یکی از شیوههای فعالیت علمی خالص و با برکت، کار تخصصی و موضوعی روی قرآن کریم است؛ تفسیر بهترین نوع از فعالیت علمی قلمداد میشود؛ تنها فعالیت علمی است که بدون کمترین تردید انسان اطمینان دارد مورد رضای الهی است و در روز قیامت دست او را می گیرد. بحمدلله خداوند متعال توفیق داده که در فرصت هایی به سبک ها و روش های مختلف به کار مطالعاتی و تحقیقاتی قرآن پرداخته ام. یکی از این موارد در اوایل دهه ۶۰ بود(سال ۶۴) که دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام تازه تاسیس شده بود و به متون درسی نیاز داشتند؛ با جمعی از دوستان برای تالیف یک متن درسی کلامی اما بر اساس قرآن کریم، کاری را انجام دادیم. از باب یاد ایام و ذکر خاطره خوشی که از آن روزگاران و از این کار دارم اجمالاً در حدی که یادم هست عرض می کنم؛ از افرادی که در این تحقیق حضور داشتند مرحوم آقای دکتر سید جمال موسوی اصفهانی که از دوستان ۳۰ ساله بنده نیز بود و بعدها هم در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی چندین سال به عنوان رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی همکار ما بودند؛ آیت الله عبد خدایی که الان سالمند شدهاند و عضو مجلس خبرگان رهبری هستند؛ جناب آیتالله دینپرور نیز بودند که بعدها بنیاد نهجالبلاغه را تاسیس کردند و خدمات ارزشمندی را در پژوهش، ترویج و اشاعه نهج البلاغه انجام دادند؛ یک جمع بسیار وزین، متین و صمیمی بودند که باهم قرآن را به شش بخش تقسیم کردیم و بنا شد هر کس ۵ جزء را با دقت نمایه زنی کرده و آیه به آیه، فِقره به فِقره، مورد تحلیل و بررسی قرار داده و آیات را به صورت مضمونی و موضوعی طبقهبندی کند. در مجموع کار بسیار ارزشمندی انجام شد؛ البته اطلاع دقیقی از سرگذشت این کار ندارم که آیا تبدیل به کتاب شد و الان موجود هست یا خیر. از این قبیل تحقیقات به فضل الهی در چند نوبت دیگر نیز توفیق انجام داشتم.
اما یک نکته مهم از این مطالعات قرآنی به دست من آمد که قطعاً برای دیگران نیز جالب خواهد بود؛ و آن اینکه شما با هر زاویه و از پایگاه هر مطلب و موضوعی که وارد اقیانوس بیکران قرآن شوید با دست پر از آن خارج خواهید شد؛ نه تنها با دست پر بلکه احساس می کنید قرآن سراسر راجع به آن موضوع است؛ یعنی اگر شما راجع به توحید در قرآن مطالعه کنید ملاحظه خواهید کرد که از سوره حمد تا سوره ناس یکسره مباحث پیرامون توحید است؛ اگر مثلاً راجع به نبوت ورود پیدا کنید تصور می کنید و البته چنین هم هست که از ابتدا تا انتهای قرآن یکسره در خصوص نبوت و رسالت از نبوت عامه، نبوت خاصه و مسائل مرتبط با آن بحث می کند. راجع به معاد نیز همین احساس به شما دست می دهد اینها را بنده تجربه کردهام. اگر راجع به انسان شناسی وارد شوید سراسر قرآن خودش را به صورت متن انسان شناسانه متجلی کرده و جلوه میکند و ناخودآگاه فکر می کنید که این کتاب اصلاً کتاب انسان شناسی است! اگر راجع به مطالعات اجتماعی وارد شوید و بخواهید در زمینه جامعه شناسی تحقیق کنید باز وقتی به قرآن رجوع کنید، انبوهی از شواهد، معارف و مفاهیم فراچنگ شما خواهد آمد؛ این ظرفیت قرآن کریم است و به نظر من یکی از انواع اعجاز قرآنی است؛ اعجاز سعه و عمق معنایی، ژرفای مفاهیمی و گستردگی معارفی! وقتی شما در قرآن راجع به موضوعی شروع به مطالعه می کنید می بینید که قرآن مشهون و مالامال از آن موضوع و مفهوم است؛ ما در تحقیق طبقه بندی آیات کلامی و الهیاتی قرآن، دقیقاً با این واقعیت عجیب مواجه شدیم.