برخی دوستان من مرا ملامت کنند و از این رفتار باز دارند ولی من احساس تکلیف کردم و آنچه وظیفه تشخیص دهم عمل میکنم.
ضرورت تدوین مکتب مصباح
وی در پایان گفت: به هر حال ایشان مرد وظیفهشناسی بود و برای انجام وظیفه شرعیاش از هیچ چیزی دریغ نمیکرد و هرگز کوتاه نمیآمد. بر او جفا بسیار شد، به او اهانت شد. ایشان یک فقیه بود، یک مجاهد بود، یک اندیشمند بود. ملل دیگر بر اندیشمندانشان از هر جریانی باشند حرمت مینهند ولی متاسفانه بر او جفا شد، بر او افترا بستند، به او اهانت کردند ولی خدای متعال کسانی که خالصانه در راه او گام برمیدارند حمایت میکند و به آنها آبرو میدهد. در پایان، تنها تأکیدی که میکنم این است بی آنکه گرفتار افراط و تفریط شده باشیم بر آثار تدوینی و تکوینی او تمرکز کنیم و سعی کنیم افکار او را صورتبندی کنیم و آنچه بتوان از آن به عنوان مکتب مصباح تعبیر کرد را صورتبندی و ارائه کنیم که نسل ما سخت نیازمند این افکار دقیق و زلال است که همگی از متن کتاب و حکمت برآمده است.