جهان اسلام و معمای عدالت در نهادهای بین‌المللی؛ از قدرت بالقوه تا عملِ پراکنده

جهان اسلام و معمای عدالت در نهادهای بین‌المللی؛ از قدرت بالقوه تا عملِ پراکنده

آیت الله رشاد در ابتدای درس خارج صبح امروز که در حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران انجام شد در ارزیابی‌های خود از نقش جهان اسلام در عرصه بین‌الملل، بر شکاف عمیق میان «قدرت بالقوه» و «عملکرد بالفعل» این بلوک عظیم جمعیتی تأکید کرده‌اند. جمعیتی که یک‌چهارم ساکنان کره خاکی را تشکیل می‌دهد، اما نتوانسته است اراده جمعی خود را در ساختارهای بین‌المللی به طور مؤثرقدرت نمایی کند.
بنا بر این گزارش آیت الله علی اکبر رشاد گفت: مشروعیت نهادهای بین‌المللی طراحیشده برای حفظ صلح و عدالت، در سال‌های اخیر به ویژه در میان ملت‌های مسلمان، با چالش‌های جدی مواجه شده است. این نهادها اغلب در عمل به عرصه‌ای برای تداوم بخشیدن به ظلم و نقض حقوق بشر تبدیل شده‌اند.
نظریه «غیر همکاری سازنده»؛ راهبردی برای به چالش کشیدن نظم موجود
رییس مجموعه حوزوی امام رضا(ع) ابراز داشت: اگر امت اسلامی با تکیه بر سرمایه عظیم انسانی و اخلاقی خود، یکپارچه و با شجاعت، مشروعیت ساختارهایی را که به ابزار توجیه جنایت تبدیل شده‌اند، زیر سؤال برده و از همکاری با آنان سر باز زند، بی‌تردید بنیان‌های این نهادها به لرزه خواهد افتاد. این اقدام، که از آن به «غیر همکاری سازنده» یاد می‌شود، می‌تواند امواجی از «بیداری جهانی» را ایجاد کند تا دیگر ملت‌های تحت ستم نیز برای بازپس‌گیری حق حاکمیت خود، از این مقاومت پیروی کنند.
در این رابطه، جمله استعاری بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره)، که فرمودند: «اگر مسلمین مجتمع بودند و هر کدام یک سطل آب می‌ریختند، او را سیل می‌برد»، اشاره به قدرت نهفته در «وحدت عمل» دارد. با این حال، شواهد عینی در مجامع بین‌المللی حاکی از آن است که این وحدت تاکنون محقق نشده است.
پرسش‌های اساسی از عملکرد پراکنده
• چرا واکنش جهان اسلام در برابر سخنرانی نمادهای ظلم، تنها به «ترک جلسه» محدود می‌شود، بدون آنکه پیوندی استراتژیک برای ایجاد تغییرات بنیادین شکل گیرد؟
• چرا در رأی‌گیری‌های حیاتی و تحریم رژیم‌های متجاوز، صدای مسلمانان یکپارچه و هماهنگ طنین‌انداز نمی‌شود؟
• و چرا در لحظات حساس، که تنها گذاشتن یک رژیم کودک‌کش می‌تواند ضربه‌ای کاری به پیکره ظلم وارد آورد، برخی دول اسلامی به یاری آن می‌شتابند؟
عدالت نمادین؛ محکومیت‌های بی‌ضمانت اجرا
در خصوص عملکرد محاکم بین‌المللی مانند دادگاه لاهه نیز این پرسش مطرح است که آیا محکوم کردن یک جنایتکار، بدون ضمانت اجرایی قاطع و تنها با اعمال محدودیت‌های سمبلیک، می‌تواند نشان‌دهنده «رویه حقیقت‌جوی» این دستگاه باشد؟ برای ملتی که شاهد کشته شدن فرزندانش است، این مقدار از عدالت، کفایت نمی‌کند.
تحریم‌ها: از نمادگرایی تا اثرگذاری راهبردی
ایشان همچنین، مشکل اصلی در مواجهه جهان اسلام با رژیم‌های متجاوز، نه در نفس «تحریم»، که در «سطح، عمق و انسجام» آن است. تحریم‌های کنونی، اغلب نمایشی، پراکنده و فاقد پشتوانه استراتژیک واحد هستند.
برای تبدیل این ابزار به اهرمی کارآمد، کارشناسان بر اجرای تحریم‌های هماهنگ و چندلایه در ابعاد زیر تأکید دارند:
• تحریم اقتصادی یکپارچه: توقف هرگونه مبادله مالی، بانکی، سرمایه‌گذاری و خرید منابع انرژی، که نیازمند ایجاد یک «اتحادیه پرداخت و تجارت اسلامی» است.
• تحریم دیپلماتیک فراگیر: قطع کامل روابط دیپلماتیک، تعلیق عضویت رژیم متجاوز در سازمان‌های اسلامی و تحریم ورزشی و فرهنگی.
• تحریم نظامی و امنیتی: توقف انتقال سلاح، فناوری‌های دو منظوره و دانش فنی نظامی، و جلوگیری از استفاده رژیم متجاوز از حریم هوایی و پایگاه‌ها.
• تحریم تکنولوژیک و علمی: ممنوعیت انتقال فناوری‌های پیشرفته و همکاری‌های علمی در رشته‌های استراتژیک.
چالش‌های درونی و راهبرد کلان
علل اصلی عدم تحقق این وحدت عمل را می‌توان در موانع درونی جهان اسلام از جمله «وابستگی اقتصادی»، «اختلافات مذهبی و قومی» و «فشار قدرت‌های بزرگ» جستجو کرد.
راه برون‌رفت، گذار از موضع «واکنشی» و «انفعالی» به موضع «کنشگر» و «پیش‌دستانه» است. جهان اسلام باید با «ایجاد نظام اقتصادی و امنیتی جایگزین»، «راه‌اندازی دیپلماسی عمومی قدرتمند» و «تأسیس نهادهای قضایی مستقل اسلامی»، ابتکار عمل را به دست گیرد.
نتیجه: طلوع تمدنی نوین
بر اساس این تحلیل، اگر امت اسلامی، با درک «قدرت جمعی» خود، از نمادگرایی فراتر رود و اراده خود را در قالب اقداماتی هماهنگ و اثرگذار به نمایش بگذارد، نه تنها مشروعیت نهادهای بین‌المللی ناعادلانه را به چالش کشیده، بلکه خود به بازیگری تعیین‌کننده در تدوین قواعد جدید بازی جهانی تبدیل خواهد شد. این مسیر، طلوع تمدنی نوین اسلامی را نوید می‌دهد که پناهگاه تمام مستضعفان جهان خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید