پیشکش به همنام دختر پیامبر (ص)
یادگار برادر و پارهی دلم: فاطمه.
غزال دشت دل من
عروسک خوشگل من
اِنقده ترکتازی نکن
با دل من بازی نکن!
زلفاتو افشون میکنی
این دِلو پرخون میکنی
یه دسته زنجیره موهات
کمند نخجیره موهات،
شکن شکن، گره گره
رفته تّو هَم مثل زِرِه
مثل یه کوپهی طلا
رو شونههات پخش و پلا،
شمشیر تیزه ابروهات
غلاف شده توی موهات
میخوای بری به جنگ کی؟
آخه چرا؟ برای چی؟
با دل من یه کم بساز
باهاش نکن اِنقده ناز
مهر منی، ماه منی
مثل یه گل تو چمنی،
مثل یه آهو توی دشت
مثل یه ماهی توی تشت
مثل یه بلبل توی باغ
یه دسته سّنبل توی باغ
مثل یه طوطی رو درخت
شاه پریون رویِ تخت
مثل یه کَفتر فِری
ناز و، سفید و، پاپَری
مثل یه پوپک قشنگ
با پر و بال رنگارنگ
مثل یه گنجیشک کوچیک
جیکوجیکوجیک،جیکوجیکوجیک،
مثل یه پروونه رو گل
شیطون بلا، تّپّل مّپّل
مثل یه شاخه گل تو آب
مثل یه شیشهی گلاب
مثل نسیم زیر بید
مثل گل یاس سفید
مثل یه چشمهی تمیز
مثل یه اسب تند و تیز
مثل یه بره توی کوه
ـ کوه بزرگ و باشکوه ـ
مثل یه نقاشی خوب:
درخت بید کنار جوب
هر طرفش قمری و سار
دسته دسته، هزار هزار
زمزمهی زلال رود
هَمَش آواز، هَمَش سرود،
مثل یه باغی تو باهار
باغ پر از گل انار
مثل یه دشت پرسرور
پر از گلای جورواجور
مثل یه طاووس قشنگ
رنگینکمون، هزار رنگ
راه میره با کبر و غرور
ناز میکنه کرور کرور،
مثل یه پیرَن زری
تو تن ناز یه پری
مثل یه ماهی تو بلور
یا توی برکه یه سمور
ادا میریزه توی آب:
هی زیر آب، هی روی آب؛
دیگه بگو از چی بگم؟
آخه کمه هرچی بگم
***
صدای ساز آب میاد
بوی گل از گلاب میاد
وقتی یه گل پرپر میشه
عطرش میمونه تو بیشه
ماه عمو، مهر عمو
عشق پریچهر عمو!
تو شور احساس منی
عطر گل یاس منی
مثل یه سیبی بخدا
بوی حبیبی بخدا
خوشنظری، خوشمنشی
خوشسخنی، خوشروشی
مثل یه کبک خوشادا
پرش حریر، بالش طلا
هی از میون صخرهها
میاد پایین، میره بالا،
یا مثل پیچکی ظریف
میپیچه دلکش و لطیف
دور یه کاج پرتنه
ـ حکایت تو و منه ـ
تو مثل گلبرگِ تری
نه، تو ازون قشنگتری
مثل یه شعر دلنشین
گفته یه شاعر حزین
خون جاریه توی دلش
پر از خونه جوی دلش
از غم داغ یه کسی
اما نمیگه به کسی،
اِنقده ترکتازی نکن
با دل اون بازی نکن
دسات یه وخ خونی میشه
دلت عموجونی میشه
تهران، ۲۰/۱/۱۳۸۵