بسم الله الرحمن الرحیم
فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ
(توبه: ۱۲۲)
به اردوی حجتبن الحسن (ارواح من سواه فداه) خوش آمدید. توفیق ثبت نام برای درآمدن به سلک سربازی آن حضرت را به یکانیکان شما تبریک عرض میکنم؛ و امیدوارم این ثبت نام تنها روی برگهها نباشد بلکه اسامی شما بر صفحهی سپید قلب منور و مبارک آن بزرگوار ثبت شده باشد. قلب شما پاک است با حضرتش چنین نجوا کنید و بخوانید و بخواهید، دل نازنینش رقیق و مهربان است، و انشا الله پذیرفته میشود و به سلک سربازان آن حضرت درمیآیید.
از آیهای که تلاوت شد میتوان استفاده کرد که اجتهاد واجب کفایی است، و عدهای باید حتی از حضور در جبهههای نبرد نظامی در زمان جنگ (نه در زمان صلح) خودداری کنند و به جهاد علمی و تحصیل علم دینی قیام کنند تا به حد اجتهاد برسند، سپس حاصل اجتهاد علمی خود را در اختیار دیگران که در صحنهی جهاد نظامی مشغول نبرد بودهاند قرار دهند.
تفقه جز با حصول قوهی اجتهاد میسر نمیشود. بنا به ظاهر آیه جهاد اجتهادی برای عدهای مقدم بر جهاد دفاعی است. اگر اینان وظیفهی مرزبانی عقیدتی و تربیتی خویش را درست انجام ندهند آنان نیز وظیفهی مرزداری ارضی و سرزمینی خود را انجام نخواهند داد، یا نخواهند توانست که انجام دهند. سرّ افضلیت مداد علما از دماء شهدا در همین نکته نهفته است، که شمشیرها در گرو مدادهاست.
اجتهاد و تفقهی که در آیه مطرح است، اجتهاد و تفقه جامع است که حاصل آن فقه اکبر است، یعنی اجتهاد در همهی ابعاد و عناصر دین: در عقاید و علم دینی، فقه و اخلاق، آداب، و سنن اسلامی، والا بسندگی به فقه اصغر در حکم اجتهاد متجزی است! و بسا حصر اجتهاد به فهم شریعت منقطع از عقاید و اخلاق و حتی مبانی علم دین ممکن نباشد. اصولاً انذار با آشنایی با فقه اصغر ـ یا فقط با آن ـ صورت نمیبندد، بلکه تناسب و پیوند وثیقی با عقاید دارد و با فهم و التزام به مبدا و معاد اتفاق میافتد.
شما در حقیقت امروز به این ندای الهی که «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» لبیک گفتهاید. شما به الهی قصد «نفر» کردهاید با غایت «انذار». «نفر» یعنی کوچ؛ البته کوچ لزوماً فیزیکی و حرکت طبیعی و ظاهری نیست؛ عدهای باید در درون از خود بکوچند. خود را ترک کنند، نفس و نفسانیات خویش را ترک کنند از خود بکوچند بهسوی خدا تا با استکمال نفس به ساحت الهی راه پیدا کنند و صلاحیت انفسی و درونی کسب کنند، آنگاه بتوانند به صلاحیتهای آفاقی و برونی که فن تفقه و ملکه اجتهاد است دست پیدا کنند، تا بتوانند دین را حفظ کنند. این رسالت و کار شماست. امیدوارم همگی شما از عهدهی این امتحان، هم ظاهراً و هم باطناً برآیید؛ البته کسانی که در آزمون باطنی مهدوی از عهدهی امتحان برآمدند، در امتحان صوری و کاغذی هم قبول خواهند شد. انشاء الله که از پس امتحان ظاهری و بالاتر از آن، از عهدهی پذیرش در امتحان باطنی که باید در دفتر حضرت ثبت شود (نه در دفتر اداری حوزه)، برمیآیید و پذیرفته میشوید. انشاء الله نام شما به قلب مبارک حضرت حجت خطور کند و به این ترتیب ثبت نام شوید و کسانی در امتحان صوری قبول شوند که در امتحان حقیقی قبول شده باشند. ممکن است که کسی حتی وارد حوزه بشود، اما ورود او مورد رضایت حضرت نباشد. ممکن است کسانی دههها ظاهراً در حوزهها حضور داشته باشند، ولی نام آنها در دفتر صاحب اصلی حوزهها ثبت نشده باشد. این حقیقت از عملکرد و مخصوصاً عاقبت افراد معلوم میشود. سعی کنیم مقبول آن بزرگوار باشیم.
اما باید توجه کنید که بار سنگینی را بر دوش میگیرید. ما طلبهها بار سنگینی از جنس رسالت انبیا و اولیا بر دوش داریم. حوزه و تحصیل حوزوی باید به انگیزهی پذیرش رسالتی از نوع رسالت پیامبران صورت پذیرد. اگر کسی به انگیزه و نیت جاه و جیفه و مقام و مال و منال به حوزه میآید، نیاید، و هر آن کسی که خالصانه قصد سربازی امام زمان(عج) نکرده است و به انگیزهی جلب نظر حضرت و کسب رضای حق متعال و قدم نهادن در مسیر رضای الهی و انبیا و اولیا وارد این اردوگاه نشده، با خود محاسبه کند و راه دیگری را بهجز این راه در پیش بگیرد و از اردوی امام زمان ارواحنا فداه خارج شود.
راهی که شما انتخاب میکنید راهی دشواری است. تقید و تهذب، کار علمی وسیع، جدی و تلاش شبانهروزی لازم دارد، عالم دینیشدن قبول هزاران محدودیت است. در این مسیر و برای سالکان این طریق محدودیتهای شرعی بیشتر و شدیدتر از دیگر اقشار است؛ یعنی احکام الهی در حق ما طلبهها کماً و کیفاً افزونتر است؛ علاوه بر آنکه ما بیش از بقیهی اقشار باید حدود احکام الهی را رعایت کنیم، برای ما محدودیتهای اجتماعی بسیاری وجود دارد، لهذا علاوه بر «محدودیتهای شرعی»، ما «محدودیتهای شأنی» بسیاری را باید تحمل کنیم.
ما طلبهها باید حریم دین و روحانیت را حفظ کنیم. ما باید آبروی تاریخی شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، سید رضی، سید مرتضی، محقق حلی و علامه حلی، شیخ عبدالکریم حائری، آیتالله بروجردی، علامه طباطبایی و امام عزیز (قدس الله اسرارهم) که به مقیاس یک تاریخ رنج بردهاند و فراهم کردهاند را حفظ کنیم. آبرویی که بزرگان ما در اردوی امام زمان، در طول این تاریخ بلند فراهم کرده و اندوختهاند امروز به دست ما سپرده میشود. آبروی آنها یعنی آبروی اسلام، آبروی رسول اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی (علیهمالسلام) آبروی حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هرچه مراقبت کنیم و مهذب باشیم و هرچه مؤدب به آداب الهی باشیم، آبروی آنها را بیشتر حفظ کردهایم و اگر دقت نکنیم چه بسا به آبروی آنها لطمه میزنیم؛ زیرا ما طلبه هستیم و هر خطا و لغزشی از ما سر بزند مردم به حساب دین و روحانیت و بزرگان میگذارند.
علاوه بر رعایت حدود و احکام شرع و اعاظم که تالیتلو معصومانند، رعایت حدود شأن خودمان را هم بکنیم. شأن هم برای ما محدودیت ایجاد میکند. از همین الان حتی باید از بسیاری چیزهای حلال نیز صرفنظر کنیم و بسیاری از مکروهات را ترک کنیم. فقط حدود محرمات نیست که باید رعایت شود؛ ما طلبهها باید مکروهات را هم مرتکب نشویم؛ تنها الزام به واجبات کفایت نمیکند، باید بسیاری از مستحبات را هم ملتزم باشید. به همین دلیل است که ورود به حوزه، ورود به محدودهای پر از محدودیتها و ممنوعیتهای صنفی و شأنی نیز هست.
مردم از ما توقع دارند، و البته مردم باید سعی کنند حقیقت را ببینند و به حوزه نگاهی واقعبینانه داشته باشند. مردم باید توقع داشته باشند که روحانیت و علمای دینی و طلبهها عادل باشند، نه معصوم. مردم نباید توقع داشته باشند که علمای دین و طلبهها معصوم باشند و از آنها خطا سر نزند؛ اما حق دارند توقع داشته باشند که علما و طلاب عادل باشند و خلاف عدالت و مروّت رفتار نکنند.
در هر حال مردم هم باید توجه داشته باشید که بین همهی اقشار خوب و بد هست؛ ولی بین روحانیت، بد بسیار کم داریم. آحاد روحانیت هم انسانند و ممکن است بین آنها انسانهای خطاکار هم یافت شود، ولی خطاکاران این طبقه بسیار نادر هستند. تفاوت قشر ما با دیگر اقشار این است که ممکن است در بین دیگر اقشار خطاکار بسیار باشد، ولی در بین روحانیت بسیاربسیار کم است. بنابراین اگر وارد حوزه میشویم دیگران نباید تصور کنند که همه همانند آیتالله بروجردی هستیم، اما باید بدانند که اکثر روحانیون پاک هستند، اهل تهجد و شبزندهداری هستند؛ اهل تقوا، ورع، زهد، سادهزیستی، گریز از جاه و مقام هستند
نکتهی دیگر که تذکر آن به شما جوانان لازم است اینکه مدیران حوزهها، مدرسان محترم و ما خدمهی حوزه موظف هستیم نهایت سعی خود را بذل کنیم که در امر تعلیم و تربیتِ شما، حداکثری عمل کنیم و موفق شویم. اما بدانید بیش از آنکه ما مسئول باشیم، تکتک شما مسئول هستید. هر کسی که وارد حوزه شد باید خودش باشد و سعی کند که خودش را تربیت کند.
آخرین نکته اینکه انشاءالله مجموعهی دوستانی که پذیرفته میشوند به این مسئله فکر کنند که چرا از میان رشتهها و رستهها، جوامع و محیطهای فراوان موجود، محیط حوزه را برگزیده و تحصیل حوزوی را انتخاب کردهایم؟ انشاءالله بعد از اینکه پذیرفته شدید، تقاضای بنده و دیگر خدمتگزاران حوزه از شما این است که مقالهای کوتاه بنویسد که چرا به حوزه آمدهاید. دوستان ما مطالب و نوشتهها را در مرکز مدیریت ارزیابی میکنند تا هم شما را بیشتر بشناسیم و هم خودمان دید بهتری پیدا کنیم و هم احیاناً ممکن است روزی کسانی که بهترین نوشته را نگاشته باشند از بندهی خادم حوزهها بابت آن جایزه بگیرند.
در اینجا از همهی دوستان و همکاران، خاصه مدیر مکرم حوزههای علمیهی استان تهران حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج آقا غفوری و نیز برادر بسیار عزیزمان حجتالاسلام والمسلمین حاج آقا کبیریان، معاونت محترم آموزش استان، و نیز سایر معاونان و مدیران و تمامی عزیزانی که در برگزاری این آزمون عظیم مشارکت داشتهاند تشکر میکنم.
بحمدالله امسال هم حوزهی تهران برای سومین سال متوالی در سطح کشور رتبهی اول را داشته است و از مجموعهی ثبتنامکنندگان سطح کشور حدود ۱۲ درصد در تهران ثبتنام کردهاند و امسال نسبت به سال قبل حدود ۲۱ یا ۲۲ درصد افزایش استقبال و جذب داشتهایم. بحمدالله در ظاهر مراجعه به مدارس و حوزهی تهران رو به تزاید است و امیدواریم که در باطن نیز مولا و سرور ما و صاحب اصلی حوزههای علمیه، حضرت حجت (سلام الله علیه) این مجموعه را بپذیرند و این خدمات را از ما و دوستان و همکاران ما قبول کنند انشاءالله.
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته
لینک کوتاه: https://rashad.ir/?p=1192