حوزهی علمیهی تهران ازجمله حوزههای اصیل و عریقِ علمی شیعه است و در تاریخ پرپیچوتاب این حوزه، حوادث و وقایع عظیمی را شاهد بودهایم. البته اگر حوزهی تهران شامل ری هم بشود از کهنترین حوزههای جهان اسلام قلمداد خواهد شد. تهران جدید از زمانی که قجرها در آن مستقر شدند و به پایتخت تبدیل شد، دارای حوزهای شد که طی افزون بر دو قرن گذشته همواره در حوادث عظیم و تحولات اجتماعی نقش بسیار کارساز و تأثیرگذاری داشته است.
حوزهی تهران در دوران «نهضت تحریم تنباکو» با حضور علمایی برجسته و ارتباطی که با علما و مراجع عظام در نجف وجود داشت، بسیار نقشآفرین بود. همچنین حوزهی تهران در «نهضت مشروطه» چیزی کم از حوزهی نجف نداشت. در نهضتها و جنبشهای بعدی نیز نقش حوزهی تهران بسیار برجسته بود. و نیز در مقابلهی با رفتارهای دیکتاتوری و استبدادی رضاخانی، علمای تهران و فقهایی از همین شهر و همین حوزه نقشآفرین بودند.
مرحوم آیتالله شهید مدرس که جزء مدرسین و استادان بارز حوزهی تهران قلمداد میشد، گاه یکتنه در مقابل رضاخان مغرور میایستاد. پس از این دوران نیز حوزهی تهران در تحولات اجتماعی سهم و نقش چشمگیر و برجستهای داشته است.
در آخرین و عظیمترین انقلاب جهان اسلام، یعنی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که منتهی به تأسیس جمهوری اسلامی شد و امواج آن در قالب نهضتهای گوناگونی در نقاط مختلف جهان، هماکنون در جریان است نیز حوزه و علمای تهران، بعد از قم و حتی همافق با قم نقشآفرین بودند. حتی گاه آنچه که در تهران رخ میداد و علما و روحانیت حوزهی تهران تدبیر میکردند، در مقیاس ملی تأثیرگذار و جهتدهندهی مبارزات مردمی بود.
در دوران دفاع مقدس نیز حوزه و علمای تهران به صورت خاص نقشآفرین بودند.
به این ترتیب حوزهی تهران به لحاظ اجتماعی و تأثیرگذاری در تحولات اجتماعی نقش ممتازی داشته، و بسا بتوان این را حوزه از این جهت برجستهتر از تمام حوزههای علمیهی شیعه در جهان قلمداد کرد.
از نظر علمی نیز اگر حوزهی ری را پیشینهی تهران قلمداد کنیم، یکی از کانونهای بسیاربسیار مهم حفظ حدیث و سنت نبوی و ولوی را میتوان تهران قلمداد کرد. علمای بزرگ و حتی بعضی از نویسندگان و مؤلفین کتب مهم ما، همچون «کافی» که «کلینی» تهرانی یا رازی نوشته است، همچنین «صدوق» بزرگوار و بزرگان دیگری که حدیث را صورتبندی کردند، علم حدیث را پدید آوردند و منابع حدیثی ما را تدوین کردند، و در طول تاریخ در حراست از حدیث اهلبیت علیهمالسلام و تفسیر و شرح آنها نقشآفرین بودند، متعلق به همین حوزهاند. در روزگار ما نیز مرد بزرگی چونان علامهی شعرانی که جزء شخصیتهای تراز اول حِکمی، تفسیری، حدیثی و کلامی قلمداد میشود و در حفظ حدیث و حراست از میراث معنوی و معرفتی اهلبیت علیهمالسلام نقش برجسته دارد، در این حوزه حضور داشته است.
حوزهی تهران همچنین در حوزهی فقه طی دو سدهی اخیر دهها مرجع تقلید و فقیه بزرگ صاحب رساله را به خود دیده است. در زمانی نهچندان دور که میتوان گفت متصل به روزگار نسل ماست، در همین تهران، همزمان چندین فقیه صاحب رساله حضور داشتند و کرسی درس داشتند.
در حوزهی حکمت نیز حوزهی تهران از برجستگی فوقالعادهای برخوردار است و میتوان گفت پس از اصفهان و شیراز، این حوزهی تهران بود که مأمن و مأوای حکمت و معرفت شد. تهران برای خود مکتب عرفانی و حِکمی مشخص داشت، به صورتیکه میتوان گفت مکتب عرفانی و حِکمی کنونیِ قم فرزند مکتب حکمت و معرفت تهران است. هرچند که علامهی بزرگوار آیتالله طباطبایی به نحوی احیاگر حکمت و معرفت در حوزهی جدید قم است، ولی شخصیتهای برجستهی حِکمی کنونی حوزهی قم عمدتاً شاگردان حکما و اصحاب معرفت تهران هستند. علامهی بزرگوار حسنزادهی آملی، علامهی بزرگوار شیخالحکماء المعاصرین جوادی آملی، علامهی شهید استاد مطهری، همگی شاگردان حکمای تهران هستند که به قم منتقل شدند و البته در محضر مبارک حضرت علامهی طباطبایی نیز تلمذ کردند. شخصیتهای عظیمی از حکمای شیعه و جهان اسلام در همین حوزهی تهران کرسی درس پررونق داشتند، حکمایی همانند مرحوم عصار، مرحوم حکیم جلوه، سه علامه و مرد بزرگی مانند علامهی الهی قمشهای در تهران کرسی درس داشتند. علامهی الهی قمشهای هم در محیط دانشگاه تدریس حکمت میکردند و هم در حوزه و مدارس علمیهی تهران تدریس حکمت میفرمود و شاگردان زیادی را پرورش دادند.
درواقع حوزهی تهران دارای یک مکتب حِکمی و عرفانی قابل تعریف بوده است، هرچند که متأسفانه بر اثر اعمال سیاستهای استبدادی، ضد معرفتی، ضدحکمی و ضددینی از سوی پهلویها حوزهی تهران تضعیف شد، اما امروز حوزهی تهران بحمدالله در حال بازیابی هویت خود است. با تشکیل شورای حوزههای علمیهی استان و همچنین تأسیس مرکز مدیریت حوزههای علمیهی استان تهران و تلاشی که همکاران بنده در این مجموعه انجام میدهند، حوزهی تهران میرود که هویت تاریخی و شأن عظیمی را که در طی تاریخ داشته است، بازبیابد. در این چند سال اخیر نیز که تشکیلاتی را با همکاری دوستان پدید آوردهایم، به لطف خدا و اخلاص همکاران عزیزمان و عنایات خاصی که مراجع عظام تقلید به حوزهی تهران دارند و حمایتی که علمای بزرگ و مشایخ علمی کنونی تهران از این مجموعه میکنند الحمدلله حوزه به سمتی پیش میرود که عنقریب هویت درخور شأن خود را بازپیدا کند.
یکی از کارهایی که طی سه سال اخیر در این مجموعه انجام میشود، برگزاری آیین بازگشایی سال تحصیلی جدید است و این عمل به این معناست که حوزهی تهران یک مجموعهی بزرگ و گسترده است. در مجموع استان تهران افزون بر شصت مدرسهی علمیه مختص برادران و خواهران و تحت برنامه، دایر است. در این مجموعه نیز قریب به ده هزار طلبه مشغول به تحصیل هستند و افزون بر هزار استاد به عنوان مدرس در این حوزهها به تدریس سطوح و پایههای مختلف اشتغال دارند. همچنین در حوزهی تهران، در حال حاضر افزون بر پانزده درس خارج دایر است و بعضی کرسیهای حکمت و فلسفه در کنج و گوشهی این حوزه برگزار میشود. جوانان طالب معرفت و حکمت نیز با شور و شوق وافر در این جلسات فلسفی، حکمی و فقه حضور پیدا میکنند.
یکی از امتیازات حوزهی تهران عبارت است از اینکه درس فقه رهبری معظم انقلاب، این فقیه نواندیش و زمانآگاه در این حوزه برگزار میشود و افزون بر هزاروسیصد طلبهی فاضل در درس خارج ایشان شرکت میکنند.
حوزهی تهران از جهاتی از امتیازات خاصی برخوردار است، ظرفیت بالایی در آن نهفته است و همچنین استعداد خیلی خوبی در این حوزه وجود دارد که اگر ما و همکارانمان برنامهریزی کنیم طی یک بازهی زمانی بسیار کوتاه میتوان این استعدادها را به منصه ظهور نشاند و این حوزه را در قیاس با حوزههای بزرگ شیعه در جهان قرار داد.
امیدوارم به عنایات خاصهی حضرت حجت ارواحنا فداه و توجهات خاصی که بزرگان و اعظام، خاصه مراجع تقلید و بالاخص رهبر معظم انقلاب دارند، و همچنین همت و اخلاص همکاران ما در شورای حوزههای علمیه و مرکز مدیریت حوزههای تهران، این حوزه در یک دورهی زمانی بسیار کوتاهی از قوت و عمق زائدالوصفی برخوردار شود و توسعهی کمی و کیفی پیدا کند.
نیاز در تهران بسیار بالاست، اگر ما امروز میگوییم ده هزار طلبه در حوزههای استان مشغول به تحصیل هستند، این تعداد حتی ده درصد نیاز فرهنگی، معرفتی و دینی تهران را برآورده نمیکند. تهران پایتخت جمهوری اسلامی و مرکز امالقرای انقلاب اسلامی است. در این شهر وزارتخانهها، دستگاهها، دانشگاهها و مراکز بسیار مهم اقتصادی کشور متمرکز است. حدود ده میلیون جمعیت در تهران مستقر است و یکی از شهرهای بزرگ جهان قلمداد میشود و مسائل فرهنگی خاص خود و پیچیدگیهای اجتماعی خاص خویش را دارد. درنتیجه نیاز است که حوزهی علمیه این شهر چه از نظر کمی و چه کیفی توسعه پیدا کند.
توسعهی حوزه باید در جهت ارتقاء صورت ببندد و ارتقاء حوزهی تهران به عقیدهی ما به این است که به هویت تاریخی خود بازگردد و حوزه، حوزه بماند و بلکه حوزه بشود، یعنی سنتهای اصیلِ علمی، آموزشی، پژوهشی، تربیتی، معیشتی و مدیریتی که طی قرون در حوزههای کهن شیعه آزموده و تجربه شدهاند و ثمربخش نیز بودهاند، باید شناخته، روزآمد و احیاء شوند و در نهایت به اجرا درآیند. خط سیری که برای حوزهی تهران پیش گرفتیم و پی خواهیم گرفت احیای سنتهای اصیل و آزمودهی حوزههای کهن شیعه در قالب متناسب با زمان و روزآمد است.
به این ترتیب است که ما احساس میکنیم تحول در حوزه رخ داده است و حوزه احیاء شده و کارآمدی توأم با روزآمدی نیز محقق شده است. انشاءالله.