حضور در راهپیمایی تکلیف شرعی و ملی است

حضور در راهپیمایی تکلیف شرعی و ملی است

انقلاب ایران؛ بازدمیدن روح انقلابی‌گری و حماسه در کالبد بشر معاصر

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آیت‌‏الله علی‌اکبر رشاد موسس و رییس پژوهشگاه و رییس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران، در ابتدای درس خارج اصول روز شنبه مورخ ۲۱ بهمن‌ماه جاری در حوزه‏ی علمیه‏‌ی امام رضا(ع) بیاناتی در خصوص راهپیمایی ۲۲ بهمن مطرح کرد که در ادامه مشروح سخنان ایشان از منظرتان خواهد گذشت:

حضور در راهپیمایی تکلیف شرعی و ملی است

این ایام، دهه فجر نامبردار شده و این نام‌گذاری ملهم از تعبیری است که حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه، راجع به ماهیت انقلاب داشته‌اند که: «انقلاب ما انفجار نور» بود. هرچند که این تعبیر استعاری و شاعرانه است، از دقت بسیاری برخوردار است. الحق که در عمق ظلمت مدرنیته و در تیه ظلم حکومتِ جور، این اتفاق یک انفجار بود و انفجار نور.

به این نکته، حتی رقبای ما و بلکه معارضین انقلاب نیز اذعان می‌کنند. من از بعضی سران ادیان که چهره‌های جهانی رهبری بعضی ادیان مهم‌اند، شنیده‌ام که اعتراف می‌کردند که امام آمد و در تاریخ چرخشی ایجاد کرد. در حالی‌که جهان یکسره و چهارنعله به سمت مادیت می‌تاخت و طی قرون اخیر و بعد از دوره رنسانس و نوزایی، باشتاب به سمت الحاد و سکولاریزم پیش می‌رفت، ایشان یکباره به تاریخ تغییر جهت داد و منشأ تحول در حیات کل بشر شد.

آنچه امام رضوان‌الله و سلامه علیه، در این قیام عظیم انجام دادند، در قیاس با اقدام بعضی از انبیاء موفق‌تر بود. ما در تاریخ انبیای بزرگی داشتیم که به رغم تلاش مستمر، ممتد، متمادی و ایثار و نثار وصف‌ناشدنی، توفیق چندانی به کف نیاوردند. خداوند متعال به این بزرگوار توفیق داد تا اتفاقاتی را رغم بزند که به جهت مساعدبودن شرایط این دوره، و مساعدنبودن ظروف و شرایط در مقاطع دیگر تاریخی، بعضی از انبیاء و اولیاء هم نتوانستند این‌مایه و این میزان توفیق را کسب کنند.

انقلابی که اولاً در اوج نشاط و قوت مدرنیته، در نقد و نقض آن واقع شد، و ثانیاً، به ظاهر، در اوج حاکمیت ادبیات مبارزاتی مارکسیسم و چپ اتفاق افتاد و ادبیات مبارزه را تغییر داد. این انقلاب، زبان مبارزه، منطق مبارزه، ابزار مبارزه، فرهنگ مبارزه را تغییر داد و با تغییر ساختاری آرمان‌های انقلابی، آرمان‌های جدیدی را جایگزین آرمان‌های رایج در میان مبارزان سراسر جهان کرد.

در یک سوی جهان گفته می‌شد که دین جزء عهد سنت است، روزگار آن سپری شده و دیگر متعلق به این زمانه نیست و قابل احیا نیست؛ اما ایشان آمد و دین را محور حیات قرار داد. در دیگرسوی جهان گفته می‌شد که دین افیون توده‌هاست و به کار مبارزه نمی‌آید؛ اما ایشان آمد و دین را ابزار، بلکه مبنای مبارزه و جهاد قرار داد و دقیقاً ناقضِ هر دو جامعه مسلط جهانی، یعنی لیبرالیسم و مارکسیسم، شد و این دو نگرش و نگاه را نسخ کرد.

مهم‌تر اینکه این انقلاب در روزگاری اتفاق افتاد که رسم انقلابی‌گری در حال زوال منسوخ‌شدن بود و لیبرالیسم موفق شده بود انقلابی‌گری را قبیح نشان دهد و تحت عنوان اصلاح‌گرایی، راه دیگری را پیش روی انقلابیون قرار دهد تا آنها را با شعار اصلاح‌گرایی، از انقلابی‌گری بازدارد. همه سعی قدرت‌ها این شده بود که انقلاب‌ها را منکوب کنند و کسانی را که داعی و مدعی انقلاب هستند به رفرمیسم دعوت کنند و همه انقلاب‌ها نیز منکوب و سرکوب شد؛ یعنی اکنون در کره زمین هیچ انقلابی سرپا نیست. درست در همان اوانی که امام انقلاب کرد، همگی انقلاب‌ها در حال افول بودند و همگی هم نابود شدند. اگر پیش از پیروزی انقلاب و یا احیاناً مقارن با انقلاب اسلامی، در گوشه‌وکنار جهان، چیزی هم از تحرکات انقلابی به چشم می‌خورد همگی از میان رفت و دیگر جایی نیست که مدعی انقلابی‌گری باشد.

این در حالی است که امام از نو روح انقلابی‌گری و حماسه را در کالبد بشر دمید و برخلاف تدابیر بسیار طولانی و پیچیده‌ای که قدرت‌های جهان و کانون‌های قدرت و ثروت به‌کار بسته بودند تا از شر انقلابی‌گری راحت شوند و تصور می‌شد که دیگر روزگار انقلابی‌گری و سخن‌گفتن از انقلاب سپری و منسوخ شده و عملاً هم همه‌ انقلاب‌ها منکوب شدند، امام انقلابی را بنا گذاشت که دوام آورد. انقلاب‌ها عمر کوتاهی داشتند و معمولاً در حد یک قیام جواب می‌دادند. انقلاب‌هایی که حتی ما متأثر از آنها بودیم و علاقه‌مند بودیم و پیوسته با شوق خاصی از آنها سخن می‌گفتیم، مثل انقلاب الجزایر، عمرشان به پنج سال یا ده سال نمی‌رسید.

پیوسته وعده داده می‌شد که این انقلاب تا شش ماه دیگر، یا یکی دو سال دیگر تمام می‌شود، اما اکنون یک اربعین از این مسکر نورانی سپری شده و بالنده پیش می‌رود و مرزها را در نوردیده و یک منطقه را با آرمان‌های انقلابی درگیر کرده است. به‌جای افول و گراییدن به ضعف و سردی، روزافزون و بلکه لحظه‌افزون، فروغ‌افزا و رو به گسترش و ژرفایش است، و این مسئله به معضل ابرقدرت‌ها در جهان تبدیل شده است.

ابرقدرت‌هایی که توانسته بودند انقلابی را که نیمی از جهان را اشغال کرده بود و به لحاظ کمّی، جمعیت دو سوم جمعیت جهان را تحت سیطره داشت، تحت کنترل درآورند. کشورهای بزرگی چون چین، کشورهای شرقی و اقماری چین، کمونیست‌ها و شرقِ غرب و ابرقدرت مقابل ابرقدرت‌های غربی، یعنی شوروی با آن عظمت، به لحاظ کمّی جمعیت عظیمی از جهان را در اختیار داشتند. جمعیتی که در این بخش از جهان تحت سلطه چپ و در مجموع جریان مارکسیسم بود بسیار بیشتر از جمعیتی بود که در بخش دیگری از جهان تحت اشراف لیبرالیسم قرار داشت. آنها چنین جمعیتی را در قبضه داشتند و در کنار آن، شخصیت‌های عظیم، قدرت فراوان، سلاح بسیار و ثروت بسیار عظیمی را در اختیار داشتند؛ اما نتوانستند دوام بیاورند و رو به زوال گذشتند.

در همان اوان که قدرتِ مقابل، این دامنه وسیع و مجموعه گسترده را به فرسودگی و زوال سوق می‌داد، یکباره انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. آنها تصور می‌کردند که مارکسیسم را به زانو درآورده‌اند و کار او به پایان می‌رود و درست هم بود؛ اما امام در همین زمان در پیام ماورای خود فرمودند که مارکسیسم به زباله‌دان تاریخ سپرده می‌شود؛ مبادا پس از سقوط، به امریکا پناه ببرید و ایشان این قطب جهانی را به دیانت و معرفت و عرفان و اسلام دعوت کرد.

در آن شرایطی که بزرگ‌ترین قدرت چپ و بزرگ‌ترین و وسیع‌ترین بلوک انقلابی و چپ رو به افول می‌رفت، یک‌مرتبه این انقلاب ظهور کرد و به رغم وعده‌های شش‌ماهه و یک‌ساله و امروز و فرداشدن که این انقلاب و این نظام برآمده از آن چیزی دوام نخواهد آورد، چهل سال دوام آورده، به‌کنار، بلکه پا را فراتر گذاشته و مرزها را درنوردیده.

آنها امروز دیگر با این مشکل روبه‌رو نیستند که انقلابی صورت گرفته که پایگاه و رژیم وابسته به آنها را نابود کرده؛ بلکه اکنون با این مشکل مواجه‌اند که کشورهای مختلفی تحت تیول و سیطره این انقلاب‌اند و این انقلاب در هر نقطه‌ای که اراده می‌کند در مقابل آنها می‌ایستد و با موفقیت هم می‌ایستد. آنها با این مشکل مواجه‌اند که چهل سال است که همواره در تمامی جبهه‌ها می‌بازند و چهل سال است که هرجا که این انقلاب اراده می‌کند با موفقیت سر بر می‌آورد.

همه این بازی‌هایی که در دوره‌های مختلف درآوردند، از کودتاهای پیاپی که تصور می‌کردند انقلاب با کودتا روی کار آمده و با کودتا هم می‌توان آن را برچید. بارها کودتا کردند و موفق نشدند و یا با شورش‌های حتی مسلحانه خیابانی و اخیراً نیز این اغتشاشات که اتفاق افتاد و تصور می‌کردند که خیلی مهم است. مهم‌تر از این اغتشاشات، شورش‌های قبلی بود. سال ۶۱ یک جریان با ۲۵۰۰۰ نیروی مسلح به خیابان آمد؛ یعنی یک لشکر جوان و جریّ به خیابان آمدند و در هم شکسته شدند. آن جریان خیلی قوی‌تر از اغتشاشات سال جاری بود. همین‌طور سال ۷۱، سال ۸۸، و پس از این هم از این وقایع اتفاق خواهد افتاد. اما این انقلاب عمیق‌تر و عظیم‌تر از آن است که به بادهای متعفنی که از غرب می‌وزد و ریشه در غرب دارد، از جا تکان بخورد و فردا ان‌شاءالله خواهیم دید که مردم درست مثل چهل سال پیش به صحنه خواهند آمد و تکلیف مردم هم همین است. هم تکلیف مردم است که به خیابان‌ها بیایند و هم حق آنهاست که اعلام موضع کنند و از حقوقشان دفاع کنند و بگویند ما این انقلاب را به وجود آورده‌ایم و پشت این انقلاب هستیم و حیات و زیست ما با این انقلاب پیوند خورده و از حقوق و حیات و هستی خودشان دفاع کنند.

این مسئله یک تکلیف شرعی است، به این اعتبار که از دین و میهن و آرمان‌های بلند الهی و خون سیصدهزار شهیدشان دفاع می‌کنیم. در عین حال تکلیف ملی هم هست، چون هویت ما به این انقلاب پیوند خورده و در دفاع از هویت ملی خود از چیزی فرو نمی‌گذاریم و ملت ایران، در همه تاریخ، نشان داده‌اند که در سراسر تاریخ، آنگاه که بحث هویت، ملیت، استقلال و حریت ایرانی بوده به صحنه آمده‌اند و در قبال خطرها و دشمن ایستاده‌اند.

در عین حال تکلیف ملی ما نیز هست که ان‌شاءالله به صحنه بیاییم و خداوند متعال هم وعده خود را عملی می‌کند؛ «ان تنصرالله ینصرکم»، و این، یاری خداوند متعال و یاری امام زمان علیه‌السلام است؛ یاری حضرت سیدالشهداء است و حضور در عرصه‌ها و خیابان‌ها در واقع پاسخی است به: «هل من ناصر ینصرنی» سیدالشهداء و شهدای مسیر آن بزرگوار.

مردم ما قطعاً درکی عمیق از شرایط دارند و من پیش‌بینی می‌کنم که همین اغتشاشات بی‌پایه و بی‌مایه و پریشانی که جریان‌های مختلف، با پشتیبانی غرب شکل دادند، مردم را امسال تحریک و تحریض کرده و از سنوات گذشته بانشاط‌تر، شورانگیزتر، کمّی‌تر و کیفی‌تر به صحنه خواهند آمد.

والسلام.

تسلیت به‌مناسبت درگذشت حجت‌الاسلام نظرپور

تسلیت به‌مناسبت درگذشت حجت‌الاسلام نظرپور

به گزارش خبرگزاری مهر، 

آیت‌الله علی‌اکبر رشاد، درپی ارتحال حجت الاسلام محمدتقی نظرپور، عضو شورای علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در پیامی به خانواده سوگوار ایشان تسلیت گفت.

متن پیام ایشان به شرح زیر است:

خانواده‌ی سوگوار همکار عزیز فقید حجت الاسلام دکتر محمدنقی نظرپور (رحمه الله علیه)

سلام الله علیکم

ضایعه­‌ی ارتحال دانشور فاضل، محقق متعهد، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدنقی نظرپور (قدّس سرّه)، موجب تالّم و تأسف عمیق گردید.

آن روحانی متخلق که عمر با برکت خویش را با دغدغه و دردمندی صرف تحصیل و تحقیق و تدریس در زمینه­‌ی اقتصاد اسلامی در حوزه و دانشگاه و نهادهای نظام مقدس اسلامی نمود، منشا خدمات ارزشمندی در این زمینه‌­ی علمی بسیار مهم بود.

مرحوم دکتر نظرپور که طی سنوات ممتد همکار مجدّ گروه اقتصاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه­‌ی اسلامی بود، در زمره‌ی امید­های علمی حوزه‌ی خطیر مطالعات اقتصاد اسلامی به شمار می‌رفت، و سرانجام در مسیر تشرف به مرقد مولی الموالی امیرالمؤمنین(ع) و حضور در همایش علمی اقتصاد اسلامی در نجف اشرف، به دیدار پروردگارش شتافت.

اینجانب این ضایعه‌ی مولمه را به محضر مبارک حضرت بقیّه الله(ارواحنا له الفداء) و رهبر فرزانه­‌ی انقلاب اسلامی (دام ظلّه)، و همکاران و آحاد خانواده‌­ی مکرم آن راحل رستگار، تسلیت عرض کرده، از بارگاه بلند باری برای او رفعت رتبت، و برای شما و همه‌­ی وابستگان و دلبستگان آن مرحوم صبر و اجر مسئلت می­‌کنم.

علی‌اکبر رشـاد

رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی

آقایان مقامات به داد مردم برسید!

آقایان مقامات به داد مردم برسید!/ «فقر» و «کفر» همسایه‏‌ی دیواربه‏‌دیوار همند!

 

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آیت‏‌الله علی‌اکبر رشاد در ابتدای درس خارج فقه روز سه‌‏شنبه مورخ دوازدهم دی‌‌ماه جاری در حوزه‏‌ی علمیه‏ امام رضا (ع) در خصوص اغتشاشات اخیر سخنانی مطرح کردند:

اغتشاشاتی که این چندروزه در گوشه‌‏وکنار کشور اتفاق افتاد ذاتاً جنبه‏‌ی اعتراضی و مطالبه‏‌گرانه داشت و به‏‌حق بود، هرچند بیگانگان و بیگانه‌‏پرستان سعی کردند از آن سوءاستفاده کنند. طبقات محروم و مستضعف، یعنی همان طبقه‏‌ای که انقلاب کردند، از مشکلات اقتصادی و معیشتی به‌‏ستوه آمده‌‏اند. مردم از بیکاری جوانان به‌‏ستوه آمده‌‏اند. مردم از شرایط نامناسب فرهنگی به‏‌ستوه آمده‌‏اند. حضرات مقامات و مسئولان، به‌‏هوش باشید، و به‏‌هوش بیایید. مردم به اغتشاشگران، اعتنا نکردند؛ از مردم خردمند، صبور و نجیب باید تشکر کرد.

 

نظر خوانندگان عزیز را به مشروح بیانات آیت‏‌الله رشاد که از سوز دل و عمق جان برخاسته است جلب می‏‌کنیم:

 

اگر فرصت‏‌سوزی شود پشیمان خواهیم شد

بسم‌‏الله الرحمن الرحیم. قال علی علیه‌‏السلام: «إِضَاعَهُ الْفُرْصَهِ غُصَّهٌ» (وسائل‏‌الشیعه، ج۱۶، ص۸۴). از کلمات نورانی امیر حکمت و عدالت و بلاغت این فقره‌‏ی کوتاه، اما عمیق و انیق، است که: «ضایع‌‏کردن فرصت‌‏ها مایه‌‏ی اندوه است». انسان وقتی از فرصت‏‌های فوق‏‌العاده و بدل‏‌ناپذیر استفاده نکند اندوه‏ناک و پشیمان خواهد شد. شرایط فراوانی پیش می‏‌آید که انسان می‏‌تواند از یک فرصت معنوی استفاده کند، ولی از آن بهره لازم را نمی‏‌برد و آن فرصت از دست می‏‌رود، و گاه یک فرصت‏ مادی مشروع برای انسان فراهم می‏‌شود، ولو به لحاظ دنیوی، اما از فرصت استفاده مناسب نمی‏‌کند و پشیمان و غمگین خواهد شد.

در این ایام اتفاقاتی در بعضی نقاط کشور رخ داد که بسیار معنی‌‏دار بود: هشدار و بیدارباشی بود به متولیان امور که از این فرصت طلایی و تاریخی که برای خدمت به اسلام، انقلاب، ایران و ملت، برای مردم مؤمن، انقلابی، دلسوز، وفادار و شیعه‌‏ی امیرالمؤمنین علیه‌‏السلام، در اختیار آنهاست کمال استفاده‏ را بکنند، والا این فرصت‌‏ها زودگذر و تکرارناپذیر است و وقتی از دست رفت مایه‏‌ی پشیمانی دنیوی و اخروی است، اگر کسی از این فرصت غفلت کند در پایان عمر پشیمان خواهد شد و در قیامت هم نادم و اندوهگین خواهد بود. اگر این فرصت از دست رفت هرگز جبران‏شدنی نیست؛ تا چه رسد به اینکه کسی به‏‌جای خدمت به این مردم باوفا و شیعیان علی علیه‏‌السلام به آنها خیانت کند. معطل و منعطل نگاه‌‏داشتن ظرفیت‏‌ها و امکانات ملی، دارایی‌های معنوی و مادی این ملت را به‌ باددادن و راه را برای غارت بیت‌‏المال بازکردن، و اسف‏بارتر اینکه خود نیز در این غارت مشارکت‏‌کردن، دیر یا زود در این دنیا و قطعاً در آن دنیا مایه‏‌ی پشیمانی خواهد بود.

طبقات محروم و مستضعف، یعنی همان طبقه‌‏ای که انقلاب کردند، به‌‏ستوه آمده‏‌اند

اغتشاشاتی که این چندروزه در گوشه‌‏وکنار کشور اتفاق افتاد ذاتاً جنبه‏‌ی اعتراضی و مطالبه‏‌گرانه داشت و به‏‌حق بود، هرچند بیگانگان و بیگانه‌‏پرستان سعی کردند از آن سوءاستفاده کنند. طبقات محروم و مستضعف، یعنی همان طبقه‏‌ای که انقلاب کردند، از مشکلات اقتصادی و معیشتی به‌‏ستوه آمده‏‌اند. مردم از بیکاری جوانان به‏‌ستوه آمده‌‏اند. مردم از شرایط نامناسب فرهنگی به‏‌ستوه آمده‏‌اند. حضرات مقامات و مسئولان، به‏‌هوش باشید، و به‏‌هوش بیایید، و وقتی رهبری بارها و بارها اتمام حجت می‏‌کند و بارها و بارها به‏‌تندی تذکر می‏‌دهد، و مسئولان را در جلسات و ملاقات‏‌های خصوصی به‏‌شدت توبیخ و ملامت می‏‌کند و آنها را مؤاخذه می‏‌کند، و در عین حال باز هم آنها توجه نمی‌‏کنید برای مردم راهی باقی نمی‏‌ماند جز اینکه با فریادزدن و خروش‏‌برآوردن اعتراض کنند و حرف خودشان را به گوش مسئولان برسانند، البته اگر گوش شنوایی در بعضی از مسئولان باشد.

ای‏‌کاش آقای رئیس‌‏جمهور! ای‏‌کاش آقای رئیس مجلس! ای‏‌کاش آقای رئیس قوه‌‏ی قضائیه …!

ای‌‏کاش آقای رئیس‏‌جمهور، آقای رئیس مجلس، آقای رئیس قوه‏‌ی قضائیه در خانه دو سه جوانِ بیکار با مدرک بالا داشتند تا می‌فهمیدند بیکاری یعنی چه! و ای‏‌کاش این آقایان بزرگوار، ممکن بود، ناشناخته به ادارات مراجعه می‏‌کردند و می‏‌دیدند که در این ادارات چه بر سر مردم می‏‌آید! و ای‏‌کاش این آقایان پرونده‌‏ی قضایی می‏‌داشتند که مثل دیگران ده سال، پانزده سال و بیست‏‌سال لاینحل می‏‌ماند تا می‏‌فهمیدند مردم از فرایند فرساینده‏‌ی رسیدگی قضایی چه می‏‌کشند! و ای‏‌کاش این آقایان مسکن نداشتند و اجاره‏‌نشین بودند تا درک می‏‌کردند درد بی‏‌خانگی یعنی چه! کاش سر بُرج این آقایان در پرداخت اجاره‏‌ی مسکن‌شان مشکل پیدا می‏کردند، آنگاه می‏‌فهمیدند که مردم زیر بار کمرشکن اجاره‌‏ی مسکن چه می‏‌کشند! طبقات مستضعف و مردم بیچاره‌‏ای که با همه‏‌ی وجود به میدان آمدند، هستی‌‏شان را صرف این انقلاب و اسلام کردند و با سخاوت تمام همه‏‌ی موجودیت خود را خرج دین، استقلال کشور، آزادی و مبارزه با استبداد و مواجهه‏‌ی با استکبار کردند، خانواده‏‌هایی که یک شهید، دو، سه و چهار شهید دادند انتظار چنین اوضاعی را ندارند (گریه استاد و حضار).

کاش مقامات هرکدام یک فرزند شهید یا برادر شهید داشتند، آنگاه …

کاش مقامات هرکدام یک فرزند شهید و برادر شهید داشتند، آنگاه می‏‌فهمیدند که این انقلاب چقدر ارزش دارد و برای مردم چند تمام شده و قدر این انقلاب را می‏‌دانستند. بنده هرگز بد کسی را نمی‏‌خواهم و تنها از باب اینکه بتوانم نکته را رساتر عرض کنم می‏گویم: ای‌‏کاش در خانه‏ بیماری داشتند و از این بیمارستان به آن بیمارستان می‏‌رفتند و بیمارشان را نمی‏‌پذیرفتند و اگر هم می‏‌پذیرفتند با هزینه‏‌های بسیار سنگین می‌‏پذیرفتند. ای‏‌کاش اینها دسترسی به اطبای حاذق و معتبر نمی‏‌داشتند. کاش برای آنها، به محض اینکه سرما می‏‌خوردند در بیمارستان وی‏،آی،‏پی و اتاق ویژه حاضر نمی‏‌کردند که سرماخوردگی‌‏شان را در وی،‏آی،‏پی بگذرانند. کاش مختصر کمردرد و پادرد و عمل آب مروارید چشمشان را به برلین و پاریس و اینجا و آنجا نمی‏‌بردند و مجبور بودند در همین بیمارستان‏‌های دولتی خودمان معالجه کنند. آنگاه می‏‌فهمیدند که مردم عادی فقیر بی‏‌پول و بی‌‏پارتی در این مراکز درمانی چه می‏‌کشند.

گاهی انسان بعضی از فقرا را می‏‌بیند که برای گذران زندگی تن به چه خفت و ذلت‏‌هایی که نمی‏‌دهند! زن سرپرست خانوار با چه مشکلاتی که بچه‏‌های قدونیم‌قد یتیمش را اداره نمی‏‌کند (گریه استاد و حضار)! پدر بیکار که ده، بیست سال است کار ندارد، چقدر شرمنده‏‌ی بچه‏‌های گرسنه و فقیر خود است! پدر کارمند و کارگری که با حداقل حقوق بخور و نمیر چگونه زندگی می‌‏کند و در حقیقت جرعه‏‌جرعه مرگ را مزمزه می‏‌کند! کجا رفت عدالت اسلامی؟ کجا رفت آرمان‌‏های انقلاب؟ که یک فرد در همین کشور و در یک اداره یک میلیون حقوق بگیرد و دیگری پنجاه میلیون. این تبعیض‏‌ها را مردم تا کی باید تحمل کنند؟ والله این مردم حق دارند فریاد بزنند. این اقل حق آنها و بلکه تکلیف آنهاست که مردم دارند ادا می‏‌کنند تا صدایشان را به گوش مسئولان برسانند.

ای‏‌کاش بعضی مسئولان، این‏‌قدر نسبت به تجاوز به حریم فکری و اخلاقی، و استقلال فرهنگی و هویت این ملت بی‌‏تفاوت نمی‌‏بودند!

ای‏‌کاش بعضی مسئولان، پس از سال‏‌ها هشدار و انذار رهبری، برای این شبکه‌‏های مجازی تدبیری می‏‌کردند. این‌‏قدر نسبت به تجاوز به حریم فکری و معنوی و اخلاقی و سیاسی و استقلال فرهنگی و هویت این ملت که از راه شبکه‏‌های مجازی، رسانه‏‌ها و ماهواره‌‏ها صورت می‏‌بندد، بی‌‏تفاوت نمی‌بودند. تهاجم فرهنگی جنگ بنیان‌‏برافکن است که هویت و هستی حقیقی ما را تهدید می‌‏کند. ای‌کاش با شعارهای کاذبِ «جریان آزاد اطلاعات» مرزهای فکری و فرهنگی را به روی دشمن باز نمی‏‌گذاشتند. کسی نمی‏‌گوید باید ماهواره‌‏ها را بست، کسی نمی‏‌گوید باید شبکه‏‌های اجتماعی را بست، اما باید تدبیر کرد. کاش این جلسات شورای عالی مجازی مرتب تشکیل می‌‏شد و کاش وقتی تشکیل می‏‌شد در آن تصمیمات قاطع، روشن و کارآمدی گرفته می‌‏شد! کاش جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی با کمترین بهانه تعطیل نمی‌‏شد! و کاش زمانی که جلسات این شورا تشکیل می‌‏شد تصمیمات اساسی و کارسازی گرفته می‏‌شد! و کاش این نهادهای کارآمد و کارساز وظایفشان را آن‏‌چنان که باید ایفا می‏‌کردند. کاش شورای عالی انقلاب فرهنگی، آن‏‌چنان که رهبری معظم انقلاب می‏‌فرمایند، تبدیل می‏‌شد به ستاد فرماندهی فکر و فرهنگ کشور. ای‌کاش به‌‏جای اینکه با یک مشت ماده و تبصره خودمان را مشغول کنیم و اوقات و فرصت‏‌ها از دست برود، کاری برای صیانت از هویت ملی، ارزش‏‌های دینی و آرمان‏‌های انقلاب صورت می‏‌بست!

جغرافیای فکری و هویتی و اخلاقی مردم به اشغال دشمن درآمده است!

چرا اکنون، به محض اینکه آقایانِ مقامات ذره‏‌ای تهدید نسبت به حریم اقتدار و قدرتشان احساس کردند، به‌‏سرعت شبکه‏‌ها را بستند. آقایان! می‌‏گفتید نمی‏‌شود، پس چرا شد! می‏‌گفتید نباید چنین بشود، پس چرا کردید! الان هم می‏‌گویید شبکه‌‏ها را موقتاً بسته‏‌ایم و محدود کرده‏‌ایم، اگر این‌ها خسارت‌بار و زیانبار هستند چرا موقتاً؟ چرا فکر اساسی نمی‏‌کنید؟ چرا اینترانت ملی راه نمی‏‌افتد؟ چرا سرورها و مراکز همه‏‌ی اطلاعات کشور در خارج از کشور است؟ این مصداق نقض قاعده‌‏ی نفی سبیل و مصداق بارز راه بازکردن برای سلطه‏‌ی کفر و تکفیر است. این رفتارها برخلاف قاعده‌‏ی نفی سبیل است، و بسا بدتر، خطرناک‏‌تر، زیانبارتر و خسارت‌بارتر از آن است که مرزهای فیزیکی مورد هجوم قرار بگیرد و دشمن وارد مرزهای سرزمینی جغرافیایی ما بشود. یک منطقه‏‌ی خاکی ناامن می‏‌شود، الان جغرافیای فکری و عقیدتی و اخلاقی مردم به اشغال دشمن درآمده است، الان پستوخانه‌‏های مردم ناامن شده است، الان درون خانه‏‌های مردم ناامن شده است، سپاه کفر اندرونی خانه‌‏ها را اشغال کرده. ذهن‏‌ها را کفر اشغال کرده. آیا براساس قاعده‏‌ی نفی سبیل نباید با این حمله و هجوم و سلطه و سیطره‌‏ی کفر و ظلم و استکبار مقابله بشود؟ این‏‌همه گفته می‌‏شد زیربار نمی‌‏رفتید، چطور شد که ظرف چند ساعت آنها را مسدود کردید! حال که بستید چرا می‌‏خواهید دوباره آنها را آزاد کنید؟ آیا این بدان معنا نیست که شما فقط از تهدید سیاسی و به‏ مخاطره افتادن مقام و جایگاه سیاسی‏‌تان نگران و نسبت به آن حساس هستید و بس، اما نسبت به فرهنگ، هویت، سبک زندگی، اخلاق و دین هرگز! چرا تصمیم اساسی نمی‏‌گیرید که کشور را از شبکه‏‌های بیگانه بی‏‌نیاز کنید؟ جزئی‏‌ترین اطلاعات شخصی، فردی، اجتماعی، سیاسی، دولتی، اداری، اقتصادی و دینی در سرورهای برون‏‌مرزی و در اختیار بیگانگان است و آیا این مساوی با «اخذ کفار بمثابه بطانه نیست» و حرام و خلاف نیست؟ آنها براساس همین اطلاعات است که برای ما برنامه‏‌ریزی می‌‏کنند. آقایان برای این امور تدبیری بکنید.

چرا آسیب‌‏های اجتماعی مورد توجه نیست؟

بارها مقامات صالح گفته‌‏اند، مسئولان دلسوز گفته‌‏اند، مراجع فرموده‏‌اند، رهبری معظم انقلاب فرموده است. چرا آسیب‏‌های اجتماعی مورد توجه نیست؟ سه، چهار ساعت گزارش می‌‏دهند؛ رهبر انقلاب در همان جلسه گریه می‏‌کنند؛ از آن جلسه تا امروز چه‌ کار درخوری کرده‌‏اید؟ چه اتفاقی افتاده است؟ این آسیب‏‌های اجتماعی روزی سر باز می‏‌کند و نظام، دین، ملت و استقلال ما را تهدید می‏کند.

اختلافات بس است، کار از جناح‏‌گرایی گذشته است، جناح‏‌پرستی بس است، این جناح‌‏بندی‏‌ها و جناح‏‌ها به‌‏جای اینکه بال انقلاب باشند وبال انقلاب شده‌‏اند! آقایان اولاً برای خدا، و اگرنه، لااقل به‏‌خاطر حفظ مقام و موقعیت خودتان، از این کارها دست بردارید و به کار مردم بپردازید.

اما باید به‏‌طور مضاعف تأسف خورد که آقایان این فرصت‏‌ها را درک نمی‌‏کنند و برای از دست‌‏رفتن فرصت‏‌ها غصه نمی‏‌خورند. امروز مختصر اغتشاشاتی که اینجا و آنجا صورت گرفت، این‏ آقایان، بسا تحت فشار، به هوش آمدند، ولی همین فرداست که فراموش خواهند کرد. آقایان باید تدبیر کنند و ببینند باید چه کنند که این فریادها دیگر برنخیزد، نه اینکه فریادها را در گلو خفه کنند، بلکه اقدامی کنند که مردم دیگر در سینه فریادی نداشته باشند. مشکلات مردم قابل حل است. مگر وعده نمی‏‌کنیم که سالی بیش از نهصدهزار فرصت شغلی ایجاد خواهیم کرد و حتی عدد را ریز اعلام می‏‌کنیم! کجاست؟ کدام فرصت شغلی ایجاد شده؟ چرا مرتب آمار بیکاری و بیکاران افزایش پیدا می‌‏کند؟ چرا برای بیکاری جوانان و آسیب‏‌های اجتماعی و فقر این مردم و حل مشکلات اداری قدمی برنمی‌‏داریم؟

در این حوادث، برای جهانیان و مردم ما معلوم شد: قدرت‏‌ها و عمال آنها چقدر بیچاره‌‏اند!

در این حوادث برای جهانیان و مردم ما معلوم شد، غافل‏‌تر از بعضی مسئولان وظیفه‌‏ناشناس داخلی، قدرت‌‏ها و عمال و نواب این قدرت‏‌ها هستند. بیچاره‌‏ها از اینکه سی، چهل نفر در گوشه و کنار این کشور عظیم، مقتدر و آرام چهار تا شعار دادند، چقدر ذوق‏‌زده شدند! چقدر مستکبران مغرور، حقیر هستند! واقعاً این حقارت روح است که در چنین مواقعی این‏‌گونه بروز می‏‌کند. ترامپ به‏‌ظاهر رهبر و رئیس‌‏جمهوری ابر ابرقدرت کنونی است! از اینکه چهار نفر در فلان گوشه‏‌ی یک شهرستان در ایران شعار داده‏‌اند ذوق‌‏زده شده و ظرف ۲۴ ساعت سه بار برای آنها پیام می‌‏فرستد. این نشانه‌‏ی حقارت، درماندگی و فلک‌‏زدگی است که به این‏‌چنین امور ساده که هزار از این نوع در کشورهای مختلف اتفاق می‌‏افتد، این‌‏قدر ذوق‌‏زده شده‏‌اند و دل بسته‏‌اند! این‏‌قدر فلک‌‏زده‌‏اند که «الغریق یتشبث بکل حشیش». اینها این‌‏قدر درمانده‌‏اند که برای نجات خود به این‏ دستاویزه‌ای سست و سخیف چنگ می‌‏زنند و تصور می‏‌کنند با این قضایا این نظام عظیم و قدرتمند که آنها را در منطقه به‌‏ستوه آورده و دولت‌‏هایی را که نابه‏‌حق در معرض سقوط قرار می‏‌گیرند از سقوط حفظ می‏‌کند، آنگاه خودش سقوط کند و آسیب ببیند؟ این آرزوها را به گور خواهید برد. این نشانه‌‏ی نهایت فلاکتِ قدرت‏‌ها، شبه‏‌قدرت‌‏ها و عمال آنهاست. سعودی‏‌های بیچاره و صهیونیست‏‌های بیچاره‌‏تر ذوق‏‌زده شده‌‏اند که در اینجا و آنجا چهار تا جوان شعار داده‌‏اند و شیشه شکسته‌‏اند!!!

این اتفاقات، در عین تلخ‌‏بودن، اقتدار کشور و خردمندی ملت را آشکار ساخت

این اتفاقات برای مردم ما بسیار معنادار بود که ببینند و بدانند که ما چقدر مقتدریم و بیگانگان و بدخواهان چقدر دست‏‌خالی هستند و به چه چیزهایی تشبث می‏‌کنند. گاهی می‏‌گویند حمله‌‏ی نظامی می‏‌کنیم. اگر از شما برمی‏‌آمد و جرئت می‏‌کردید تا به حال حمله کرده بودید. چنان‌‏که تحریم اقتصادی از دستتان برآمد و کردید. آیا فراتر و گسترده‏‌تر از این برای آنها میسر بود؟ ممکن نبود و اگر بیش از این از دستشان برمی‏‌آمد حتماً انجام می‏‌دادند. اگر می‏‌توانستند حمله‏‌ی نظامی کنند هرگز معطل نمی‌‏شدند. اینکه از این فرصت‏‌های سخیف، بی‌‏خاصیت و بی‏‌ثمر و فوق‌‏العاده مبتذل و کوچک نمی‏‌گذرند، آیا از امکانی مثل حمله‌‏ی نظامی که خیال می‏‌کنند با آن می‌‏توانند کشور را اشغال کنند و نظام را سرنگون کنند، صرف‏‌نظر می‏‌کنند؟ نمی‌‏توانند و هرگز نخواهند توانست.

به مردم هم باید گفت حواسشان باشد. آنچه را باید انجام بدهند، از راه قانونی انجام بدهند. نباید مردم را تشویق کنیم که به خیابان‏‌ها بیایند و اگر هم به خیابان می‌‏آیند باید با مجوز حضور پیدا کنند. نقض قانون نکنند، اما حواسشان باشد، اگر دقت نکنند ممکن است دشمن از تحرکات ناسنجیده و غیرقانونی سوء استفاده کند، دیدید افرادی نفوذ کردند و به مقدسات اهانت کردند، قرآن سوزاندند! پرچم کشورمان را آتش زدند! این افراد با اسلام و ملیت، استقلال و هویت ما مشکل دارند که این‏‌گونه حقد و کینه‌‏ی نهفته در درون چرکین خود را آشکار کردند! در این حوادث، کفر و تکفیر، یهود و صهیونیسم، مسیحیت امریکایی‏ و اسلام امریکایی که اسلام سعودی‏‌هاست، صف واحد شدند و خواستند بر این موج سوار شوند. باید حواسمان باشد که چگونه رفتار و عمل کنیم.

فقر و کفر در فرهنگ دینی ما همسایه‌‏ی همند. اگر فقر بیاید کفر آمده

مسئولان نیز باید کاری کنند که کار به اینجا نکشد و کارد به استخوان مردم نرسد. فقر را درک کنند. آقایان مسئولان نمی‏‌دانید فقر چیست؟ آقایانی که ده سال، بیست سال و سی و چهل سال است که برخوردار هستید؛ آقایانی که حتی درِ اتومبیل خود را خودتان زحمت نمی‌‏کشید باز کنید و دیگران برایتان باز می‏‌کنند، آقایانی که وقتی می‏‌خواهید روی صندلی بنشینید دیگران باید آن را جابه‌‏جا کنند، کجا می‏‌دانید طعم تلخ فقر چیست؟ کاش می‏‌دانستید! «الفقر و ما ادراک مالفقر». به تعبیر رسول خدا (ص): «کادَ الفقرُ اَن یَکونَ کُفراً». از این مردم توقع نداشته باشید با فقری که کارد را به استخوانشان رسانده، انقلاب و نظام و العیاذ بالله، دین را حفظ کنند. فقر و کفر در فرهنگ دینی ما همسایه‏‌ی هم هستند. اگر فقر بیاید کفر آمده. اگر این نظام اسلامی را خوب اداره نکنید، به وعده‏‌های خود عمل نکنید و عدالت علوی را اجرا نکنید، مردم دین‏شان را از دست می‏‌دهند. اگر به سبک زندگی اسلامی تحقق نبخشید، اگر الگوی پیشرفت را بر مبنای اسلام و نیاز ایران تحقق نبخشید، بدانید این مردم العیاذبالله حتی ممکن است از انقلاب و اسلام هم دست بردارند. آنگاه بار گناه تاریخی این فاجعه‌‏ی بزرگ بر دوش شما خواهد ماند و در قیامت باید پاسخگو باشید و معلوم نیست که در قیامت در عداد و در کنار کدام ستمکاران و کفرپیشگان و ظالمان قرار بگیرید.

مردم به اغتشاش‏گران، اعتنا نکردند؛ از مردم خردمند، صبور و نجیب باید تشکر کرد

این روزها بسیار روزهای اندوهگینی است. گرچه این حوادث به‌‏لحاظ صوری کوچک بود، اما این مسئله حکایت از این دارد که مردم ما دارند رنج می‏‌کشند و در عین و هم‌زمان از این حکایت دارد که مردم ما همچنان صبور هستند. ببینید در کنج و گوشه‌‏ی مملکت چند جا این اتفاقات رخ داد و مردم اجابت نکردند و به خیابان نیامدند. هر جا سی، چهل و حداکثر صد نفر به خیابان آمدند، اما مردم با جمعیت‌‏های میلیونی از انقلاب و نظام حمایت کردند. این به چه معناست؟ یعنی این مردم از فقر رنج نمی‌‏برند؟ از مشکلات اداری رنج نمی‏‌برند؟ از بی‏‌عدالتی‌‏ها خسته نشده‌‏اند؟ نه‌‏خیر؛ این یعنی مردم نجیب هستند، نگران انقلاب و نظام و هویت و هستی کشور هستند و نگران منافع و مصالح ملی هستند و به همین دلیل هم‌‏صدایی نکردند و این حرکت‏‌ها پایگاه ملی نداشت و ندارد. از این مردم خردمند و صبور و نجیب باید تشکر کرد. مردم باز هم تحمل می‏‌کنند و اینکه مردم میلیونی به خیابان نیامدند خیلی معنی‏‌دار بود و ای‏‌کاش شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، دستگاه دولت، مجلس، مسئولان عالی قوه‏‌ی قضائیه، مراجع تصمیم‌‏ساز و تصمیم‌‏گیر، پدیده‏‌ی این چند روز اخیر را هم مطالعه و آسیب‌‏شناسی کنند، و هم به پیام‌‏های عمیق این رویدادها توجه کنند. یکی از پیام‏‌های این اتفاقات این بود که با اینکه مردم خسته و در رنج هستند و از فقر و بیکاری و بدکاری‏‌ها به‏‌ستوه آمده‏‌اند، ولی حاضر نیستند به خیابان‌‏ها بیایند. هرچه دشمن تلاش کرد نشد. تمام دشمنان ما هم‏زبان شدند و پیاپی پیغام فرستادند و چهار نفر هم به خیابان آمدند، ولی مردم حتی تماشاچی هم نشدند و اصلاً تجمع عمده‌‏ای صورت نپذیرفت. این مسئله خیلی معنی‌‏دار بود. مسئولان باید قدر این ملت باوفا، باهوش، نجیب و صبور را بدانند، ولی صبر مردم هم حدی دارد!

نقش شایان امامت جمعه در ارتقای معنوی جامعه

نقش شایان امامت جمعه در ارتقای معنوی جامعه

پیام تبریک آیت‌الله رشاد به مناسبت انتصاب حجت الاسلام حاج شیخ محمدجواد حاج‌علی‌اکبری

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در پیام تبریک آیت‌الله رشاد به مناسبت انتصاب حجت‌الاسلام حاج شیخ محمدجواد حاج‌­علی‌­اکبری، به ریاست شورای سیاست‌گذاری ائمه­‌ی جمعه، مطرح شد: نهاد امامت جمعه می­‌تواند با برنامه‌­ریزی فراخور، سهم شایان و نمایان‌­تری در ارتقای معنوی جامعه، و پیگیری منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی( دام‌ظله‌الوارف)­، تقویت گفتمان انقلاب اسلامی و بصیرت­‌بخشی به طبقات اجتماعی ایفاء کند.

متن پیام آیت‌الله رشاد به شرح زیر است:

حضرت مستطاب حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدجواد حاج­‌علی‌­اکبری (دامت برکاته)

ریاست مکرم شورای سیاست‌گذاری ائمه‌­ی جمعه

سلام ‌الله علیکم

شولای شرف­نمون اعتماد مقام نیابت عامّه‌­ی حضرت بقیه‌الله العظمی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) را بر بالای برومند آن برادر خلیق و خدوم مبارک‌­باد می‌گویم و از بارگاه بلند باری برایتان سلامت و سعادت و موفقیت مسئلت می­کنم.

امید می‌برم در سایه‌ی الطاف رحمانی و عنایات خاصّه‌­ی حضرت حجت(عج) و با همدلی و همفکری اعضای فرهیخته‌­ی آن شورای فاخر، و با تدابیر و تلاش سخته و سنجیده­‌ی جناب عالی، جایگاه نهاد نورانی امامت جمعه، ارتقاء یافته، نقش کار­ساز و درخور خویش را در تحولات اجتماعی و تعالی فرهنگی جامعه احراز نماید.

این نهاد مقدس که از عوامل رکنی بسط معارف الاهی و ترویج مواریث نبوی(ص) و تعلیم معالم ولوی(س) در بسیط اجتماع است، می­‌تواند با برنامه­‌ریزی فراخور، سهم شایان و نمایان‌­تری در ارتقای معنوی جامعه، پیگیری منویات قدسی رهبر معظم انقلاب اسلامی(دام‌ظله‌الوارف)­ و تقویت گفتمان انقلاب اسلامی و بصیرت­‌بخشی به طبقات اجتماعی ایفا کند.

فرصت مغتنم داشته، از باب ادب‌گزاری و قدرشناسی، از سوی خود، شورا و مرکز مدیریت و اساتید و طلاب حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران، از مساعی ممتد و موفق دوست دیرین، عالم ادیب، فاضل فرهیخته، حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین حاج سیدرضا تقوی(دامت برکاته) قدردانی کرده، برایشان اجر جزیل و طول عمر توام با توفیق فزاینده برای خدمت به فکر و فرهنگ دینی و انقلابی مسئلت دارم

علی‌اکبر رشاد

رئیس شورای حوزه­‌های علمیه‌­ی استان تهران

تسلیت به مناسبت ارتحال آیت‌الله حائری شیرازی (ره)

تسلیت به مناسبت ارتحال آیت‌الله حائری شیرازی (ره)

 

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به‌­مناسبت ارتحال آیت الله حائری شیرازی(ره) پیام تسلیتی از سوی آیت‌الله علی اکبر رشاد رئیس شورای حوزه­‌های علمیه­ استان تهران و موسس و رییس پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی صادر شد؛ آیت الله رشاد، در این پیام، برخورداری از ذهن زاینده و نقاد، ذوق ادبی سرشار، زبان دل­‌نشین و زندگی زاهدانه، انقلابی­‌گری و معاشرت صمیمانه با توده‌­ی مردم را، از ویژگی‌های برجسته­‌ی آیت الله حائری شیرازی(ره) خواندند.

إنا لله وإنا الیه راجعون

خبر رحلت عالم مجاهد و زاهد، روحانی خلیق و خدوم، آیت‌الله محیی‌الدین حائری شیرازی (قدّس سرّه) مایه‌ی تأسف و تأثر جامعه‌ی دینی و علاقه‌‌مندان به آن شخصیت بزرگوار گردید.

ایشان که از تلامذه‌‌ی حضرت امام خمینی و از پیشگامان و زجرکشیدگان دوران مبارزه با رژیم ستم‌شاهی بود، عمر بلند و پربرکت خویش را، سخاوتمندانه صرف خدمات دینی و اجتماعی و پشتیبانی بی‌دریغ از رهبری حضرت امام خمینی (قده) و آرمان‌های انقلاب اسلامی و همراهی با رهبر معظم انقلاب اسلامی (دام ظله) کرد. ذهن زاینده و نقاد، ذوق ادبی سرشار، زبان دلنشین و زندگی زاهدانه، انقلابی‌گری و معاشرت صمیمانه با توده‌ی مردم، از ویژگی‌های برجسته‌ی آن مرحوم بود.

این بنده‌ی کمترین، این ضایعه‌‌ی مولمه را، از سوی خود و شورا و مرکز مدیریت حوزه، مدرسان مدارس علمیه‌ی استان تهران، و نیز مسئولان و اعضای هیئت علمی پژوهشگاه، به محضر مبارک حضرت بقیه الله (عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی و سایر مراجع عظام تقلید (دام ظلهم)، حوزه‌‌های علمیه، شاگردان و فرزندان سوگمند آن راحل رستگار تسلیت عرض کرده، از بارگاه بلند باری برای بازماندگانش صبر و سلامت، و برای آن فقید سعید، غفران و حشر با اولیای الاهی را مسئلت می‌دارم.

علی­‌اکبر رشـاد
۳۰، ۹، ۹۶

پیام آیت الله رشاد به وزیر علوم

پیام آیت الله رشاد به وزیر علوم

تحول زیرساختی دین‌مدارانه از عهده‌ مدیرانی همچون شما برمی آید

آیت‌الله علی‌اکبر رشاد موسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران، در پیامی انتخاب منصور غلامی به عنوان وزیر علوم را تبریک گفت.

متن کامل پیام ایشان بدین شرح است:

جناب مستطاب آقای دکتر منصور غلامی ـ‌ دامت معالیه

وزیر مکرم علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی

سلام‌ ‌الله علیکم

شولای شرف‌نمون اعتماد نمایندگان مردم، بر بالای برومند آن برادر عزیز مبارک باد. این‌جانب ضمن عرض شادباش، امید می‌برم در سایه‌ی الطاف الاهی و در هاله‌ی عنایات حجت حاضر حق (عج)، این فرصت «دیریاب» و «زودگذر» به همت شما و همکاران ارجمندتان، به مجالی مغتنم در جهت تقریب وضعیت موجود تحقیقات و آموزش‌ عالی کشور به وضعیت آرمانی، بدل گردد.

تحول زیرساختیِ دین‌مدارانه، هدف‌گزینیِ متعالی، برنامه‌ریزی روزآمد و نیروگماری کارآمد، در این وزارتخانه‌ی خطیر، و نیز اهتمام ویژه به تولید علم و بسط نقد و آزاداندیشی در قلمرو علوم انسانی، از عهده‌ی مدیران متعهدی همچون شما برمی‌آید؛ همکارانتان در پژوهشگاه فرهنگ اندیشه‌ اسلامی نیز، آمادگی کامل برای هرگونه مساعدت و مساهمت در زمینه‌های مزبور را دارند.

از بارگاه بلند باری مسئلت می‌کنم خادمان ملت را در حراست از میراث نبوی و بسط تعالیم علوی و تحقق منویات مقام ولوی ـ‌ دام ظله ـ موفق فرماید.

بیانیه در خصوص سخنان ترامپ: ۲۲-۷-۹۶

آیت‌الله رشاد با صدور بیانیه‌ای تأکید کرد:

مواضع نابخردانه و ناسخته‌ی ترامپ، پوچی شعارهای دموکراسی‌خواهانه‌ی دولتمردان امریکایی را بر آفتاب افکند

مردم جهان و ایران، دیشب سخنان سست و سخیف، مشحون از دروغ و دغل، و تهی از عقل، ادب و اخلاق، و حاکی از بی‌سوادی و جهل جناب دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری خودخواه ابرقدرت خودخوانده‌ی امریکا را دیدند و شنیدند، و بشریت بار دیگر دریافت که امروز چه انسان‌نماهای روبه‌وش وگرگ‌صفتی بر اریکه‌ی قدرت و خزانه‌ی ثروت تکیه زده‌اند. وجود و تفکر این عناصر غدّارِ قداره‌بند، بیش از آنکه تهدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران قلمداد شود، تهدیدی جدی برای امنیت بشریت است. مواضع نابخردانه و ناسخته‌ی این سیاستمدار خام‌سر خام‌سرای تازه به‌دوران رسیده‌ی سیاست‌ناشناس، بیش از پیش پوچ و پوشالی‌بودن شعارهای دموکراسی‌خواهانه و حقوق بشرورزانه‌ی دولتمردان امریکایی را بر آفتاب افکند و حیثیت مردم امریکا را در نزد جهانیان به باد داد؛ وای بر آن ملتی که به فرمانروایی چنین حکمرانانی تن در داده است! فسوس بر دهکده‌ی جهانی‌ای که چنین دولت و ملتی، عنوان به‌اصطلاح کدخدایی آن را با خود به یدک می‌کشند!

البته از ملت و حکومتی که با اشغالگری، غارتگری و نسل‌کشتی وحشیانه‌ی مردم بومی یک سرزمین بنا نهاده شده است، چیزی جز این رفتارها و گفتارها انتظار نمی‌رفت و نمی‌رود. ملت‌های اصیل، صاحب‌تاریخ و ریشه‌داری چون مردم ایران می‌دانند چنین رفتارهایی درخور ملت بی‌ریشه و دولت بی‌تاریخی چون ملت و دولت امریکاست؛ تجربه‌ی تاریخ کوتاه این ملت و دولت شوم (خَذَلَهُ الله) نشان داده است که آنان بقای خود را در گرو تداوم و توسعه‌ی تجاوز به حقوق دیگر ملل و توطئه علیه دولت‌ها و ملت‌های مستقل می‌پندارند. صدها کودتا و حمله‌ی نظامی، فروش بی‌حساب سلاح‌های مرگبار به دوَل وابسته و حمایت از حکام مستبد در سراسر جهان و جاسوس‌پروری و دخالت در امور داخلی کشورها، از سوی این نظام فاسد در این دوره‌ی کوتاه، گواه این واقعیت تلخ است.

دولتمردان کودن امریکایی طی چهل سال مواجهه‌ی خصمانه با مردم قهرمان، مؤمن و انقلابی ایران باید دریافته باشند که این ملت هشیار، آزاده و مقاوم هرگز در برابر تهدید و تهمت و توطئه و تجاوز تسلیم نشده است، پس از این نیز هیچ‌گاه در مقابل قلدری و غداری سر فرود نخواهد آورد. آنان اگر از اندک فطانت و فراستی برخوردار بودند، از ایستادگی قهرمانانه و هوشمندانه‌ی ملت ما در قبال صدها دسیسه و عویصه طی این مدت، نسبت به رفتار خویش با این مردم و این نظام، تجدید نظر می‌کردند، اما دریغ از یک خرده خِرد و یک ذره ذکاوت!

آنچه این ایام رخ داد و رخ خواهد داد از جنس الطاف خفیه‌ی الاهیه است، زیرا: رفتارهای مذبوحانه و سفیهانه‌ی دشمنان و عملکرد مردم و مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی، از سویی: قدرت و اقتدار نظام اسلامی را نشان خواهد داد، از دیگرسو: درستی راهی را که رهبری و دولت و ملت ایران در پیش گرفته‌اند، و صحت مواضع همیشگی مردم و رهبر فرهیخته‌ی انقلاب اسلامی را در مورد بدعهدی، اعتمادناپذیری، ستم‌پیشگی و فریبکاری دولت و دولتمردان امریکایی، هرچه تمام‌تر، بر کرسی اثبات خواهد نشاند.

مردم مؤمن، مقاوم و انقلابی ایران اسلامی براساس تکلیف شرعی و ملی، همچون بنیانی مرصوص، پشت سر رهبر و مرجع حکیم و هشیار، شجاع و قدرتمند خویش و دوشادوش دولت و بازو در بازوی ارکان نظامی، دفاعی و امنیتی، به‌ویژه سپاه پاسداران قهرمان و مجاهد ایستاده، دشمنان جاهل و جنایتکار را از کرده‌ی خود پشیمان خواهند کرد. وَسَیعلَمُ الّذینَ ظلَمُوا أَیَّ مُنقلَبٍ یَنقلِبوُنَ (شعراء: ۲۲۷)

علی اکبر رشـاد

۲۲/۷/۱۳۹۶

پیام تبریک به آیت الله مهدوی کنی

 

حضرت حجت‌الحق آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا مهدوی کنی ـ دامت برکاته.

ریاست مکرم مجلس خبرگان رهبری

سلام‌الله علیکم

خدمات علمی، دینی و سیاسی درخشان حضرت مستطاب‌عالی طی دهه‌های اخیر، هرگز از خاطر مردم قدرشناس مؤمن ایران زدوده نخواهد شد؛ اینک نیز تشخیص صواب خبرگان ملت، ساحت سزاوار دیگری را فراروی آن فقیه فَطِن قرار داده است که بی‌شک به سرانگشت تدبیر، آن را به فرصتی فرخنده برای تقویت حصن حصین دین یعنی ولایت فقیه، و تحکیم بنیان‌های انقلاب مقدس اسلامی تبدیل خواهید فرمود؛ این کمین ضمن سپاسگزاری از برگزیدگان امت، از سوی خود و شورای حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران، مدیران و اعضای هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی و مدیران و مدرسین مدارس علمیه‌ی حوزه‌ی مبارکه‌ی امام رضا(علیه آلاف التحیه و الثناء) این انتخاب صائب را به رهبری فرهیخته‌‌ی انقلاب اسلامی ـ دام ظله‌ ـ و ملت بزرگوار ایران اسلامی تهنیت می‌گویم، و از بارگاه بلندباری برای جناب‌عالی و دیگر اعضای بصیر و بینش‌ور مجلس خبرگان سلامت و توفیق روز‌افزون مسألت می‌نمایم.

اقل‌خدام رواد‌العلم

علی‌اکبر رشاد

 

تقدیر از آیت الله العظمی سبحانی تبریزی

 

عمید‌الأمه و حصن الشیعه، علامه‌ی ذوفنون، شیخنا الاستاد

آیت‌الله العظمی سبحانی تبریزی – دام ظله‌الوارف

سلام‌علیکم بما صبرتم فنعم عقبی‌ الدار

فروتنانه برسم ادبگزاری از سوی خویش و همه‌ی ارادتمندانتان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، افزون بر نیم قرن جهاد و اجتهاد صائب و ثمربخش آن فقیه فطن و متکلّم متبحر را در راستای بسط و بالندگی فقاهت و فکرت، و حراست و صیانت از میراث نبوی (ص) و معرفت علوی (ع) پاس می‌دارم.

اکنون دهه‌هاست که نام فرخنده‌ی حضرت مستطاب‌عالی در ذهن نسل نخبه‌ی ما معنویت و معرفت را تداعی می‌کند و هر کنج و کناره‌ی محیط حوزه و دانشگاه به مکتوبی گرانسنگ از مواهب ذهن ذکاء و خامه‌ی خرم آن دانشمند دردمند مزین است، و اینک این پروردگان مدرس و محضر مستطاب شمایند که مسنددار کرسی‌های تدریس و تحقیق علوم اسلامی در عمده‌ی مراکز علمی ایران الهی‌اند.

شکرانه را، ضمن قدرشناسی آن وجود ذی‌جود، از بارگاه بلند باری سلامت و سعادت آن استاد سترگ و مربی بزرگ، استدامه‌ی توفیق خوشه‌چینی از خرمن خزان‌ناشناس محضرتان را برای همه‌ی تشنگان و شیفتگان اندیشه و آگاهی مسألت می‌کنم و امید می‌برم سالیان دراز حوزه‌های مبارکه‌ی شیعه، خاصه عاصمه‌ی فکر و فرهنگ اهل بیت (سلام‌الله علیهم اجمعین) قم شریف
– صانها الله عن الحدثان – در سایه‌سار برکت آثار حضور باهرالنور آن فرید عصر، طریق تکامل و تحول بسپارد و طریقت تعالی بپیماید. ایدون باد.

اقل‌الطلاب – علی‌اکبر رشاد

 

تقدیر از آقای دکتر محمدرضایی

 

استاد ارجمند و دانشور دردمند دکتر محمد محمدرضایی – مازال موفقاً

سلام‌علیکم بما صبرتم فنعم عقبی‌ الدار

مراتب مسئولیت‌ پذیری و وظیفه‌گزاری جناب‌عالی زبانزد ارباب فضل و اصحاب معرفت است؛ سه دهه کوشش علمی مثمر با رویکرد تبیین حکمت و معرفت دینی و دفاع عالمانه از آن، و تألیف و انتشار ده‌ها کتاب و مقاله‌ی ارزشمند، و مدیریت علمی نشریات معتبر، و تعلیم و تربیت نستوهانه‌ی صدها دانشجو و دانش‌پژوه در محیط حوزه و دانشگاه، ارائه‌ی طرح علمی نوآورانه و دفاع موفق از آن تحت نظر هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، بخشی از کارنامه‌ی کامیاب آن جناب است. در این میان تألیف دو جلد «اندیشه‌ی اسلامی»، تحت ارشاد شیخناالاستاد علامه‌ی ذوفنون آیت‌الله العظمی سبحانی – دام‌ظله – به عنوان متن درسی دانشگاهی به انگیزه‌ی انتقال معارف قویم و غنیم الهی به دانشجویان جوان، برگ افتخارآمیزی است که بر تارک کارنامه‌ی خدمات علمی شما می‌درخشد.

اینک برسم قدرشناسی از مساعی مخلصانه‌ی مرزبانان عقیده و ایمان، بدین‌وسیله از سوی خود و دیگر همکارانتان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، خدمات معرفتی خالصانه‌ی جناب‌عالی را ارج نهاده، از بارگاه باری برای شما سلامت و سعادت مسألت می‌کنم؛ امیدوارم آنات عمرتان هماره قرین توفیق و مساعی مغتنمتان مقبول محضر حق متعال باد.

علی‌اکبر رشاد