حجیتّ، به اعتبارات و حیثیات گوناگونی قابل فرض و تقسیم است:
۱ـ به اعتبار ماهوی یا اکتسابی بودن حجیت، به
۱/۱٫ ذاتی،
۱/۲٫ جعلی.
۲ـ به اعتبار جاعل حجیت، به
۲/۱٫ شرعی،
۲/۲٫ عرفی.
۳ـ به اعتبار ابداعی یا غیرابداعی بودن حجت، به
۳/۱٫ تأسیسی (با جعل ابتدائی از سوی شارع)،
۳/۲٫ تأییدی (با اقرار و تقریر از سوی شارع).
۴ـ به اعتبار خصلت حجت و اثر حجیت،
۴/۱٫ واقع نمایی (موصلیت)،
۴/۲٫ عقلانیت (معذریت)،
۴/۳٫ حیرت زدایی (اعراض از شک).
۵ـ به اعتبار درجهی و ثاقت (و رسانایی) حجت، به
۵/۱٫ قطعی،
۵/۲٫ ظنی.
۶ـ به اعتبار هویت و حوزهی حجیت، به
۶/۱٫ معرفت شناختی،
۶/۲٫ شریعت شناختی.
جایگاه و انواع حجیت شریعت شناختی (= حجیتهای سهگانهی: متبوع یا مقبول یا مجعول شارع) به صورت زیر میتواند نمودار گردد:
با توجه به انواع پیشگفته، حجیت حجج دینی، به صور زیر متصور است:
۱٫ حجیت ذاتی قطعی،
۲٫ حجیت ذاتی ظنی امضایی،
۳٫ حجیت جعلی شرعی،
۴٫ حجیت جعلی عرفی امضایی.
مبنا یا مبانی حجیت عبارت است از علت یا عللی که استناد دریافت دین را به دال یا کاربرد آن را در درک دین توجیه میکند؛ مبانی حجیت مدارک به دو قسم عام (مشترک میان دوال) و خاص تقسیم میشود.
مبانی حجیت سنت (بالمعنی الأعم: قولی و فعلی) میتواند شأن ناشی از امر و جعل الهی باشد و میتواند وصف و هویت اعطا شده به (یا احراز شده در) صاحب سنت باشد.
(درک دین ←دال دینی ← مبنا [شأن یا وصف] ← منشأ [امر و جعل الهی یا احراز وصف])
هر یک از این دو نوع مبنا نیز میتواند به مناشی مختلف ارجاع شود، از این رو احتمالات گوناگونی در باب مبانی و مناشی حجیت سنت قابل بررسی است، احتمالات عمده را به صورت زیر میتوان نمودار کرد:
۱/۱/۱٫ سنت قولی: ما یَنْطِقُ عَنْ الْهَوی اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْیٌ یُوحی (النجم / ۳:۵۳)؛ این وحی غیر یا اعم از وحی قرآنی مورد اشاره در قُلْ لَوْشاءَ اللهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لااَدْرایکُمْ بِهِ . . . (یونس / ۱۶:۱۰) است.
۱/۱/۲٫ سنت فعلی: وَجَعَلْنا هُمْ اَئِمّهً یَهْدُونَ بِاَمْرِنا وَ اَوْحَینا اِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ (الانبیاء / ۷۳:۲۱)
برخی آیات، هم بر ولایت تشریعی و هم بر وحیانیت دلالت دارد:
۱/۲٫ یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوُا اَطیعُوا اللهَ وَ اَطیعوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمرِ مِنْکُمْ (النساء / ۵۹:۴)
اِنَّما ولیُّکُمْ اللهُ وَ رَسُولهُ وَ الّذینَ آمَنوُا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاهَ وَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (مائده / ۵۵:۵)
۲/۱٫ وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَلکنَّ اللهَ رَمی (الانفال / ۱۷:۸)
۲/۲٫ داشتن شأنیت امر و نهی نسبت به آحاد انسانها، ناشی از سعهی وجودی صاحب سنت.
۲/۳٫ . . . اِنَّما یُریدُ اللهَ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً (الاحزاب / ۳۳:۳۳)
نقد نظریهی بعثت وجودی (وحیانیت مبعوث)
با توجه به مبانی و مناشی حجیت، معنا یا خصلت جامع انواع حجیتها و حجتها، «قابلیت احتجاج داشتن» است و برحسب مورد، حجیت میتواند به معانی خاصهی زیر باشد:
۱ـ موصلیت (اصابت به واقع و واقعنمایی): ناشی از ذاتی بودن حجیت،
۲ـ منّجزیت (لازمالاتباع بودن / توأماً صحت و لزوم مؤدّای حجت) ناشی از هویت طریقی حجت.
۳ـ معذّریت (جائزالاتباع بودن / صحت یا جواز مؤدّای حجت) ناشی از برخورداری از عقلانیت شرعی یا عقلایی.