تمدن و پیشرفت در گرو التزام به حقوق مالکیت فکری است

تمدن و پیشرفت در گرو التزام به حقوق مالکیت فکری است

رئیس شورای حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران گفت: تا زمانی که مالکیت فکری را به رسمیت نشناسیم و حساس نباشیم و اعتبار در خور را قائل نباشیم و در عمل ملتزم نباشیم دانش علمی پیشرفتی نمی‌کند

آیت‌الله علی‌اكبر رشاد در همایش مالکیت که در جیرفت برگزار شد، در خصوص مباحث این همایش علمی اظهار داشت: برگزاری همایش اقدامی ارزشمند است و جای بسیار سپاسگذاری و قدرشناسی از متولیان دارد، به رقم اینکه کشور ما جزء کشورهایی است که از نظر قانونگذاری در این زمینه بسیار پیش قدم بوده و از اولین قانونی که در ایران راجع به مالکیت فکری سپری شده حدود 100 سال می‌گذرد، اما در عمل به این امر بسیار مهم یعنی مالکیت فکری و مسائل و آثار آن و اعمال قانون مربوط به آن و توسعه و روزآمدسازی قوانین مربوط به آن اهتمام درخوری صورت نپذیرفته است.

رئیس مؤسسه آموزش عالی حوزو‌ی‌ امام رضا(ع)، بیان کرد: در این فرصت کوتاه چند نکته را عرض می‌کنیم؛ اولا، آن تلقی که از مالکیت به نظر می‌رسد قابل دفاع است و در تعریف مالکیت بحث‌های چالشی زیادی شده و نظریات گوناگونی وجود دارد و به جهات مختلف براساس مبانی و ملاک و احیانا شاخص‌ها و امثال آن، هر کس به نحوی این مقوله را تعریف می‌کند.

وی تصریح کرد: همانند بسیاری از دیگر مقولات حیاتی که به شدت مورد اختلاف بین اهل نظر و اهل فن است و به میزان اهمیت و ارزشمندی موضوع اهتمام بیشتری و قهرا موجب پیدایش نظریه‌های گوناگون می‌شود و مساله مالکیت نیز این گونه است.

مالکیت، نوعی پیوند میان شخص حقیقی و یا حقوقی با جزء او که تصورفات اصالی آن را در آن موجه می‌سازد

آیت الله رشاد عنوان کرد: بنده تصور می‌کنم مالکیت را به زبان ساده بخواهیم تعریف کنیم باید بگوییم نوعی پیوند میان شخص حقیقی و یا حقوقی با جزء او که تصورفات اصالی آن را در آن موجه می‌سازد؛ یعنی مالکیت رابطه‌ای و پیوندی است که بین انسان به عنوان یک شخص حقیقی و یا حقوقی برقرار می شود با جز خود آن شخص که این نوع پیوند این امکان را فراهم می‌کند که او در آن مِلک و اگر لزوما باید مال باشد بتواند تصرف کند.

لزوما مالِکیت فقط بر مال تعلق نمی‌گیرد

وی اظهار داشت: لزوما مالِکیت فقط بر مال تعلق نمی‌گیرد ممکن است چیزی، مالیَت حتی نداشته باشد، اما مالکیت همچنان باشد، یعنی چیزی مالیت نداشته باشد اما مالکیت به آن تعلق گیرد و یا لااقل چیزی، در زمانی مالیت داشته و ملکیت بر آن تعلق گرفته، آن مالیت را از دست داده و مورد رغبت عقلا نیست، اما همچنان، مالِک، مالِک است و او از مالِکیت ساقط نمی‌شود؛ در واقع مِلکیت است؛ مالیت نیست؛ چنین پیوندی را مالکیت می گوییم و این حالت را مِلکیت می گوییم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: مالکیت اقسام دارد و معمولا مالکیت را به دو قسم تقسیم می کنند؛ بنده می‌پسندم به دلیل تفاوت‌هایی که بین انواع این نوع از پیوند که از آن به مالکیت تعبیر می‌کنیم دست کم مالکیت را به 4 قسم تقسیم کنیم؛ معمولا می‌گویند مالکیت حقیقی و مالکیت اعتباری و غالبا مالکیت را به یک پیوند اعتباری تعبیر و تفسیر می‌کنیم که این دقیق نیست، لزوما مالکیت و همه انواع آن اعتباری نیست؛ ما می‌گوییم نوعی مالکیت حقیقی داریم و آن مالِکیت باری تعالی نسبت به مخلوقاتش است.

وی گفت: خدای متعال مالک همه مخلوقات است؛ منشاء این مالکیت، خالقیت است، چون خدای متعال، خالق مخلوقات است، مالک آنها نیز هست، در واقع در این جا ما به نحوی مالِکیت را با نگاه و رویکرد هستی شناختی تفسیر می‌کنیم؛ از آن جا که ملک‌های مملوک الهی که مالکیت خداوند به آن تعلق می گیرد ناشی از حیث هستی شناختی است چون خدای منان مِلک‌هایی را که مالکانه است خلق کرده و از نیست به هستی آورده است، قهرا مالک آنها نیز هست و این نوع از اشیا و مجموعه هستی ااز آن خدایِ متعال است.

آیت‌الله رشاد افزود: ما در واقع مالکیت و آن پیوندی که بین حق‌تعالی با موجوداتِ ممکن وجود دارد، آن پیوند را براساس اینکه خدای متعال خالق است این پیوند را پیوند مالکیت می‌دانیم و این نوع پیوند چون دقیقا برخاسته از تعلق و نسبتِ هستی شناسانه با ذاتِ باری تعالی است این نوع مالکیت را، مالکیت حقیقی می نامیم چه آن نوع مالکیت از جنس هستی‌شناختی است و بر هستی اشیا و ذات تعلق می‌گیرد.

وی تصریح کرد: نوع دوم را می‌توانیم به مالکیت شبه حقیقی تعبیر کنیم؛ می‌خواهیم بگوییم مالکیت فکری اگر ادعا نکنیم مالکیت حقیقی است مالکیت شبه حقیقی است یعنی فراتر از سطح و حد پیوندی است که اشخاص با اموال و مِلک در حد پیوند اعتباری یا شبه اعتباری و یا فرا اعتباری دارند.

عضو شورای عالی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، بیان کرد: انسان در مالِکیت فکری، چیزی قریب به نوع نقشی که خدای متعال نسبت به ممکنات داشته؛ دارد، یعنی مالکیت فکری به نحوی مخلوق مالک خویش است، مِلک فکری که مالِکیت فکری بر آن تعلق می‌گیرد نوعی مالک او سِمَت خَلقی به او دارد و خالق اثر است و چون مُبدعِ مِلکِ فکری، نفس آدمی است و نفسِ آدمی، نقش خالقیت و نقش ابداع در مِلک فکری دارد؛ اگر بخواهیم احتیاط کنیم می گوییم چیزی شبیه به نسبتی است که علت وجودیِ مِلکِ ممکن در نسبت به این خداوندِ ما سوی الله دارد شبیه آن نسبت به نظر می‌رسد برقرار می شود؛ یعنی وجه کمابیش هستی شناختی دارد رابطه بین مالِک فکری با مِلک فکری‌اش؛ چون که مالکِ فکری، آن ملک فکری را خلق کرده و پدید آورده و او در واقع ملک فکری امتداد وجودیِ مالک خویش است و با مالکیت اعتباری فرق می‌کند؛ این مالکیت اعتباری نمی‌توان گفت و دقیق نیست.

آیت‌الله رشاد اظهار داشت: اگر تعبیر کنیم نسبت به ارتباط اعتباری، پیوند اعتباری نیست، واقعا به اعتبار معتبِر نیست یعنی به رسمیت شناخته شدن و یا حتی اگر به رسمیت نشناسد قانون، به لحاظ هستی شناختی، مِلک فکری چون امتداد وجودی مالک او که خالق اوست قلمداد می‌شود یک پیوند نفس الامری و واقعی وجود دارد یعنی پیوند هستی شناسانه بین مالک فکری و ملک فکری او برقرار است لهاذا ما از این به مالکیت شبه حقیقی تعبیر می‌کنیم تا با مالکیت حقیقی که مالکیت خدای متعال است خلط نشده باشد ولی از آن جهت به جهاتی که شباهت دارد به مالکیت که خدای متعال نسبت به ممکنات دارد از او به مالکیت شبه حقیقی تعبیر می‌کنیم.

وی گفت: به هر حال منشا پیدایش و آن عنصر و امکانی و آن علتی و سببی که پیوند بین مالک فکری با ملک فکری برقرار می‌شود حیث هستی شناختی و آفرینشی دارد؛ آفرینشیِ به اصطلاح ناشی از فعل نرم خالق او، در نتیجه ما مالکیت فکری را اگر به مالکیتی ناشی از پیوندی که بر مالکیت نیز تعبیر کردیم، مالکیت ناشی از فعل نرم شخص؛ هر چند از باب تقلیب و تغلیظ نقش سهم مالک موجود؛ چون ممکن است بگویند آن چه پدید می‌آید که منحصرا دست‌آفریده مالک فکری که مدعی مالکیت فکری آن شی است نیست.

مؤسس و رئیس حوزه‌ی علمیه‌ی‌ امام رضا(ع) عنوان کرد: گاهی بشریت و جامعه‌ای و نسل‌هایی درگیر امری هستند و یا بوده اند و آخر سر آن پرده آخر حلقه نهایی از زنجیره حلقات حلقات پدید آوری این شی و این امر مدعی مالکیت فکری او می شود ولو از باب تقلیب آن حلقه آخر و از باب تغلیظ نقش حلقه آخر نیز می‌گوییم بالاخره او اگر از گردآوری و تجمیع تعاملات و فعالیت فکری و فعل نرم آحاد و یا نسل‌ها توانسته است آن شی را نهایی کند یا امری را نهایی کند که ملک شود و مورد رغبت عقلا و این فرد نیز مالک فکری آن ولو از باب تقلیب و تغلیظ سهم و نقش این حلقه آخر شده ولو با اندک مسامحه می توانیم بگوییم آن وضعیت غایی محصول فعل نرم این حلقه آخر است و او امتداد وجودی این فردی است که امروزه مدعی مالکیت فکری آن شی و یا امر و حق است.

وی بیان کرد: قسم سوم این است مالکیت اعتباری است اشکالی ندارد می گوییم چنان که معروف است در واقع مالکیتی که منشا انتزاع دارد قسم سوم این است، مالکیت اعتباری دارای منشاء انتزاع است، به این معنا که باز به نحوی آن ملک پیوند با عمل مالِک مدعی دارد در واقع ناشی از مالکیت فکری ناشی از فعل نرم شخص بود، این جا این مالکیت ناشی از فعل سخت مالک مدعی مالکیت است.

این استاد عالی حوزه افزود: منتها گاهی فعل سختی بی واسطه کاری را انجام داده است مثلا زمین را آباد کرده و در زمینی دیواری را برافراشته است مستقیما این دیوار آفریده دست اوست و فعل سخت اوست نه فعل نرم او فقط بگوییم کار فکری انجام شده بیش از آن که فکر او سهم داشته باشد دست‌های او در خلق این اثر و شیء سهم دارد و نقش داشته است و یا بالواسطه و بالمباشره و بلاواسطه بلکه گاه بالواسطه احیانا او چیزی را مالک بوده که بلاواسطه و مباشرتا آن چیزی که مملوک اوست دست آفریده این آقای مالک است و مثلا پول شده و پول را در اختیار کسانی قرار داده تا چیزهایی را بیافریند پس بنابراین بالواسطه می‌شود حاصل فعل سخت این مالک به این اعتبار و در هر صورت در مجموع این نوع از مالکیت را ما مالکیت اعتباری تعبیر کنیم در مقابل مالکیت حقیقی و شبه حقیقی است.

آیت الله رشاد خاطرنشان کرد:نوع چهارم از مالکیت، مالکیت اعتباری محض است که در واقع بهره ای از فعل نرم یا سخت مالِک ندارد و این پیوند هیچ تحت تاثیر فعل نرم یا فعل سخت مالک نیست، مثلا وقتی به ارث قهرا چیزی از مورث به وارث منتقل می‌شود به این جا وارث، مالک می‌شود اما نه فعل نرمی از آن سر زده برای خلق این ثروت و این پدیده و این شی و یا هر حقی و هر چیزی که قابل انتقال است از طریق ارث به کسی و وارث و نه تحت تاثیر فعل سخت آن احیانا شی پدید امده این امر و خلق شده و به منصه ظهور نشسته است.

وی بیان کرد: این را می‌توانیم بگوییم اعتباری محض است در واقع با یک اعتباری دارای منشا انتزاع ناشی از فعل سخت فرد داریم و یک اعتباری که به فعل سخت فرد هم نسبتی ندارد و کس دیگری ملکی داشته و فوت کرده و به صورت قهری این فرد وارث بوده و ملک منتقل شده و وارث نقشی در پیدایش این ملک نداشته است این اعتباری محض است و قسم سوم اعتباری محض نیست، اعتباری دارای منشا انتزاع است، به هر حال ناشی ملکیت و مالکیت انتزاع می شود از فعل سختی که از او سر زده است به این تریتیب می توانیم بگوییم 4 نوع و 4 طبقه مالکیت می توانیم قائل شویم.

مؤسس و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی عنوان کرد: نکته مهم دیگر اینکه تاکید کنیم روی اهمیت مالکیت فکری؛ به هر حال چنان که عرض شد مالکیت فکری ناشی از و تحت تاثیر و برآیند فعل نرم مالک است و گفتیم بین نفس مالک و آن ملک، پیوندی برقرار می شود شبیه پیوندی که بین خدای متعال و مخلوقاتش است ذیل این روایت معروف رسول خدا تفاسیری گوناگونی مطرح شده مَن عَرَفَ نَفسَهُ فقَد عَرَفَ رَبَّهُ.

وی گفت: یک جهت این است گفتند نفس آدمی به خدای متعال شباهت دارد؛ خدا شبیه نفس نیست، اما نفس آدمی شبیه خدای متعال است از این جهت که خدای متعال از نیست، هست پدید می آورد و آن چه را خلق می کند از نیست پدید آورنده است؛ در مالکیت فکری نیز به نظر می رسد همین جهت وجود دارد یعنی فکر آدمی که ناشی از نفس و برآیند نفس است نه فعل جسمی وی این شی و امر را که ملک فکری شده به وجود آورده است.

تعبیر مالکیت فکری دقیق تر از تعبیر مالکیت معنوی است

آیت الله رشاد اظهار داشت: از این جهت مالکیت فکری از اهمیت خاصی برخوردار است در این جا گاهی دو تعبیر را به کار می برند گاهی می گویند مالکیت فکری و یا معنوی تعبیر می کنند؛ به نظر می رسد تعبیر مالکیت فکری دقیق تر از تعبیر مالکیت معنوی است، مالکیت معنوی علاوه بر این که از این جهت که معنویت به معانی گوناگون به کار می کرد وقتی او را وصف به مالکیت قرار می دهیم موجب تشویش اذهان می شود انتقال مدعا دشوار می شود به دلیل تکثر تلقی ها و ذهن انسان مشوش می شود به جهات مختلف تا بفهمد منظور از مالکیت، معنوی مالکیت قدسی نیست مالکیت مُلکی است اما به نحو معنوی است و به اشیای غیر محسوس تعلق گرفته است و این اصطلاح در ادبیات سایر ملل و سایر زبان ها رایج نیست و معادل ندارد مالکیت معنوی اما به دیگر زبان ها به مالکیت فکری اطلاق می شود لذا به این دو جهت به نظر می‌رسد تعبیر مالکیت فکری از مالکیت معنوی بهتر است.

وی در ادامه بیان کرد: نکته سوم اینکه مالکیت فکری به اعتبار و در قیاس با انواع مالکیت، به جز مالکیت واقعی و حقیقی مطلق که مالکیت خدای متعال نسبت به مخلوقاتش است از یک ارزش بیشتری برخوردار است و از کارکرد افزون تری یعنی آن چه دست آفریده و دست آورده فکر است معمولا عنصر ارزشمند تری است تا آن که دستاورده و دست پرورده دست است، و آثار مترتب بر ملک فکری بسی کمی و کیفی افزون‌تر و بالاتر است و از جمله اینکه عمدتا عناصر نرم حیات انسان مانند فرهنگ و علم و حتی فناوری دست پرورده و دستاورده فکر آدمی است در واقع مخلوق فکر انسان است و مخلوق فعل سخت انسان؛ و اصولا اگر بنا باشد بین مالکیت اعتباری دارای منشا انتزاعی یا مالکیت فاقد منشا انتزاع مستند به فعل سخت انسانی یا فعل نرم همانند موضوع ارث اگر مقایسه شود.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: این ها قابل مقایسه نیستند و نقشی که مالکیت فکری و فرآورده‌های فکری آدمی در پیدایش عناصر نرم حیات بشر و امور حیاتی زیست بشر ایفا می کند قابل قیاس نیست اصولا در کفه ترازو قرار بدهیم و مالکیت اعتباری محض یا مالکیت اعتباری دارای منشا انتزاع را در کفه دیگر قرار دهیم اصولا این ها هم وزن نیستند و آن چه تمدن خلق می کند مالکیت فکری است و آن چه فناوری پدید می‌آورد مالکیت فکری است و آن چه نظامات را که جز مولفه های تمدن هستند پدید می آورد این فعالیت فکری است.

وی گفت: آن چه دانش و معرفت را خلق می کند فکر است و علم از جنس فرآورده های فکری است لذا ارزش فوق العاده ای به لحاظ کیفی، مالکیت فکری دارد و البته چه بسا به لحاظ کمی نیز شاید چنین باشد چون در آن مالکیت اعتباری دارای منشا انتزاع، فکر نیز سهم و شرکتی دارد در پیدایش آن اثر و ملک اعتباری و از این جهت ما باید توجه بیشتری به مساله مالکیت فکری داشته باشیم اگر کشور بخواهد ترقی کند پیشرفت کند و بناست تمدنی بنا نهاده شود و اگر بناست جامعه متحول شود و تاریخ بسازیم و در این پیچ تاریخی که در آن قرار داریم و در حال حرکت هستیم پیشرو باشیم و احیانا از سایر ملل جلو بزنیم باید به مالکیت فکری اعتبار بیشتری بدهیم و بیشتر اعتنا کنیم و باید دریغاگو بود و اسف خوان که در جامعه ما و نهادهای ما و مراجع تصمیم گیری ما و در قوای مختلف، قوای سه گانه در محاکم کشور و در مجموعه نهادها و مجموعه متولیان امور و مسئولان آن اعتنایی که باید شود نمی شود.

آیت الله رشاد تاکید کرد: تا زمانی که مالکیت فکری را به رسمیت نشناسیم و حساس نباشیم و اعتبار در خور را قائل نباشیم و در عمل ملتزم نباشیم علمی پیشرفتی نمی‌کند و تمدن اتفاق نمی افتد و فناوری رشد نمی کند و اگر فناور خالق و اگر مبتکر و مبدع و مخترع و دانشمند و اندیشمند مطمن نباشد که حقوق حفظ می شود ما در یک نقطه ای دچار وقفه مطلق یا کندی در روند و رفتار و فرآیندها خواهیم شد و این بزرگترین مانع بر پیشرفت و توسعه و پیدایش تمدن و تحقق تکامل اجتماعی خواهد بود.

وی گفت: لذا توصیه من به مدیران در نقاط و ساحات و مراتب و مراحل گوناگون مدیریت کشور این است که این امر مهم بسیار توجه کنیم و اخیرا قاون خوبی را مجلس تنظیم و تدوین کرده و در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز تلاش هایی است ولی بیش از این باید به این مساله اهتمام کنیم و در پایان فضلای حوزه عرض می کنیم در این موضوع باید کار کنیم مالکیت فکری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است رشته ای باید راه بیفتد رشته مالکیت فکری در حوزه های علمیه باید رواج یابد مسائل مختلف که در پیوند مالکیت فکری هستند پیش بینی شود و فقهای عظام و صاحب رساله و فتوا به این امر توجه بیشتری نمایند.

رئیس شورای حوزه‌های علمیه‌ی استان تهران اظهار داشت: در اصل مساله مالکیت فکری تردید نکنیم و یا احیانا آن را با مالکیت اعتباری قیاس نکنیم، چرا که اهمیت زیادی دارد و شاید با توجه به آن در بسیاری از شئون و امور جامعه گره‌های کوری گشوده شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید