فلسفهى دین
مشخصات نشر: تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۳
پیشگفتار
این کمین، به رغم آنکه فلسفهى دین را به «پژوهش عقلانى فرامتنى در پارهى دین و گزارهها و آموزههاى بنیادین آن» یا «کاوش فلسفى در دین و دربارهى دین» اطلاق مىکنم، بر این باورم که عمدهى مباحث فلسفهى دین از متون دینى (به ویژه اسلامى) قابل استنباط است و علاوه بر آن (و بلکه) یکى از راههاى سنجش صحت و سقم مدعیات اصلى فلسفهى دین، عرضه و قیاس آنها به مبانى و معارف دینى هموند با آن مدعیات است، از این رو استشهاد بلکه استناد به نقل، خدشه و خللى در هویت «فلسفه دین»ى مباحث این دانش نمىآورد، و ـ چنانکه ملاحظه خواهید فرمود ـ خود نیز در پارهاى از مقالات، از استشهاد به نصوص دینى احتراز نورزیدهام. همچنین بنده حصر مسائل فلسفهى دین را در هشت مسألهى معروف، بلاتوجیه مىدانم، بدین جهت فهرستى که از مسائل این دانش در مقالهى نخست ارائه کردهام فراتر و فراوانتر از مباحثى است که در آثار کلاسیک آمده است.
بین الدّفّتین، هشت مقاله پیش روى شماست:
مقالهى نخست دربارهى دانش فلسفهى دین است، پرسشهاى پیشینى و پیرامونى، چیستى و چِهایى فلسفهى دین، بخش عمدهى مقاله را به خود اختصاص داده است.
مقالهى دوم که عصاره و حصیلهى تدبر و تلاش فکرى چندین سالهى این کمترین است، عهدهدار پیشنهاد سامانهى روشگانى جدیدى براى فهم دین و تحصیل معرفت دینى است.
در روزگار ما سه پرسش زیر سؤالهاى حیاتى دین پژوهى و معرفت دینى است:
«آیا فهم دین، ممکن است؟»، اگر آرى «آیا فهم دین روشمند است؟» و اگر روشمند است «منطق فهم دین چیست؟»
دانشهاى دین پژوهى کنونى ـ از جمله علم اصول، به رغم مزایا و مواهب بدیل ناپذیرش ـ در پاسخ گویى به این پرسشها (به خصوص با توجه به نیازها و نظرهاى نوپیدا) از کمال و کفایت در خور برخوردار نیستند، و حقیر براین باورم که نه تنها در روششناسى فهم دین با کاستىها و کژیهایى مواجهیم، از حیث جامعنگرى در غایت و قلمرو دین، همچنین در بابت مدارک درک گزارهها و آموزههاى دینى و قواعد تنقیح و بازشناخت معرفت دینى، بغایت حاجتمند بازنگرى و بازنگارى هستیم؛ تقسیم ثلاثى سنتى معارف (به عقاید، احکام و اخلاق) تقسیم شاملى نیست؛ برخى مدارک مانند اجماع (به مثابه منبع) فاقد حجیّت و کارایى است؛ تقسیم سنتى سنت (به قول، فعل و اقرار) دقیق نیست؛ سنت فعلى و فعل هِدایىِ معصوم (که داراى سه قسم است: ایجادى، امساکى و امضایى) مىتواند در عرض سنت قولى، حجّت مستقلى قلمداد شود؛ عقل آنچنان که شایان شأن الاهى او ـ به مثابه حجّت موجّه حق ـ مصب اهتمام برخى دینپژوهان نیست؛ سهم فطرت در درک دین و بازشناخت سره از ناسره در معرفت دینى مغفول مانده است؛ سنجش و آسیبشناسى معرفت دینى نیازمند بسط و قاعدهگذارى جامعترین است؛ على هذا براى سد خلأها و رفع خطاهاى پیشگفته و ایجاد امکان دسترسى به فهم جامع و صائب، روزآمد و کارآمد دین، باید دانش کاملتر و کارآمدترى سامان یابد؛ این دانش مىتواند منطق فهم دین نامیده شود.
«پدیدهى فهم دین» عنصر کانونى مباحث منطق فهم دین است، برایند ماهیت و مختصات متغیرهاى پنجگانهى «مبدأ دین»، «مدارک دین»، «مُدْرَک (ساحات و غایات) دین»، «مُدْرِک» (مخاطب و مفسّر) و «متد ادراک دین»، در مقام گزینش و کارگماشت روشها و قواعد فهم باید به نحوى مضبوط و معقول منظور گردد؛ پدیدهى فهم دین، برآمد و پىآورد کاربرد درست و دقیق رهیافت جامع نگر به دین است؛ این کمین بر آنم که با پذیرش نقادانهى بخشهایى از دست آورد علوم دینشناسى و متن پژوهى سنتى و جدید مىتوان به یک سامانهى کارآمد و روزآمدى در فهم دین دست یافت؛ در مقالهى دوم در این راه سعى بلیغ صورت دادهام، وَ اللّهُ مِنْ وراءِ الْقَصد و هُو الفّتاحُ الهادى.
مقالهى سوم، (در حقیقت به مثابه نمونه)، شرح نسبى جزء کوچکى از یکى از مدعیات منطق فهم دین به عهده گرفته است؛ فهم قرآن که اولین مدرک درک معارف دینى است بدون درک و لحاظ یک سلسله نهادهاى پیش انگاشته میسر نمىگردد. این نهادها به دو گروه اصلى و اصطیادى قابل تقسیم است، نهادهاى اصلى عبارتند از: ۱٫ وحیانیت متن و محتواى قرآن، ۲٫هدایت مآلى قرآن، ۳٫ عقلایى بودن ساخت زبانى قرآن، ۴٫ حکیمانگى و معقولیت قرآن، ۵٫ فطرت نمونى آموزههاى قرآنى. سایر نهادها از نهادهاى اصلى قاب اصطیاد است.
در مقالهى چهارم پیامدهاى فلسفى کلامى نظریه تکثرگرایى دینى بازگفته شده، مقالهى پنجم که متمم مقالهى چهارم است گزارش چکیدهاى است از مباحثهاى که بین حقیر و پروفسور جان هیک (صاحب نظریهى پلورایسم دینى) صورت بسته است.
مطلب ششم به یکى از مهمترین مباحث فلسفهى دین یعنى نسبت دین و ایدئولوژى پرداخته است.
هرچند درج دو مقالهى آخر در این کتاب، توجیه موجهى دارد، اما خوانندهى فرهیخته مىتواند عجالتا آن دو را میهمان این چاپ فلسفهى دین بینگارد، تا مگر با سپردن جاى خود به مقالات دیگر، و با اندکى بسط و بازآرایى، این دو مقاله، در آینده صورت رسالهى مستقلى را پیدا کند.
از سازمان انتشارت پژوهشگاه، به ویژه جناب آقاى اشلافى مدیر تولید سازمان و همکارانشان که به کوششى حوصله سوز، سنگلاخ قول و قلم این بىبضاعت را به راهى در خور پیمایش بدل کردند، از صمیم دل سپاسگزارم. از اصحاب فکر و ارباب معرفت، خاصّه حوزویان ـ که مرزبانان حریم حلال و حرام الهىاند ـ نیز خاضعانه مىخواهم، این نوسفر خام سرا را از هیچ گونه نقد و نظر ـ هرچند خرد ـ محروم ندارند.
وَفِّقْنا اللّهمّ لما تُحبُّ و تَرضىَ واهدنا اِلى الصّوابِ و السّداد، فَانّک خیرُ موفِقٍ وهاد.
على اکبر رشاد
اردىبهشت یک هزار و سیصد و هشتاد و سه
فهرست
پیشگفتار
۱٫ فلسفهى دین
پیشینهى فلسفهى دین
پرسشهایى دربارهى فلسفهى دین
چیستى فلسفهى دین
مراد از فلسفه و دین، در فلسفهى دین
تعریف دین
چند نکتهى پیشا تعریفى
تعریف پیشنهادى ما
مسایل فلسفهى دین
چند تذکار
۲٫ دیباچهاى بر منطق فهم دین
درآمد
یک) سه پرسش اصلى و عصرى دین پژوهى
دو) حُسن و هنر علم اصول
سه) کاستىها و ناراستىهاى علوم رایج دین پژوهى
چهار) اصول رایج، فاقد خصال سه گانهى شمول، کمال و حسن تالیف است
پنج) سیر و سنتهاى ظهور دانشهاى نو
ساختار کلان طرح منطق فهم دین
مقدمه: مبادى و کلیات
أ. دربارهى منطق فهم دین
جدول نسبت دانش منطق فهم دین با دانشهاى دین پژوهى
شرح پارهاى از اصطلاحات و مفردات کلیدى منطق فهم دین
مقارنهى اجتهادگرایى و قرائت پذیرانگارى
فصول اصلى دانش منطق فهم دین
ب. دربارهى فلسفهى معرفت دینى
فهرست تفصیلى برخى مباحث طرح «منطق فهم دین»
۱ ـ مبحث رهیافتشناسى فهم دین
یک) پیش انگارههاى فهم پذیرى دین
دو) چیستى رهیافت به دین
سه) گونههاى رهیافت به دین
چهار) رهیافت آمیخت ساختگان جامعنگر
پنج) نهادهاى عام راهنماى فهم دین
۲ ـ مبحث دوال و مدارک دریافت و درک دین
یک) تعریف
دو) اقسام مدارک و دوال
سه) بایستگى بازپژوهى نقادانهى سنتشناسى
چهار) فطرت، به مثابه دال دینى
نمودار اقسام و مراتب فطرت
چالشهاى مدرک انگارى فطرت
پنج) نقد ادلهى غیرحجت
شش) مدارک درک دین و چهارده مسالهى اساسى
تقسیمات و اقسام کارکرد عقل در دینپژوهى
۳ ـ مبحث ضوابط فهم دین
یک) تعریف
دو) اقسام ضوابط
أ. ضوابط معطوف به مبدأ دین
ب. ضوابط معطوف به متن
ج. ضوابط معطوف به مُدْرَک
د. ضوابط معطوف به مُدْرِک و مفسِّر
ه. ضوابط معطوف به منطق ادراک
۴ ـ مبحث موانع فهم دین (آسیبشناسى معرفت دینى)
یک) تعریف
دو) اقسام آفات و موانع
سه) آفات (فرضى) عارض از سوى ماتن
چهار) آفات ناشى از متن
پنج) آفات معطوف به مُدرَک
شش) آفات ناشى از مضایق و مغیّرات مرتبط با مُدرِک و مخاطب
هفت) آفات ناشى از منطق ادراک
۵ ـ مبحث سنجش معرفت دینى
یک) تعریف
دو) نمونههایى از روشهاى سنجش معرفت دینى
تذکار: تقسیمات روشهاى سنجش
۳٫ نهادهاى راهنماى فهم قرآن
درآمد
تعریف نهادهاى راهنماى فهم قرآن
نهاد یکم ـ وحیانیت قرآن
الف ـ تحلیل وحیانیت
ب ـ ادلّه و مؤیّدات وحیانیّت
ج ـ برایند و برونداد نهاد وحیانیت
نهاد دوم ـ هدایتْ مآلى قرآن
الف ـ تحلیل هدایتْ مآلى
ب ـ ادلّه و مویّدات هدایتْ مآلى
ج ـ برآیند و برونداد نهاد هدایت مآلى
نهاد سوم ـ هویت عقلایى ساخت عمومى زبان قرآن
الف ـ تحلیل هویت زبان قرآن
یک) رویکرد پوزیتیویستى (بىمعناانگارى زبان دین)
نقد عمومى بىمعناانگارى زبان دین
دو) رویکرد کارکردگرا
نقد اجمالى کارکردگرایى
سه) رویکرد نمادینانگارى
نقد اجمالى رویکرد رمزپندارى و مجازانگارى زبان دین
چهار) رویکرد ویژهانگارى زبان قرآن
پنج) نظریهى مختار
ب ـ ادلّه و مؤیّدات نظریهى مختار
نمونههایى از تعبیرات استعارى در قرآن
نمونههایى از مفاهیم ویژه و دیریاب
نمونههایى از احادیثى که براى قرآن ظهر و بطن قائل است
ج ـ برایند نظریهى مختار
نهاد چهارم ـ فطرت نمونى آموزههاى قرآنى
الف ـ تحلیل فطرت نمونى قرآن
ب ـ اثبات فطرت نمونى آموزههاى قرآن
ج ـ برآیند فطرت نمونى قرآن
نهاد پنجم ـ حکیمانگى و معقولیت قرآن
الف ـ تحلیل نهاد حکیمانگى
ب ـ اثبات نهاد حکیمانگى
ج ـ برآیندگى حکیمانگى
۴٫ آب حیوان به ظلمت بردن(پیامدهاى فلسفى کلامى نظریهى تکثرگرایى دینى)
یک) تلویح به چند نکتهى بایسته
دو) وجوه نقض و نقدپذیرى پلورالیزم دینى
سه) لوازم عقلى و کلامى اصالت التکثر دینى
۱٫ پلورالیزم و اجتماع نقیضین
۲٫ پلورالیزم، خویش برانداز است
۳٫ پلورالیزم دینى و اجماع مرکب بر بطلان مسلّمات دینى
۴ . پلورالیزم و امتناع ایمان
۵٫ پلورالیزم و عدم حجّیّت نصوص و متون دینى
۶٫ پلورالیزم و لغویّت ایمان و انقیاد
۷٫ پلورالیزم و طرّارى و تردستى خدا
۸ . پلورالیزم و نقش هدایت گرانهى دین
۹ . پلورالیزم: برات بدعت
۱۰ . پلورالیزم و تعطیل یا انعطال شریعت
۱۱ . پلورالیزم و عصمت انبیا
۱۲٫ دیگر لوازم
۵٫ پلورالیسم دینى و چالش معیار(مباحثه با پروفسور جان هیک)
مولوى و شمولگرایى
من از نسبیت دفاع نمىکنم
آیا پلورالیسم حدیقف دارد؟
خدشه در اطلاق پلورالیسم
۶٫ نسبت دین و ایدئولوژى
پیشینهى واژهى ایدئولوژى
تنوع و تطور کاربرد واژهى«ایدئولوژى»
تعاریف ایدئولوژى
تعاریف کلاسیک و مدرن
اطلاق ایدئولوژى به مکاتب مختلف، در حد اشتراک لفظى است
مختصات متعارض ایدئولوژیها
ارائهى تعریفى عام و شامل براى ایدئولوژى میسور نیست
ایدئولوژى در دیدگاه متفکران معاصر
ایدئولوژى در منظر دکتر شریعتى
کارکردهاى ایدئولوژى از نظر دکتر شریعتى
بایستگى طرح ایدئولوژى اسلامى از نظر شریعتى
تلقىهاى مختلف ایدئولوژى در دیدگاه مطهرى و شریعتى
معنا و مبناى ایدئولوژى اسلامى از منظر استاد مطهرى
ایدئولوژیک کردن دین
معانى چهارگانهى ایدئولوژیک شدن دین
کارکرد ایدئولوژیک دین
ویژگىهاىایدئولوژى
نقد تعمیم اوصاف ایدئولوژىها
انتسابآنچهبه «طبیعت آدمى» و «طبع قدرت» مربوط مىشود، به ایدئولوژى!
اسلام، ذاتا اوصاف منفى ایدئولوژى را برنمىتابد
برخى شبهات مطرح در باب ایدئولوژیک شدن دین
سامانهى پیچیده اما دستیافتنى قرآن
رسالت دین، حیرت یا هدایت؟
مواضع غلط، نتیجهى مبادى و مبانى غلط است
یکى از پنج خطا، منشاء متعارضانگارى دین و ایدئولوژى است
۷٫ فلسفهى فَرَج، فلسفهى جهان برتر
نظریههاى فرجام شناختى
فلسفهى فرج
مبانى نظریه فرج
مبناى اوّل: نظام احسن، بر جهان حکمفرماست
مبناى دوم: هستى، خدا محور و توحید بنیاد است
اصول دهگانهى جهانبینى اسلامى
اصل یکم) هدفمندى آفریدگار و هدفدارى آفریدگان
اصل دوم) نظم و قانونمندى
اصل سوم) وحدت اندامواره
اصل چهارم) آینهسانى و آیهوارگى هستمندان
اصل پنجم) دو ساحتى بودن جهان
اصل ششم) شعورمندى پدیدهها
اصل هفتم) کرنشگرى و پرستندگى همهى هستمندان
اصل هشتم) نیک سرشت و خوش آفرینش بودن انسان
اصل نهم) تداوم حیات و هستى و ترابط دنیا و عقبا
اصل دهم) فراگشتى انسان و جهان
ختام و خلاصه
۸٫ فرجام قدسى تاریخ
درآمد
یک) جهانىسازى، فرآیند یا ترفند؟
دو) سه گونه جهانىسازى: پیامبرانه، فیلسوفانه، اقتدارگرایانه
سه) چه چیزى مىباید و مىتواند جهانى گردد؟
دلایل امتناع جهانىسازى این جهانى
۱٫ استحالهى وقوعى لیبرالیسم
۲٫ ارادهى معارض رقباى مقتدر
۳٫ تکثر فروناکاستنى
۴٫ غربىسازى، آغازى تنفرانگیز
۵٫ بیدارى و مقاومتهاى فزایندهى جهانى
۶٫ تنازع با فطرت
۷٫ تعارض با مشیت الاهى
مبانى جهانى شدن قدسى
اصل اوّل: ارادهى خدا بر چیرگى حق و عدالت
خوشایند الهى
ناخوشایند الهى
فراخوانها و فرمانهاى خدا
خللناپذیرى اراده خداوند
الف) کارها و کسان محبوب خداوند
ب) افراد و اعمالِ ناخوش داشتِ الهى
اصل دوم: همتبارى، همگرایى و همخانگى آدمیان
شاخصهاى توسعه و تکامل حیات انسان در عصر فَرَج