آیت الله علی اکبر رشاد از لسان حجت الاسلام خسروپناه

مروری بر مجاهدت های علمی آیت الله رشاد در گفت وگو با رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران:
پیشگام دفاع از جبهه فکری انقلاب!

اگرچه ایران و ایرانی در طول تاریخ درگیر جنگ های متعدد بوده و دشمن به طرق مختلف کوشیده تا به ما ضربه بزند، اما همواره بوده اند مردان مخلص و بی ادعا که در میدان نبرد حاضر شده و همّ و غم شان را برای جهاد گذاشته اند… مهم آنکه این حضور فقط مختص جنگ سخت نبوده و نیست بلکه در عرصه جنگ نرم که استراتژی دشمن در آن تمرکز بر اندیشه و فکر است نیز بوده اند شخصیت هایی که آتش به اختیار، سلاح قلم در دست گرفته و در گودِ علم و اندیشه، حریفان را خاک کرده اند.
آیت الله علی اکبر رشاد، رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که مروری کوتاه بر زندگی اش، کتابی قطور از مجاهدت علمی فکری را پیش چشم می گشاید، از جمله این شخصیت ها است.
از این رو، در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران کوشیده ایم شِمایی هر چند محدود از رشادت ها و مجاهدت های علمی وی را بازگو کنیم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:

*آیت الله رشاد در دفاع از جبهه فکری انقلاب اسلامی و دفاع از کیان تفکر دینی چه دغدغه و تلاشی داشته و آیا دغدغه مندی و سعی ایشان توانسته در این حوزه نقش ماندگاری را رقم بزند؟
آیت الله رشاد شخصیتی است که علاوه بر توان علمیِ شخصی و انگیزش نظریه پردازی و دغدغده های فردی نسبت به نظریه پردازی و تولید علم، دغدغه مدیریتی نیز دارد و تلاش می کند در جبهه انقلاب اسلامی نوآوری و تولید علم شکل بگیرد؛ به تعبیر دیگر اگر جبهه انقلاب را مشتمل بر شبکه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بدانیم، استاد رشاد نقش کلیدی در شبکه فکری انقلاب اسلامی به ویژه در دو دهه اخیر داشته است.
چنان که پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که انصافاً در عرصه های مختلف تولید علم مثل نظامات اجتماعی، حکمت و فلسفه، علوم بینشی و مبنایی و … تلاش های اثرگذار داشته را تاسیس کرد و نیز جزء پیشگامان دفاع از جبهه فکری انقلاب اسلامی در مقابل شبهات بوده است.
برای مثال فصلنامه «کتاب نقد» که به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد، توانست در مقطعی در مقابل شبهات نواندیشان و روشنفکران دینیِ سکولار بایستد؛ چراکه این روشنفکران، دین حداقلی را قبول داشتند و میراث ۴۰۰ ساله دنیای مدرن که مسیحیت پروتستان به آن رسیده بود را ترجمه و بومی سازی کردند در حالی که شخصیت های مثل هگل، جان هیک و… خود دغدغه دینی داشتند و می خواستند از دین شان دفاع کنند اما روشنفکران ما شبهات الهیات مدرن و الهیات لیبرال را مطرح کردند، و بیشتر دغدغه شان نقد حکومت اسلامی و ایستادن مقابل آن و دفاع از سکولاریسم و سکولاریزاسیون بود!
در نظر بگیرید جمعی میراث ۴۰۰ ساله دنیای مدرن را به صورت گزینشی ترجمه و بعد بومی سازی کند و حتی برای این اندیشه های سکولار شواهدی از ادبیات شعری و عرفانی هم بیابد! لذا می تواند جامعه را متحول کند چنانکه تا حدودی گرایش های سکولار حتی در میان نخبگان حوزوی، دانشگاهی و انقلابی که نابغه انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی مدافع حریم کشور بودند، ایجاد شد.
در این میان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با مدیریت استاد رشاد جزء یکی دو مرکزی بود که در کشور بسیج فکری معرفتی تشکیل داد و اگر ایشان نبود شاید این انسجام شکل نمی گرفت.

*آیت الله رشاد این انسجام و بسیج نیروهای فکری ارزشی در جبهه انقلاب را چطور طراحی و پیاده کرد که منتج به نتیجه شود؟
خاطرم هست که استاد رشاد سراغ متفکران حوزه و دانشگاه می رفت و از آنها دعوت می کرد تا در این جبهه فکری حضور یابند و کمک کنند تا به شبهات پاسخ دهیم؛ و اینچینن بسیاری به مسیر آمده و آثار و تالیفات متعدد نگاشته شد.
لذا نقش مدیریتی استاد رشاد در تولید علم و پاسخ به شبهات و ایجاد جبهه فکری و شبکه فرهنگی بسیار کلیدی است.
ممکن است برخی کار مدیریتی انجام دهند اما خود اهل اندیشه و نظریه پردازی نباشند اما آیت الله رشاد در کنار مدیریت، دغدغده های فکری هم دارد و به دنبال آنها می رود و با روش اجتهادی و استدلالی به مباحث پاسخ می دهد. برای مثال اینکه ایشان درباره «فلسفه فرهنگ»، «علم دینی»، «نظریه فطرت» و «منطق فهم دین» تحقیق و نوآوری داشته، نشان می دهد استاد رشاد در پی تحول در حوزه دانش و معرفت بوده و است.
*با توجه به نگاه مبتکرانه و خلاقانه آیت الله رشاد به مسئله علم، نظرگاه وی درباره فلسفه های مضاف چیست و در این باره چه ابداعاتی داشته است؟
یکی از دغدغه های ایشان ورود فلسفه اسلامی در عرصه های مختلف فرهنگی اجتماعی است که از آن به «فلسفه امور و علوم» تعبیر می کند؛ فلسفه امور مثل فلسفه زیبایی، فلسفه فرهنگ، فلسفه تکنولوژی و فلسفه علوم مثل فلسفه علوم انسانی، فلسفه علوم طبیعی، فلسفه مهندسی، فلسفه فقه و علم اخلاق و…
استاد رشاد معتقد است که باید با نگاه معرفت شناسانه به مباحث علوم بنگریم تا ببینیم علوم چه کاستی ها و نقایصی دارند و آنها را برطرف کرد؛ یعنی راه تحول در علم و نوآوری و به روزرسانی علمی عبارت است از تولید فلسفه های مضاف یا فلسفه هایی که به علوم اضافه شده اند؛ البته فلسفه های اضافه شده به امور هم باعث می شود که هستی شناسی به عنوان جوهر فلسفه، توسعه بیابد و محدود به فلسفه نفس نشود و فلسفه های زیبایی فرهنگ، جامعه و … هم مورد توجه قرار بگیرد.
بنابراین، در نگاه آیت الله رشاد یکی از راه های تحول علم و توسعه فرهنگ، فلسفه های مضاف اند و وی در این باره تعاریف جدید داشته و علوم را طبقه بندی کرده و در آثارش ۴۰ قسم فلسفه مضاف را نام برده و درباره آنها تحقیق کرده است.

*با توجه به آنکه شما رساله دکتری خود را با آیت الله رشاد گذرانده اید، از نزدیک شاهد چه تیزبینی ها و دقت نظرهایی از جانب ایشان در پیشبرد کار علمی بودید و جنس کار علمی استاد رشاد را دارای چه ویژگی ها و امتیازاتی یافتید؟
استاد رشاد تیزبینی خاصی دارد و معمولاً عرصه هایی را می بیند که از دید دیگران پنهان است و مورد توجه قرار نمی گیرد؛ همچنین از نظر ادبیات بسیار قوی و شاعر است و نثر بسیار زیبایی دارد و واژه ها را خلق می کند، با توجه به پیوند وثیق زبان با فکر، شخصاً این پیوند اندیشه و زبان را در ایشان دیده ام.
این در حالی است که برخی ادبا فقط دغدغه ادبیاتی دارند و می کوشید واژه های فهیم به کار ببرند اما توانایی چندانی در تولید اندیشه ندارند و برخی بالعکس تولید اندیشه می کنند اما ادبیات قوی ندارند، اما آیت الله رشاد بسیار زیبا ذهن و زبان را به یکدیگر پیوند داده و مرتب زوایای پنهان یک مسئله را شناسایی و تشکیک شقوق و کشف و آنها را با ادبیات تازه تبیین می کند.
نهایت آنکه من استاد رشاد را یک متفکر می دانم که نه تنها دغدغه اندیشیدن دارد بلکه به کشف چالش های اندیشه ای نیز می پردازد و به دنبال متدولوژی حل اندیشه ها است و اندیشه را با روش شناسی و منطقی که به دست آورده است، حل و با ادبیات نو به جامعه عرضه می کند.
به عبارت بهتر، تمام فرآیند اجزای یک متفکر را در شخصیت استاد رشاد دیده ام اعم از ظرافت ها، دقت ها و زوایای مختلفی که یک مسئله می تواند داشته باشد و اینکه چگونه مسائل حل بشود.
من با ایشان مباحثات بسیار داشته ام و در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یک هفته درمیان جلسه فلسفه، دین پژوهی، معرفت شناسی و کلام داشتیم و مرتب مباحث علمی مطرح می شد، حتی وقتی بحث «فلسفه اسلامی» که نظریه ام است را کار می کردم یک هفته درمیان با حضور ایشان جلسه داشتیم و ایشان با تیزبینی و دقت نظر خاصی وارد بحث می شد و روشمندی سخن کاملاً از ساحات مختلف تفکر ایشان آشکار بود.

*درباره کرسی های نظریه پردازی و توانمندی این کرسی ها در تحول علوم انسانی و تولید نوع اسلامی آن، نظرگاه آیت الله رشاد چگونه است و چه رهاوردی برای این میدان پُرچالش دارد؟
یکی از توانمندی های علمی ایشان تعمق و تفکر در حوزه علم دینی و علوم انسانی اسلامی است که در این باره تحقیقات داشته و کتابی نیز نوشته است و جا دارد به نظریه خاص وی در باب علم دینی پرداخته شود.
از نظر مدیریتی در پژوهشگاه فرهنگ و انیدشه اسلامی، کار مهم ایشان این بود که به اعضای هیئت علمی توصیه کرد که هر کس در حوزه ای خاص ممهز شود و مطالعه کند تا بعد از ۳۰ سال به طور عمقی به آن تسلط داشته و مشکلات و مباحث آن را حل کند.
همین سبک و ساختار مدیریتی باعث شد بسیاری از شخصیت های علمی صاحب کرسی نظریه پردازی و نوآوری شوند؛ مشکل ما در کشور درباره تولید علم و نظریه پردازی، مشکل محققان و عدم توانمندی اعضای هیئت علمی نیست چراکه همین افراد در دانشگاه های معتبر دنیا شخصیت های برجسته ای می شوند، مشکل ما به ساختارهای پژوهشی باز می گردد.
چنانکه وزارت علوم فقط خود را موظف واگذاری بودجه به دانشگاه ها و پژوهشگاه ها می داند اما مدیریت و تدبیری برای حاصل و خروجی این هزینه ها ندارد، اگر ساختارِ آموزشی و پژوهشی، ساختار تولید اندیشه باشد بسیاری از این هزینه ها به نظریه پردازی سوق می یابد و این همان چیزی است که استاد رشاد در پژوهشگاه انجام داده است.
همچنین، ایشان جزء موسسان هیئت حمایت از کرسی های نظریه پردازی و سال هاست که مسئولیت آن را عهده دار است و همه مباحث آئین نامه ای و بخشنامه های کرسی های نظریه پردازی را با همکاری کارشناسان تدوین و به جامعه حوزوی و دانشگاهی ابلاغ کرد و زمینه ای فراهم آورد تا محققان دیدگاه خود را در اجلاسی علمی ارائه کنند و در معرض نقد ناقدان قرار دهند.
اینها همه از ابداعات اجرایی و مدیریتی استاد رشاد در کنار نوآوری های معرفتی ایشان است.

*شناساندن شخصیت هایی مثل آیت الله رشاد به جامعه را دارای چه ضرورت هایی می دانید؟
توجه به خدمات شخصیت های علمی فرهنگی و معرفی وجهه معرفتی و مدیریتی آنها از جهت ارزشمند است: نخست برای الگوسازی چراکه باید شخصیت هایی مثل آیت الله رشاد را به جامعه معرفی کنیم اگرچه نخبگان ایشان را می شناسند اما باید بیس از این معرفی شوند تا جایگاه علمی اجرایی شان مشخص شود و اصلاً خوب است عده ای تز دکتری خود را درباره شخصیت علمی ایشان بنویسند که هم پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه را با این سطح از اثر و برکات به ثمر رسانده و هم مجموعه ای متناسب با نسل جوان با عنوان «کانون اندیشه جوان» را ایجاد کرده که در ارتباط با این نسل موفق بوده است.
بُعد دوم اهمیت این کار، مقابله با جریان مقابل یعنی روشنفکریِ سکولار است که بعضاً خود را روشنفکر دینی می دانند و ادعا می کنند دین را قبول دارند! اما… به دنبال تخریب چنین شخصیت هایی اند؛ حتی بعضاً دانشجویان تازه به دوران رسیده یا هنوز به دوران نرسیده و بیسواد درباره این شحخصیت ها اظهارنظر و توهین می کنند یعنی همان شیوه بنی امیه در تخریب اهل بیت(ع)، در حالی که امام صادق(ع) فرمودند: «ما در کلام صادق هستیم اما هستند کسانی که به ما دروغ می بندند تا مقام ما را تنزل دهند.»
همین شیوه اموی و عباسی را در جامعه امروز و در جریان های مقابل سکولار هم می بینیم؛ نمی گویم کسی نباید اندیشه کسانی مثل استاد رشاد را نقد کند، نقد باید باشد اما با روش منطق و اخلاق نه تحقیر، تخریب و توهین!
اما.. جریان مقابل، شخصیت های انقلاب را با این سبک تخریب می کنند چنان که درباره شهیدان مطهری و بهشتی هم چنین کردند و این بار اولشان نیست؛ اما وقتی اندیشه و سبک مدیر متفکر و مدیر موفق را نشان دهید بخش زیادی از این تبلیغات سوء تاثیرش را از دست می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید