نظریهی ابتناء
برساختگی تکون و تطور معرفت دینی
بر تأثیر ـ تعاملِ متناوب ـ متداوم مبادی خمسه
مشخصات نشر: تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۹
مقدمهی صاحب نظریه
ظهور پارهای تشکیکها و تشویشها در باب امکان و روشمندی اکتشاف دین، و مبانی و منطق تکون و تحول معرفت دینی و حدود انطباق معرفت دینی با نفسالأمر دین، از سویی، و وجود برخی کاستیها و کژیها در روشگانهای رایج دینپژوهی، از دیگر سو، این کمین را ـ همچون، بسیاری دیگر ـ به ضرورت طراحی و تدوین دستگاه روشگانییی کارآمد و روزآمدِ برای «کشف و کاربرد گزارهها و آموزههای دینی»، و نیز تبیین مبانییی متقن و منسجم برای پاسخگویی به مسائل نوپدید در ساحات «معرفت دینی» از جمله فرایند تکون آن رهنمون گشت، و مدتی با این دغدغه زیستم تا اینکه در تابستان سال یکهزار و سیصد و هفتاد و نه، حاصل تأملات اولیهی خویش را در صورت انگاره و اطروحهای خام سامان داده، برای نخستینبار در نشستی سهروزه در مشهدالرضا (علیه آلاف التحیهًْ و الثناء) برای یک گروه دانشگاهی ارائه کردم، اکنون افزون بر ده سال است که این فعالیت علمی، دغدغهی فکری اصلی این کمین شده است و ماهانه بخش قابل توجهی از اوقات مرا به خود مشغول داشته است.
در ادامهی کار، بدین فراست افتادم که هر چند مطلوب کانونی و کمالی منطق فهم دین، اکتشاف دین (= درک صائب و جامع آموزهها و گزارههای دینی) است، اما
اوّلاً: اکتشاف دین، با بازشناخت «مبادی و متغیرهای حقاً و بحق دخیل در تکون معرفت دینی»، از «متغیرهای حقاً اما نابحق دخیل» و بازشناساندن «متغیرهای دخیلانگاشته»، (که حقاً و هرگز دخیل نیستند) و با آراست و کاربست درست و دقیق گروه اول، و بازداشت گروه دوم از تأثیرگذاری در فهم دین، رخ میدهد؛ در نتیجه منطق کشف دین عبارت است از «دانش تنسیق مبادی و متغیرهای حقاً و بحق دخیل، و مضبوطسازی سهم و نقش هریک از آنها در فرایند اکتشاف گزارهها و آموزههای دینی»
ثانیاً: بازشناخت سه گروه پیشگفته، از عهدهی منطق فهم دین، بیرون است؛ زیرا عمدهی این مباحث، یا از نوع مباحث پیشینی منطقاند یا پسینی معرفتاند، و در هر دو صورت، آنها مسائلی فراروششناختیاند.
ثالثاً: ـ با توجه به نکتهی پیشگفته ـ برای بینیاز شدن دانش منطق فهم دین از ورود در مباحث تمهیدی، باید در یک دانش پیشینی مستقل، پیساختهای مباحث منطق فهم دین طرح و تحکیم شده باشد.
رابعاً: لاجرم و بهرغم تلاش طالبان کشف گزارهها و آموزههای دینی، معرفتی فراچنگ آنان میافتد، که میتواند صد در صد منطبق با نفسالامر دین باشد و میتواند آمیزهای باشد از دریافتهای صواب و ناصواب؛ از اینرو بدون مطالعهی فرانگر عقلانیِ پدیدهی «معرفت دینی» و آسیبشناسی و درستیآزمایی معرفت حاصل از کاربست منطق فهم دین، طراحی منطق اکتشاف، ناتمام خواهد بود.
لهذا نکات بالا، ضرورت سامانبخشی به مبانی منطق فهم دین از سویی و مطالعه و تحلیل فرانگر ـ عقلانی احکام کلی مقولهی معرفت دینی از سوی دیگر، ضرور مینمود، از این رو بود که در پی طراحی دستگاه روشگانی کشف دین، به طراحی و تدوین «فلسفهی منطق فهم دین»، و «فلسفهی معرفت دینی» نیز پرداختم. از این اقدام نیز نتیجهی دلگرمکننده و امیدبخشی بهدست آمد، و بخشهایی از مطالعات صورت بسته در زمینهی فلسفهی منطق فهم دین و فلسفهی معرفت دینی در تحقیق «مبانی و موانع نوفهمی و نظریهپردازی دینی» بازتابیده است که امید میبرم حاصل آن در آیندهی نهچندان دور آمادهی عرضه گردد. (انشاءالله)
حاصل مطالعات ده ساله، اینک در قالب چهار دانشواره، با عنوانهای زیر، در شرف سامان یافتن است:
۱٫ فلسفهی دین [اسلامی].
۲٫ فلسفهی منطق فهم دین.
۳٫ منطق فهم دین (و روشگانهای تخصصی)
۴٫ فلسفهی معرفت دینی.
مسائلی از قبیل ماهیت معرفت دینی، عوامل معرفتی و غیرمعرفتی تأثیرگذار در پیدایش آن، فرایند تکون معرفت دینی، سازکار و فرایند تحول و تکامل معرفت دینی، ارزش معرفتشناختی آن، و…، از جملهی مباحث اصلی فلسفهی معرفت دینی است.
«نظریهی ابتناء»، از سویی چونان چارچوب نظری برای منطق فهم دین پیشنهادی قلمداد میشود، و از سوی دیگر نظریهیی است در تبیین فرایند تکون و تطور معرفت دینی، که طی سه جلسه و به مدت حدود ده ساعت با حضور شورای داوری و کمیتهی ناقدان مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت و به مثابهی نظریهی جدید در حوزهی فلسفهی معرفت دینی مورد تأیید قرار گرفت. و اینک در قالب این رساله که مشتمل بر مقالهی حاوی تبیین فشردهی نظریه و متن مذاکرات جلسات مزبور از سوی دبیرخانهی هیأت حمایت از کرسیها، جهت استحضار اهل نظر منتشر میشود.
در پایان این یادداشت، شرح برخی از کلمات و تعابیر کلیدی به کار رفته در تحقیق بهویژه در تبیین نظریه درج میشود:
اکتشاف دیالکتیک ـ دینامیکال دین: فرایند تکون و تکامل و تحول معرفت دینی به نحو تدریجی و پایانناپذیر در بستر تأثیر ـ تأثر جدلی و دادوستدی پیوسته و پویای مبادی پایه.
برآیندوارگی معرفت: برساختگی معرفت بر فرایند تأثیر و تعامل عوامل دخیل در تکون آن.
بروندینی: بنا به تلقی رایج متأثر از ادبیات دینی مسیحی: هر آنچه جز از متن مقدس فراچنگ آمده است؛ بنا بر نظر اسلامی و مختار: مقابل معرفت دینی موجّه.
پیراشناخت: هر آنچه که به نحو عارضی و خارج از ذات شناختگر و شناخته، نقش ایجابی یا سلبی در فرایند تکون معرفت ایفاء میکند. پیراشناختها به منابع (شناختبخشها)، معدات (شناختیارها) موانع (شناختشکنها) معیارها (شناختسنجها) تقسیم میشوند.
پیشانگارههای فهمپذیری دین: اصول موضوعی که امکان اکتشاف دین، تفسیر و تعیّن معنایی متون دینی را توجیه میکند.
تأثیر ـ تعامل بیناعناصری: کارکردهای معرفتی ـ منطقی درون مبدءی ناشی از اعمال نسبت و مناسبات عناصر یک مبدأ با همدیگر، در فرایند تکون و تطور معرفت دینی.
تأثیر ـ تعامل درونعنصری: از اقسام و افراد هر مبدأ (بمثابه کلی) به عنصر تعبیر میکنیم؛ نقشآفرینی و سهمگذاری اجزاء عناصر هریک از مبادی را در فرایند اکتشاف دین، تأثیر ـ تعامل درونعنصری مینامیم.
تأثیر ـ تعامل فراعنصری: کارکردهای معرفتی ـ منطقی مبادی در فرایند تأثیرگذاری افقی / عرضی و عمودی / طولی، بر تکون و تحول معرفت دینی.
تأثیر ـ تعامل مبادی: انواع و صور نقشآفرینی و سهمگذاری افقی و عرضی مبادی خمسه در تولید معرفت دینی.
تحقق دین: صورت ذهنی و عینی دین / التزام جوانحی و جوارحی به دین (اعتقاد نظری و انقیاد عملی به دین).
تحول ارتقایی: تطور تکاملی معرفت دینی.
تحول قهقرایی: تطور تنزیلی یا تحریفی معرفت از دین.
تحول معرفت دینی: دیگرگونشدگی معرفت از دین / هرگونه تطور ارتقایی یا قهقرایی در معرفت دینی.
تشریع: شریعتگذاری / بالمعنی الاعم: انشاء و ابلاغ دین، و بالمعنی الأخص: جعل احکام قدسی؛ مقابل تقنین (قانونگذاری عقلایی).
تعامل حلقوی: دادوستد متناوب ـ متقابل معنافزایانه، معناگرانه و معناسنجانهی عوامل دخیل در اکتشاف دین.
تفهم دین: استنباط و اکتشاف گزارهها و آموزهها.
تکون معرفت دینی: شکلگیری درک موجه از دین.
حوزههای قلمرو دین: نظامهای معرفتی ـ معیشتی تشکیلدهندهی هندسه دین / اضلاع هندسهی معرفتی دین.
درستیآزمایی: واکاوی و سنجش صحت دلالات، مدلولات، و کاربست ادله.
دروندینی: بنا به تلقی رایج امروز: معرفت یا مسئلهی مأخوذ از متون مقدس/ نقلی؛ بنا بر نظر صحیح و اسلامی: هر آنچه از مدارک و دوال دینی معتبر ـ اعم از نقل و غیرنقل ـ بهدست آید.
دلالتپژوهی: پژوهش و کاوش برای احراز مدلول دوال.
دین: دستگاه معرفتی ـ معیشتییی که از سوی مبدأ حیات و هستی برای تأمین کمال و سعادت آدمی به او الهام و ابلاغ شده است.
دینپژوهی: هرگونه پژوهش و بررسی در دین و دربارهی دین و دینداری و دینداران.
روشگان (اسلوب): سامانهی فراهم آمده از مجموعهی قواعد و ضوابط همگن و سازوار.
روشگانهای تخصصی: سامانههای «تفسیر هریک از مدارک معتبر» (متون)، یا «کاربرد هریک از مدرکات معتبر»، یا «کشف هریک از حوزههای معرفتی معیشتی دینی».
رویکرد (اتجاه): زاویهی دید فهمنده در مقام کاوش برای فهم دین مانند عقلگرایی یا نصگرایی.
رهیافت (منهج): آنگاه که یک رویکرد، یک دستگاه روشگانی تام انگاشته شده در تحصیل فهم متون دین بهکار رود.
زبان دین: هویت و ساختار رسانشی و دلالی متون قدسی و قضایای لاهوتی.
زبان دینی: هویت زبانی معرفت دینی و دانشهای دینی.
سرشت معرفت دینی: ساخت و صفات ذاتی «محصَّل کاوش موجه برای اکتشاف دین».
سنجهها: ابزارهای سنجش (و درستیآزمایی) معرفت دینی؛ سنجهها دو نوعند: محرِز و منذِر.
سنجههای محرِز: سنجشگرهای قطعی.
سنجههای منذِر: سنجشگرهای ظنی (سنجههایی که وقوع خطا در فهم را محتمل میدارد).
شریعت: بالمعنی الاعم: دین / بالمعنی الخاص: حکمت عملی دین (احکام و اخلاق) / بالمعنی الأخص: احکام تکلیفی (در مقابل احکام تهذیبی = اخلاق).
شناختگر: شناسنده / فاعل شناسا.
شناخته: متعلق شناسا / معلوم بالذات، معلوم بالعرض.
عقل: قوهی استدلالگر معرفتزای (شناختگر و سنجشگر) آدمی / ابزار مجردی که نفس انسان، علوم را بدان ادراک میکند.
علم دینی: (به نظر ما این تعبیر مقول به مراتب است.) دانشی که تواماً مبانی، محمول و موضوع قضایای آن، یا فقط مبانی، یا تنها محمولها، یا فقط موضوعات قضایای آن از متون و مدرکات معتبر دینی برگرفته شده، یا مجموع آنها با روششناسی معتبر دینی، یا با غایت و کاربرد دینی، یا… صورت بسته است.
عوامل بحق دخیل: متغیرهایی که اکتشاف صائب گزارهها و آموزههای دینی را میسر میسازند و باید در مقام درک دین ملحوظ گردند.
عوامل دخیلانگاشته: متغیرهای ادعایی که حقیقتاً بر تکون درک دین و تحول معرفت دینی مؤثر نیستند.
عوامل نابحق دخیل: متغیرهایی که دخالت آنها در فرایند تکون یا تحول معرفت دینی، موجب وقوع خطا در درک دین و قضایای دینی میگردند.
فرایند معرفت: سیر و سامانهی صورتبندی معرفت / جریان عمل عوامل ذینقش و ذیسهم در پدیدآیی معرفت.
فطرت: سرشت ویژهی آدمی که منشأ پارهای شناختها و گرایشهای پیشابرهانی و پیشاآموزشی است.
فلسفهی دین: دانش مطالعهی فرانگر ـ عقلانی دربارهی امهات مسائل و مدعیات دین.
فلسفهی معرفت دینی: دانش مطالعهی «فرانگر ـ عقلانی» معرفت دینی.
فلسفهی منطق فهم دین: دانش مطالعهی مبادی و مبانی روشگان جامع اکتشاف دین.
فهم دین: تلقی صائب گزارهها و آموزههای دینی، از متون مقدس.
قرائتپذیری: برتافتن متن، برداشتهای متفاوت بلکه متهافت را، آنسان که از متن واحد معرفتهای دستگاهوارهی چندگانه چندگونه فراهم تواند شد.
گزارهی دینی: جملهی قدسی اخباری / قضیهی حاوی گزارش دینی از واقع / گزارههای دینی به دو نوع عقیدتی و علمی تقسیم میشود.
مبادی اکتشاف: عوامل و متغیرهای «حقاً» و «بحق» دخیل (ذیسهم و ذینقش) در تکون، تکامل و تحول معرفت دینی که باید به مثابه نقطهی عزیمت در فهم متون و کشف گزارهها و آموزههای دینی منظور داشته شوند.
مبدأ دینشناختی: تلقیات پیشینی از مختصات بنیادین دین / نظرات فلسفی مجتهد و مجری دین در زمینهی امهات مسائل دربارهی دین (که بر فرایند فهم و کشف دین تأثیرگذار است)
مبدأ قلمروشناختی: تلقی از هریک از مختصات حوزههای معرفتی دین / نحوهی تصور از ویژگیهای مصب، متعلق و موضوع قضایای هریک از حوزههای هندسهی دین / سرشت و صفات خاص هریک از حوزههای عقاید دینی، علم دینی، احکام دینی، اخلاق دینی، تربیت دینی و بخشهای زیرمجموعهی آنها.
مبدأ مخاطبشناختی: انسان به مثابه مفسر و فهمنده، و به مثابه مکلف، مخاطب دین است؛ تصور از تواناییها و ناتوانیهای او، که ثبوتاً و اثباتاً در تلقی دین و اعتقاد و التزام بدان نقشآفرین است.
مبدأ مصدرشناختی: تصور و تصویر پیشینی آدمی از مصدر دین و مشرِّع شریعت / نحوهی تلقی فهمنده و دینپژوه از ذات و صفات شارع؛ نبی و ولی (که ثبوتاً و اثباتاً در فرایند فهم و کشف دین تأثیر میگذارد)
مبدأ معرفتشناختی: نظر و نگرش دینپژوه در باب شمار مدارک و مدرکات (دوال برونی و درونی دین) و اجزاء و عناصر، و گستره و انواع کارکرد معرفتی ـ منطقی آنها در اکتشاف دین.
متغیرهای دخیل: عوامل متطوّر «حقاً» مؤثر بر تحول معرفت دینی.
متون دینی (مقدس): نصوص حاوی گزارهها و آموزههای دینی که از سوی مبدأ دین، نازل یا از ناحیهی انسان معصوم صادر و به ما واصل شده است.
مدارک دین: دوالّ برونی فهم دین / کتاب و سنت / متون مقدس / حجتهای نقلی دریافت و فهم گزارهها و آموزههای دینی.
مدرکات دین: دوالّ درونی (درونخیز) کشف گزارهها و آموزههای دینی / عقل و فطرت.
مطالعهی فرانگر عقلانی: پژوهش مشرفانهی عقلانی یک علم یا امر عمده (دستگاهوار).
معرفت دینی: محصَّل سعی موجَّه برای کشف گزارهها و آموزههای دینی.
معرفتزایی: کاشفیت / ابزار تولید آگاهی بودن.
معرفتشناسی دینی: بنا به تلقی متعارف امروز: مطالعهی معرفتشناسانهی معرفت دینی/ به معنی صحیح، از آن جهت که ترکیب وصفی است: نظریهًْ المعرفهی مأخوذ از/ یا منسوب به دین.
معناداری دینی: حکایتگری و واقعنمایی قضایای دینی.
معناگری: کارکرد تفسیری یک مُدرِک و مَدرَکْ نسبت به مَدرَک دیگر / استنطاق و گویانندگی دوال.
معیار علم دینی: شاخص ممیز بین معرفت قدسی و غیرقدسی.
منطق فهم دین: دستگاه روشگانی جامعی که اکتشاف گزارهها و آموزههای حوزههای هندسهی معرفت دین میسر میسازد.
نظامپردازی دینی: اکتشاف و تنسیق کلانْسامانه یا خردسامانهی کاربردی برای تحقق تمام دین، یا حوزهای خاص از آن.
نظریه: نگره یک یا چند گزارهی منسجمِ مبتنی بر مبنا (یا مبانی)، منطق، دلیل (یا دلایل) و مؤیدات موجه که پذیرش آن، سبب دگرگونی معتنابهی در یک قلمرو علمی یا عملی گردد.
نظریهپردازی: تولید نظریه.
نظریهی تحول: نگرهی عقلانی تبیین و توجیه «تطور معرفت دینی».
نقدناپذیری: حق غیرمشوب نامشتبه بینیاز از باطلزدایی (از باب سالبه به انتفای محمول، نه سالبه به انتفای موضوع).
نوآوری دینی: هرگونه ابداع علمی موجه در زمینههای «تفهم دین»، (اکتشاف قضایا)، «تفهیم دین» (انتقال به غیر) و «تحقق دین» (التزام و اجرا).
هرمنوتیک متنمدار: گرایش هرمنوتیکی که متن را مستقل از ماتن و اثر را از خالق آن میپندارد بر این باور است که معنی متن در گفت و شنود و داد و ستد میان مفسر و متن صورت میبندد.
هرمنوتیک مفسرمدار: گرایشی هرمنوتیکی با برجستهسازی نقش مفسر و اخلاط در سهمگذاری پیشانگارهها، انتظارات و مختصات مفسر در شکلگیری فهم متن، اصالت در حد علیت تکون فهم از متن برای مفسر قائل است.
هرمنوتیک مؤلفمدار: گرایش پدیدآمده از نظریههای هرمنوتیک که اصالت را به مؤلف میدهد و نقش و وظیفهی مفسر را کشف قصد مؤلف و خالق اثر میانگارد.
هرمنوتیک واقعگرا: گرایشی در هرمنوتیک که ضمن اذعان به نقش و تأثیر مختصات متن و مفسر، با اعتقاد به تعین معنایی و کشفپذیری مراد مؤلف با تنظیم نسبت و مناسبات واقعبینانه اما مدیریتپذیر اضلاع و مبادی پیشگفته، قائل به قابل دستیابی بودن معنای متن است.
در پایان بر خود فرض میدانم از مساعدتهای یکان یکان مدیران محترم پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و از دستاندرکاران دبیرخانهی هیأت حمایت از کرسیها که به برپایی اجلاسیه همت گماشتند و نیز از اساتید و فضلای ارجمند حضرات علی عابدی شاهرودی، ابوالقاسم علیدوست، عبدالحسین خسروپناه، سعید جوادی آملی، و حضرات دانشوران ارجمند: سید محمدمهدی میرباقری، علیرضا قائمینیا، ابوالفضل کیاشمشکی و هادی صادقی که با شکیبایی مسؤولانه، در جلسات نقد و دفاع نظریه حضور یافتند و عالمانه و منصفانه به نقد و داوری آن پرداختند عمیقاً سپاسگزاری میکنم.
فهرست
یادداشت دبیرخانه هیأت حمایت
مقدمهی صاحب نظریه
شناسنامهی علمی(cv) حجتالاسلام والمسلمین استاد علیاکبر رشاد
نظریهی ابتناء
درآمد
اصول چهارگانهی نظریه
فصل یکم) اصل نخست
فصل دوم) اصل دوم نظریه
فصل سوم) اصل سوم نظریه
تبیین مبادی خمسه
یک) مبدأ مصدرشناختی
دو) مبدأ دینشناختی
سه) مبدأ معرفتشناختی
چهار) مبدأ قلمروشناختی
پنج) مبدأ مخاطب / انسانشناختی
فصل چهارم) اصل چهارم نظریه
اجلاسیههای دفاع و داوری «نظریهی ابتناء»
اجلاسیهی دفاع و داوری «نظریهی ابتناء» (جلسهی اول)
اجلاسیهیدفاع و داوری «نظریهی ابتناء» (جلسهی دوم)
اجلاسیهی دفاع و داوری «نظریهی ابتناء» (جلسهی سوم)
کارنامهی علمی داوران
استاد علی عابدی شاهرودی
استاد ابوالقاسم علیدوست
استاد عبدالحسین خسروپناه
استاد مرتضی واعظ جوادی آملی
کارنامهی علمی ناقدان
حجتالاسلام و المسلمین سید محمدمهدی میرباقری
حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا
حجتالاسلام و المسلمین ابوالفضل کیاشمشکی
حجتالاسلام و المسلمین هادی صادقی
کتابنامه
نمایه
ضمایم
تقدیرنامهها
تصاویر