به گزارش وبگاه رسمی آیت الله علی اکبر رشاد، رییس شورای حوزه های علمیه استان تهران در پیامی به اجلاسیه حوزه های علمیه خواهران این استان، ضمن تسلیت ایام سوگواری شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) گفت: در ابتدا با توجه به اینکه در مقارنت با ایام سوگواری و تعزیت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) به سر می بریم این مناسبت و این ایام که ایام داغ و سوگ و درد است را به جمع نخبه و خِبره ی حاضرین در این همایش ارجمند و محفل مینوی تسلیت عرض می کنم و ثانیاً به مناسبت وقایع ایام اظهار خرسندی می کنیم تعظیم می کنیم به مناسبت پیروزی هایی که جبهه مقاومت در این ایام در منطقه به دست آورده است.
وی با اشاره به پیروزی های پیدا و پنهان جبهه مقاومت در نبرد غزه گفت: تعظیم می کنیم در مقابل اراده آهنین و عزم جازم رزمندگان جبهه مقاومت، شاخه فلسطین و حماس که حقاً مصداق كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإذْنِ اللَّهِ (بقره / 249) شدند. این آیه در این روزگار و این واقعه شکوهمند تجلی کرد و جبهه مقاومت از این نبرد سرفراز و پیروز سربرآورد.
آیت الله رشاد تصریح داشت: در حالی که یک شاخه و یک قسمت کوچک از جبهه گسترده مقاومت در منطقه در این نبرد ورود کرد – حماس یکی از گروه های جبهه مقاومت است، یکی از گروه های منطقه فلسطین است که منطقه فلسطین و سرزمین فلسطین یکی از بخش ها و سرزمین های جبهه مقاومت قلمداد می شود – به رغم اینها همه قدرتها و صاحبان قدرت و ثروت یک جا به میدان آمدند از همان روزهای اول عملیات طوفان الاقصی امریکاییان و اروپاییان رسما و صراحتا با تمام توان تبلیغاتی و فرهنگی و سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی و تسهیلاتی به میدان آمدند.
رییس و موسس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به جنایات آمریکایی ها در نوار غزه ابراز داشت: در فلسطین اشغالی مدیریت دولت را برعهده گرفتند عملا وزارت خانه های رژیم غصبی و جعلی اسرائیل به مدیران امریکایی سپرده شد و صحنه نبرد و جنگ نظامی را نیز فرماندهان و افسران امریکایی به عهده گرفتند و سلاح ها و تجهیزات امریکایی را با سرعت به منطقه منتقل کردند و با استفاده از ان با این گروه مجاهد و مقاوم از جبهه مقاومت به نبرد پرداختند.
وی همچنین تصریح داشت: اما دو ماه جنگ، هیچ چیزی عائد آنها نکرد؛ این گروه کوچک به لحاظ کمی و بسیار بزرگ به لحاظ کیفی، که به پشتوانه ایمان و اراده جنگیدند در مقابل اسرائیل و هم پیمانانش ایستاد و آن چه را که اسرائیل اعلام کرده بود هیچ کدام به دست نیامد اینکه اراده کرده بودند حماس را نابود کنند و همه اسرا را آزاد کنند نه حماس را توانستند از پای در بیاورند و در آخر نیز مجبور شدند همه شروط حماس را بپذیرند و به ازای آزادی هر یک اسیر، سه زندانی و اسیر فلسطینی را آزاد کردند،این یعنی نهایت خفت برای جبهه کفر و جبهه اشغال در مقابل جبهه مقاومت. این نبرد پیروزمندانه را به رزمندگان فلسطین و به همه آحاد و اعضا و فرماندهان جبهه بزرگ مقاومت تبریک عرض می کنیم.
در خصوص نظام علمی و آموزشی ما با دو الگو، بلکه به تعبیر دقیق تر باید گفت با دو نظام مواجهیم. نظامی که همه هم و غم خودش را صرف تامین غایتی به نام فرا گرفتن معلومات حصولی از سوی دانش پژوهان و دانشجویان و دانش آموزان قرار داده و غایت آن است که ذهن دانش آموز، دانشجو و طلبه را از علوم حصولی انباشه کند و نظام دیگری که سعی می کند به جای انباشتنِ اذهان، عقول را ایسار کرده و برانگیزد و فطرت را برانگیزد و استعدادهای فطری را بارور کند و به فعلیت نزدیک نماید. در صدد نیست دانش آموز و دانشجو و دانش پژوه و طلبه به مثابه انبانی که در آن مجموعه ای از معلومات فرو ریخته و ذخیره می شود و همواره درصدد زوال است تبدیل کند؛ دانش آموز و دانشجو و دانش پژوه حوزوی را این گونه ببیند و بگوید طلبه باید فرا بگیرد و معلم نیز فرادهنده است همین و بس! در واقع نظامی است حافظه محور و حافظه پایه. در مقابلِ نظام دیگری است که سعی می کند به جای اینکه حافظه ها را انباشته سازد استعدادها را بارور کند به جای اینکه به فرادهی و فراگیری متکی باشد به بیدار کردن و برانگیختن ظرفیت ها و استعدادهای خدادادی فطری اهتمام کند. نظامی است فطرت بنیاد، استعداد محور.
در حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش با یک غلط مشهور و یک غلط مزمن، دیرپا و کهن مواجه هستیم و آن تلقی غلط و فهم غلط و برداشت ناصواب این است که حوزه و دانشگاه را و آموزش و پرورش و مدارس را محکمه ای می دانیم که در آن محکمه همه قاضی و مدعی و شاکی اند و شاهدند و این محکمه تنها یک نفر متهم دارد و آن طلبه و دانشجو و دانش آموز است یعنی هر مشکلی که پیش بیاید متهم دانش آموز است او خوب درس نخوانده است و منظم نبوده است و خطا کرده است و استعداد نداشته است و دانشجو مقصر است و طلبه مقصر است و هرگز در این محکمه یک حانبه نمی اندیشیم که نظام علمی و آموزشی دارای ارکان گوناگونی است و هر رکنی در جای خود سهمی در کامیابی و ناکامی فعلِ علمی و فعالیت آموزشی دارد.
در نظام آموزشی و در نهاد علمی و آموزشی ما با مجموعه ای از ارکان مواجه هستیم که این مجموعه همگی با هم یا متهم هستند و یا مقصر و مجرم هستند و یا موفق اند.
البته حسب شرایط ممکن است سهم هر یک از این ارکان با هم متفاوت باشد. مجموعه ای از این ارکان را در کتاب نظام علمی و آموزشی و پرورش مآل در قالب سه رکن طراحی کرده ایم رکن نرم افزار و رکن سخت افزار و رکن نیروی کنش گر، در رکن نرم افزار ما با برنامه آموزشی و برنامه علمی و با کتاب مواجه ایم با متن مواجه ایم با کتب درسی و کمک درسی و کتاب های دیگری مواجه ایم با محتوا و ماده درسی مواجه هستیم با روش آموزش و روش های آموزشی مواجه ایم با روش سنجس بلکه با روش های سنجش تحصیلی مواجه هستیم با عناصر نقلی که این رکن عمده را تشکیل می دهند و هر یک به جای خود سهمی در موفقیت و عدم موفقیت نظام علمی و نظام آموزشی را برعهده دارند.
رکن سخت افزار، امکاناتِ فیزیکی و مادی و امکانات محسوس مانند ساختمان، تجهیزات آموزشی و فضا محیط و قالب های فیزیکی و ظرفیت ها یا خصوصیاتی که به لحاظ معماری و مهندسی محل ارائه درس و بحث و محل زیست معرفتی و معنوی دانشجو و دانش آموز و دانش پژوه و طلبه در آن جاست در رکن سخت افزار با کالبد سر و کار داریم. آن جا همه چیز مانند رکن نرم افزار حاضر است و همه چیز سهمی برعهده می گیرد و هر چیزی با دانشجو و دانش آموز و طلبه حرف می زند اینکه ساختمان چگونه باشد چه خصوصیاتی داشته باشد کالبد فیزیکی ساختمانو رابطه بین بخش های ساختمانی که کارهای علمی و آموزشی انجام می شود قسمت های گوناگون و مدرس ها و کلاس ها با محوطه عمومی و صحن و راهروها و درها و پنجره ها و اتاق ها و حجره ها این ها هر یک سهمی دارند و فراتر از این رنگ ها و اشکال مهندسی و هندسی و رنگ ها و تصاویر در قوت و ضعف و کامیابی و ناکامی برنامه آموزشی و کار علمی همه سهمی دارند.
در کتاب نظام علمی و آموزشی و پرورش مآل، که براساس یک مطالعه جامع ملی در سطح کشور که از سوی نهادهای متولی صورت پذیرفته و افزون بر 500 آسیب و آفت، شناسایی و طبقه بندی و دسته بندی شده بود از میان این مجموعه آفات و آسیب ها و عارضه هایی که خود من با تجربه 40 ساله در خدمت طلاب به کف آورده بودم 180 آسیب در قالب این سه رکن دسته بندی شده بود که امروزه حوزه های علمیه با آن مواجه هستند. این آسیب ها باید مرتفع شوند و نقاط ضعف رفع گردد و نقاط قوت جایگزین آن شود. براساس نظریه آموزشیِ پرورش مآل، برای این 180 مشکل و اشکال راهکارهایی ارائه کرده ایم و به زعم خودمان این مشکلات را حل و مرتفع کردیم.
در بخش کالبد و رکن سخت افزار 26 ویژگی برای معماری حوزه های علمیه برشمرده شده و فلسفه هر یک به اجمال توضیح داده شده است. اینکه چرا ساختمان حوزه های علمیه به این شکل است و البته با مجموعه ای از عناصر، شاخص ها و ویژگی های مشترک که در نوع مدارس علمیه رعایت می شده است و پاره ای خصوصیاتی که مربوط به وضعیت اقلیمی و جغرافیایی می شده است مثلا مدارس در مناطق گرمسیری با سردسیری کاملا متفاوت است در گرمسیری مدارس زیر زمین ساخته می شدند در کویری نیز خصوصیاتی داشته است در مناطق سردسیری مثلا دو مسجد شمالی و جنوبی داریم در داخل مدرسه دو شبستان ساخته اند شبستان در شمال قرار دارد که مختص زمستان هاست که آفتاب گیر است و در جنوب برای فصل تابستان است که پشت به آفتاب باشد سقف آن بلند باشد. به عکس شبستان شمالی که سقف باید کوتاه باشد و پِرت انرژی کمتر باشد و شکل حجره ها این طاقک های جلوی حجره ها حتی شکل درب ها که به صورت پاچلاقی ساخته می شود که درب و پنجره کنار هم، تصویر می شده و عناصری که در جزییات حجره ها دیده می شده است به هر حال سخت افزار نقش تعیین کننده ای دارد و از عناصر رکنی موفقیت نظام آموزشی است. در خصوص رکن کنشگر که در الگوی نظام چون این نظامی است که می تواند در آموزش و پرورش هم دانشگاه و حوزه اجرا شود و ما این نظریه را سالها قبل برای مسئولان آموزش و پرورش ارسال کردیم و برای اولین بار در منظریه نظام آموزش و پرورش وقت همایشی برگزار کرده بودند و از ما خواستند در ابتدای همایش نکاتی را عرض کنیم من اولین بار این نظریه را برای مسئولان آموزش و پرورش ارائه کرده بودم در نتیجه این نظام می تواند با سه الگو تدوین شود با الگوی حوزوی آن را تنظیم کردیم در قالب کتاب نظام نظریه آموزشی و پرورشی مآل .می تواند الگوی مناسب آموزش و پرورش و الگوی مناسب دانشگاه نیز از این نظریه به دست بیاید به هر حال در بخش کنشگر در قالب حوزه ما از سطح مراجع عظام که زعمای حوزه هستند صاحب نقش می دانیم نقش آفرین هستند نقش آنها بسیار خطیر است تا فقهای در تراز مراجع و اساتید دروس خارج و سطوح عالی و تا مدیران و معاونان و مدرسین کف حوزه و حتی خادمان در این بخش ما به پاره ای از آفات به نحو تلویحی و غیرتصریحی اشاره کردیم برخی به تصریح مورد اشاره قرار دادیم و مطرح کردیم و وضعیت مطلوب را هر کدام ترسیم کردیم آن جا هم همین عبارت که اول عرایض آوردیم که خیال نکنیم که مدرسه محکمه ای است که تنها یک متهم و یک مجرم دارد و ان هم طلبه است نخیر. کتاب درسی و مدرس و محتوا و روش های آموزش و سنجش و مدیر و معاون و سایر ارکان و ساختمان و کالبد همه این ها نقش دارند لذا برای اینکه نظام علمی موفق و یک برنامه آموزشی کامیاب را بتوانیم ارائه کنیم و به دست بیاوریم باید نقش همه این ارکان دیده شود در این میان نقش طلبه به عنوان عنصر محوری در بخش رکن کنشگر خیلی خاص است نه اینکه دیگر ارکان نقش خاص نداشته باشند ولی به هر حال طلبه خودش باید اهتمام داشته باشد به امر معرفت و امر معنویت و تهذیب و تحصیل مهارت و جامعیت و حضور در جامعه و تحصیل عرف و ذهن عرفی و به تحصیل مهارت های گوناگونی که برای انجام وظایف و مسئولیتی که بر دوش او می گذارند و رسالتی که اصحاب حوزه بر عهده دارند که در آن جا 40 مهارت را غهرست کردیم که حسب مناسبت باید فرا بگیرند. طلاب نقش خاصی دارند اما چون این جا مجمع مدیران و مدرسان است و کارشناسان است این جا در غیاب طلاب تاکید زیادی کنم بر نقش مدیران و معونین و مدرسان، به هر جال هر یک از این عناصر و ارکانی که برشمردیم نقش جزعلل را دارد هر یک از این ها از فرآیند و دستگاه نظام علی غایب شوند ل علیت مختل می شود و نتیجه اگر مدیر نباشد همه اسباب هم فراهم شده باشد معلول یعنی تربیت عالم به دین و عالم دینی یعنی کسی که وصف دینی دارد وجودش دینی شده است تربیت نخواهد شد و رسالت مدیران در این جا مهم است مدیری که شب و روز نداشته باشد مدیری که وقف شده باشد.
مدیریت نیمه وقت و اداری هیچ ثمری ندارد ما مدیران موفقی در تاریخ حوزه داریم و یاد کنیم از شهید قدوسی که مدیریت مدرسه حقانی را بر عهده داشت شب و روز نداشت سحر هم پای کار بود صبح زود دم در می ایستاد و حضور و غیاب می کرد و اساتید را حضور و غیاب می کرد و اگر سه دقیقه دیر می آمد تذکر می داد ولو شخص برجستهای باشد اساتید آن زمان مدرسه حقانی کسانی بودند که امروز جز شخصیت های بزرگ حکمی و فقهی کشور هستند و برخی را از دست دادیم مثلا گلستان را حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی درس می داد چنین کسی بود و اگر با تاخیر وارد مدرسه می شد مورد تذکر قرار می گرفت این است که مدیر بسیار نقش تعیین کننده دارد مدرس هم این طور است مدرس هم. مدرس مباشرترین عنصر کنش گر در تربیت و تعلیم طلبه است مرس باید روش داشته باشد در روش آموزش اکتفا نکنیم به شیوه و الگوی خطیب و مستمع.
باید از روش های گوناگونی استفاده شود از ضعیف ترین و کم اثر ترین روش ها این الگوی خطیب مستمع .چنین که در سنجش تحصیلی از انواع سنجش ها و روش های سنجشی باید استفاده شود و ضعیف ترین و ناکارآمدترین روش های سنجش همین روش معمول است که برگه ای را در سالن مدرسه توزیع کنیم و آنها پاسخ ها را بنویسند و تست بزنند که شانسی برخی از پاسخ ها درست از آب بیاید این بدترین و ضعیف ترین روش سنجش تحصیلی است و انواع شیوه که ما در حوزه های علمیه رد گذشته ها داشتیم و از آن استفاده می شده است مثلا در سبک سامرایی هم آموزش و هم سنجش در طول دوره تحصیل صورت می بسته است نه اینکه بگذاریم طلبه و دانش آموز و دانشجو شب امتحانی درس را حفظ کند و تستی از او بپرسیم و تمام شود اصلا سوال
نمی کردند بنده که در سنین سالمندی قرار دارم صحت حمل دارد که بگویند پیر شده ام عرض می کنم بیش از نیم قرن مشغول تدرس تحصیل بودم در این نیم قرن دو بار امتحان دادم در حوزه.یک زمانی که می خواستم در قم درس بخوانم برای پذیرش امتحان دادم و بعد برخی کتاب ها را خوانده بودم از پایه ای که امتحان دادم طبق روال که پایه 3 یا 4 گفته می شود برخی از باب ها را فراموش کرده بودم بعد از امتحان رفتم جواب بگیرم دیدم آن کتاب و بخشی که نخوانده بودم.
در همه این نیم قرن تحصیل و تدرس در مجموع دو بار امتحان دادم یکی برای ورود به حوزه قم و دیگری برای خروجاز مقطع سطوح.
چگونه حوزه در گذشته امتحان می کردند شاگرد محور کلاس و درس در سبک سامرایی بود و استاد در جلسه درس روش آموزش فرق می کرد و می گفت طلبقه مطالعه کند و تقریر کند و می رفتیم که ده سال بیشتر استاد با این شیوه با شاگردش رابطه داشت و هر روز سنجش می کرد ببیند طلبه خوانده است یا نه.دو جلد و سه جلد گاهی تقریرات را می نوشتند و در اختیار استاد قرار می دادند. همه ارای استادرا جز منبع می گرفت. قبلا شاگردان می نوشتند . و یک نفر مجتهد می شدند به این آسانی ها نبود.تحصیل درس خارج این قدر آسان نبود.