رئیس شورای حوزههای علمیهی استان تهران گفت: طبقه بندی علوم را باید جز مباحث فلسفی علم تلقی کرد و در عین حال می توان با دو رویکرد پسینی و پیشینی به به این مساله نگریست
آیتالله علیاكبر رشاد در هم اندیشی سالانه نخبگان علوم انسانی حوزههای علمیه ابتدا با اشاره به برخی از تلاشهای خود در حوزه علوم انسانی و طرح موضوعاتی از سال 99 تاکنون اظهار داشت: در سال 99 ماهیت و هویت علوم انسانی و در سال 1400 فلسفههای مضاف و علوم انسانی را طرح کردم، همچنین در سال 1401 بایستگی نگاشت نهادی در تولید علوم انسانی اسلامی را پیشنهاد دادم.
رئیس مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) افزود: از سوی دیگر در سال 1402 فرهنگ و انسان شناسی انضمامی یا همان علوم انسانی انضمامی را به عنوان موضوع برای ارائه قرار دادم و در سال 1403 نقش مقاصد شریعه در تولید علوم انسانی اسلامی را تقدیم کردم و امسال بنا دارم راجع الگوی طبقهبندی علوم و ذیل علوم انسانی را عرض نمایم.
وی بیان کرد: پیشاپیش عرض میکنم بسا علیالمبنی اگر بنا باشد بحث کنیم، ما چیزی به نام علوم انسانی نداشته باشیم، به هر حال طبقه بندی علوم از جمله در این میان مجموعه و گروه دانشی را به عنوان علوم انسانی نام گذاری کردند، این براساس یک دستگاه معرفتی است که قهرا قابل مطالعه است و معلوم نیست براساس نظام فکری و دستگاه معرفتی ما، اگر بازاندیشی و بسته بندی علوم را از نو تنظیم کنیم به همین الگو برسیم.
آیتالله رشاد عنوان کرد: ولی ما وضعیت موجود را فعلا لحاظ میکنیم و بر این اساس وضع موجود که کمابیش منصوب است که از بعد از کانت این طبقه بندی تحقق یافته و پذیرفته شده را مبنا قرار میدهیم و در عین حال الگویی را برای طبقه بندی علوم از جمله علوم انسانی عرض میکنیم.
وی تصریح کرد: اصولا طبقه بندی علوم را باید جز مباحث فلسفی علم تلقی کرد و در عین حال می توان با دو رویکرد پسینی و پیشینی به به این مساله نگریست، یعنی یک بار علوم وضع موجود را ملحوظ داشت آن سان که هم اکنون هستند و سپس طبقه بندی کرد و بار دیگر منطقی نگاه کنیم و ناظر به مهندسی کلان معرفت آن سان که باید و شاید باشد و در نتیجه علوم را طور دیگری تعریف و طبقه بندی و رده بندی کنیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: قهرا هر کدام از این دو رویکرد را مد نظر داشته باشیم، چارچوبه و آن چه بعد از اعمال چارچوبه طبقه بندی پدید میآید با دیگری متفاوت خواهد بود.
وی تاکید کرد: طبقه بندی علوم با رویکرد پسینی یعنی بیان وحدت و تمایز دانش های محقق موجود با یکدیگر و به تعبیری دیگر نشان دادن وحدت علوم در عین کثرت و کثرت علوم در عین وحدت در وضع موجود است.
آیتالله رشاد اظهار داشت: به طور دقیقتر و فنیتر بخواهیم تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم ترسیم جغرافیای میراث معرفتی بشر و تعیین جایگاه هر گروه دانش در آن و هر یک از دانشها در میان هم بندان خودش براساس معیارها و معیارهای معین است؛ بنا بر پیشینی اگر بخواهیم تعریف کنیم که منطقی و مطلوب ماست، مهندسی مطلوب معرفت خواهد بود.
وی گفت:همچنین اگر بخواهیم به تفصیل توضیح دهیم تعریف ما از طبقه بندی علوم به نحو منطقی و پیشینی مبتنی بر نظریه مبنایی است که ما پیشنهاد می کنیم عبارت از صورت بندی هرم شبکه سانپویا و سرگشت یابنده مجموعه معارف از رهگذر سنجش مولفههای رکنی تکلم بخش دانشها با یکدیگر است.
عضو شورای عالی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی افزود: در این عبارت بلندی که پیشنهاد کردهایم واژه ها و ترکیبهایی آمده بود که هر کدام اشارهای به حیث و جهتی در الگوی پیشنهادی برای طبقه بندی علوم داریم، خواهد داشت، کلمه صورتبندی یعنی باید فعالانه اگر در طبقه بندی و دسته بندی طولی و عمودی و دسته بندی عرضی علوم عمل کنیم و نه منفعلانه باشد بلکه با طبقه بندی به علم، جهات دهیم.
وی بیان کرد: در حقیقت با رویکرد پیشینی و به نحو مختار و مبتنی بر مبنای پذیرفته به معرفت انباشته بشر جهت دهیم، از تعبیر هرم شبکه سان به دو نسبت علوم با یکدیگر اشاره می کنیم؛ هرم نسبت عمودی معرفت و نسبت مجموعه علوم را مورد مشاهده قرار می دهیم؛ اینکه پارهای از علوم بر یکدیگر مترتب است و کلمه شبکه سان به نسبت عرضی علوم مناسبات افقی و ترتب عرضی آنها با یکدیگر در سامانه پیشنهادی اشاره می کنیم.
آیتالله رشاد تصریح کرد: در کلمه پویا و سرگشت یابنده، خواستیم بگوییم نقش الگو و رویکرد مورد نظر در پیش روندگی معرفت و فراشوندگی دانش ها تاثیر دارد، آن چنان طبقه بندی کنیم که صرفا گزارش نباشد بلکه جهت بخشی نیز باشد گرایش نیز در آن دخیل و در نتیجه پویا و با نشاط و زنده و هم تکاملی باشد با تعبیر مجموعه معارف به گستره این الگوی پیشنهادی که همه معرفت بشری را شامل میشود و بسی فراتر از علوم تجربی و بلکه مجموعه دانشهای مدون کنونی میشود.
وی اظهار داشت: این عبارت از رهگذر سنجش مولفههای رکنی تکلم بخش دانشها با یکدیگر به نظریه مبنای طبقه بندی علوم اشاره میکنیم؛ اگر این تعریف را بپذیریم این الگو در کنار سایر الگوهای طبقه بندی که نام های گوناگون دارند و ما حدود 24 الگو اجمالا در کتاب فلسفه وجودی طرح کرده ایم.
مؤسس و رئیس حوزهی علمیهی امام رضا(ع) خاطرنشان کرد: اگر کسی این الگوی طبقه بندی را تعبیر کند به هرم شبکه سان تعبیر نه چندان نامناسبی را نگفته است تعبیر مناسبی است؛ در فلسفه علم مبحثی باید تحت عنوان هویت شناسی داشته باشیم در این بخش مساله ها جایگاه خود را پیدا می کنند در این جا مبحث طبقه بندی علم جای میگیرد.
وی گفت: ما مبحثی تحت عنوان ملاک وحدت و تمایز علوم داریم که در فلسفه بحث میشود و مرحوم شیخ در منطق شفا بحث کرده است، جای آن هم همین جاست، چون از حیث معرفت شناسی است و در منطق بحث میشود در سایر علوم و به ویژه بعد از فلسفه در اصول این مساله جدی تلقی شده است و اصولیون در مبادی مساله وحدت موضوع علم را بحث میکنند، این بحث پاسخ به یک پرسش است که چه انباشتی از قضایا موجب میشود انباشتی از قضایا، علم تلقی شود و از درون پیوندی با یکدیگر پیدا میکنند و چه میشود، این انباشت با دیگر انباشتهای معرفتی در کجا جدا میشوند.
آیتالله رشاد افزود: انسجام درونی و تفاوت بیرونی انباشتی از معرفت با چه ملاکی مشخص میگردد که در آن علم تولید و علم، علم میشود و علمشدگی و دانششدگی انباشتی از قضایا در گرو مشخص کردن ملاک وحدت و تمایز است؛ در این زمینه آرای مختلفی وجود دارد.
وی بیان کرد: معروفترین و مهمترین ملاک، موضوع است، حکما عمدتا علوم را براساس موضوع میسنجند، ابن سینا در کتاب برهان به طور مفصل این مطلب را بحث کرده است و قدیمیترین اصولیون ما نیز این گونهاند .برخی دیگر بین علوم حقیقی و علوم اعتباری تفضیل قائل میشوند، علامه جوادی از معاصرین و علامه طباطبایی از حکما همان نظریه حکما را پذیرفتند و موضوع را در علوم حقیقی دست کم محور و معیار تلقی میکنند.
رئیس مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) یادآور شد: بعضی گفتند ملاک تمایز دانشها دست نخبگان است، بنده در مساله ملاک وحدت و تنازع و علم مبنایی دارم نظریهای تحت عنوان تناسخ و تناسق سازوارگی مولفه های رکنی دانش طرح کردند و بر این باورم که هر علمی دارای 5 مولفه رکنی چون مبانی، موضوع، مسایل، منهج و غایت است.
وی گفت: در این راستا هیچ یک از نظریههایی که در مساله ملاک وحدت تمایز علم مطرح شده قابل دفاع نیست چرا که برخی از علمها ممکن است قابلیت تبدیل نداشته باشد و مجموع اینها هر یک موارد نقض دارند؛ در یک ملاک واحدی نمی توان اینها را تلقی کرد چنان چه دیدیم برخی گفتند بین علوم حقیقی و علوم اعتباری باید تفاوت قائل شد این نشان میدهد نتوانستند به یک ملاک برسند.
آیتالله رشاد عنوان کرد: آن گاه که این 5 مولفه ذکر شد اگر با هم تناسب و سازگاری داشته باشند بدین معنا که هر موضوعی همان دسته از مسائل را تولید نمیکند که موضوع دیگر و هر دسته از مسائل هر علمی با همان منطقی حل نمیشود که در علم دیگر است.
وی بیان کرد: هر دسته از مسائل با هر نوع از منطق و حتی تامین غایت و هر غایتی با هر دسته از مسائل تامین شدنی نیست؛ غایت متناسب با مسائل و مسائل متناسب با موضوع و هر سه متناسب با منطق، مجموع اینها که متناسب میشود، یک دستگاه میگردد و به این ترتیب علم به وجود میآید.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: بنده 25 الگوی طبقه بندی علوم را به اجمال در کتاب فلسفه علم و دینی گزارش کردم و توضیح دادم و عرض کردم می توانیم براساس براساس نظریه تناسب مولفه رکنی علم که ملاک وحدت و تمایز است حرکت کنیم و در نتیجه ما در طبقه بندی علوم می خواهیم وحدت و قرابت علوم را تحلیل کنیم که چه مناسبت درونی با یکدیگر دارند و تمایز و اختلاف علم و فاصله علوم را از یکدیگر مشخص کنیم و ملاک ما باید شود وحدت و تمایز ولو بر مبنای نظریه تناسب اگر این کار را انجام دهیم.
وی گفت: میتوانیم مجموعه علوم را براساس این میعار نسبت کم و زیاد شدن فاصلههایشان سبب میشود در کنار هم و در گروه دیگر قرار می گیرند را مشخص کنیم به این ترتیب بیاییم الگوی جدیدی را برای طبقه بندی علوم ارائه دهیم همین موضوع را می توانیم در حوزه علوم انسانی مطرح کنیم؛ در نهایت سه نوع طبقه بندی علوم انسانی پیشنهاد داده ایم که در جای خودش باید بحث شود ولی الگوی کلان و مطلوب حقیر بعد از نظریه تناسب مولفه های رکنی علوم یا علم داریم این است که عرض شد.