وی با بیان اینکه تشییع جنازه ایشان بعد از تشییع امام راحل(ره) بزرگترین آئین تشییع در تهران بوده است، گفت: آیتالله تهرانی ۶ دوره خارج فقه و اصول را تدریس کرده بودند اما قبل از آن ابتدا درس اخلاق را شروع کردند؛ درس ۴۰ سالهای که هیچگاه تمام نشد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد که آن بزرگوار همیشه درس اخلاق میگفت. اگر خدا عمر طولانیتری به ایشان میداد؛ همچنان درس اخلاق خود را ادامه میداد. چرا که اخلاق اقیانوسی عظیم و تمام ناشدنی است: «در بند آن نباش که مضمون نمانده است/یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت»
وی ادامه داد: اخلاق بخش اساسی دین و کانون و گرانیگاه حوزه و معارف اسلامی است و توصیه بنده به طلبهها این است که تمام هم و غم خود را در حوزه اخلاق به کار گیرند و البته بدیهی است که کسی که قوه اجتهاد در او حاصل نشده باشد نمیتواند به این مباحث بپردازد.
حجتالاسلام رشاد خاطرنشان کرد: تصور نکنیم که فقط در فقه است که اگر کسی مجتهد نبود نمیتواند فتوا بدهد. بلکه در اخلاق و عقاید نیز اگر طلبهای مجتهد نباشد عواید و اخلاق هم نمیتواند بگوید.
وی اظهار کرد: سر توفیق آیتالله مجتبی تهرانی در حوزه اخلاق این بود که ایشان مجتهدی بود که اخلاق میگفت و من از ۲۰ سال پیش تاکنون بارها گفتهام که ایشان نه فقط “مجتهد اخلاقی” که “مجتهد اخلاق” بود؛ یعنی همچون فقه با اخلاق مواجه میشد.
وی بااشاره به اینکه اخلاق در کنار عقاید، فقه و علم دینی ربعی از دین است به نقل آخرین خاطره خود از دیدار با مرحوم آیتالله تهرانی پرداخت و گفت: در آخرین باری که ایشان بسیار ناتوان و نحیف شده بودند خدمتشان مشرف شدم. در آن روزها قصد داشتم درجایی درباره مرحوم علامه الهی قمشهای صحبت کنم که به ایشان عرض کردم شما خاطرهای درباره علامه یادآوری کنید که من در صحبتم از جانب شما نقل کنم. هنوز رمقی در تن داشت در حالیکه جملات را هرچند به سختی بگوید. درکنار تخت ایشان گوشم را به جانب دهان ایشان بردم و ایشان گفتند در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) پدر ما، آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی از حرم خارج شد و علامه الهی قمشهای وارد حرم میشدند. مرحوم الهی قمشهای به من(آیتالله مجتبی تهرانی) نقل کردند که پدرتان مرا بغل کرد و گفت: “ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتک” و رفت. اندکی پس از آن خبر آمد که مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی به رحمت خدا رفته است و گویا این عبارت به جهت خداحافظی به من گفته بود. مرحوم آیتالله تهرانی گفت: زمانی در پامنار میرفتم مرحوم الهی مرا بغل کرد و شبیه کاری که پدرم با او کرده بود مرا در آغوش گرفت و به من گفت “ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتک” و جملهای اضافه کرد که در روایت است که مؤمنین هنگام رفتن با دوستان خود خداحافظی میکنند و چند روز بعد از این ماجرا روزنامه اطلاعات خبر رحلت آیتالله الهی قمشهای را منتشر کرد.
حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد ادامه داد که مرحوم آیتالله تهرانی استاد ما، با آقازاده آیتالله الهی قمشهای یعنی مرحوم آقا نظام الهی قمشهای هم حجره بودند. زمانی که ما برای تسلیت گفتن رفته بودیم ایشان خطاب به آیتالله مجتبی تهرانی گفته بودند که “مرحوم علامه الهی قمشهای صبح امروز تمام فرزندان و اهلبیت و بستگانش را دور خود جمع کرده و گفته بود که قصد خداحافظی با آنان را دارد و دیری نپاییده بود که از دنیا رحلت کرده بودند.”
این شاگرد آقا مجتبی تهرانی در پایان گفت: اندیشیدم که چرا استاد این داستان را در آن آخرین دیدار میگوید؛ تصور کردم که گویا استاد خود میخواهند با ما خداحافظی کنند.