«به استناد آیات قرآنی و احادیث نبوی و ولوی، و بر مبنای اصول انسانشناسی اسلامی، نظام علمی ـ آموزشی «برتر» و «اسلامی»، عبارت است از: به فعلیتآوردن استعدادهای فطری خدادادی انسانها، در زمینههای گوناگون معرفتی، معنوی و مهارتی، با کاربست روشهای مناسب کشف و استکمال هریک از استعدادها، به حسب «مشترکات ذاتی» متربیان و متناسب با «تفاوتهای عرضی» آحاد تحت تعلیم. این نظریه را، در قالب گزارههای زیر میتوان تبیین کرد:
۱٫ انسان، ذاتمند و دارای فطرت خدادادی است.
۲٫ در فطرت همهی آدمیان، استعداد کمالات ثانوی گوناگونی نهفته است. استعداد «تعبّد»، «تهذّب»، «تعلّم» و اکتشاف حقایق و درک دقایق، «تجمّل» و آفرینشگری (هنرورزی)، فنّاوری، توان ارتباط با جزخود، و…، از جملهی اهم نهادینههای نهفته در وجود آدمیاند.
۳٫ به فعلیتدرآمدن کمالات ثانوی مورد اشاره در بند فوق، برایند طی فرایندهایی تدریجی و لایقفی است.
۴٫ معرفت صائب از «سپهر ربوبی» از طریق «مجاری پنجگانهی»: فطرت، عقل، وحی، سنت، اشراق، و با طی فرایندهای متناسب هرکدام از آنها به «ساحت انسانی»، تنزل مییابد.
۵٫ هرچند انسانها دارای استعدادهای ذاتی مشترکند، اما به اقتضای تأثیر عوامل ثانوی و عرضی سلبی و ایجابی مختلف، لاجرم آحاد انسانی در کسب کمالات با هم تفاوتهایی نیز دارند.
۶٫ با استعدادسنجی و مختصاتشناسی انسانها، میتوان انواع و حدود قابلیتهای هریک از آنان را تشخیص داد و رشد و فعلیتیابی هریک را برآورد و برنامهریزی کرد.
۷٫ به فعلیترساندن استعدادهای فطری آحاد انسانی، با کاربست شیوهها و بهکارگیری ابزارهای متناسب هرکدام از استعدادها و هر فرد از افراد انسانی، ممکن میگردد. تعبّد و تهذّب، از اهم معدّات دریافت معارف صائب از مجاری خمسه است.
۸٫ همهی گزارههای تشکیلدهندهی نظریه که عمدهی آنها در بندهای بالا مذکورافتاد، با استخدام منطق اجتهاد از آیات قرآنی و روایات موثق استنباط میشود.
۹٫ با الهام از آموزههای حکمت اسلامی و به اتکاء تجربهی اطمینانبخش، میتوان اِتقان و کارآمدی نظام علمی ـ آموزشی برآمده از نظریهی آموزش «پرورشمآل» و ترجیح آن را در قیاس با نظام آموزشی «فراگرفتمآل»، اثبات کرد.
۱۰٫ با توجه به نکات پیشگفته، نظریهی آموزش «پرورشمآل» و نظام مبتنی بر آن، نظریه و نظامی «برتر» و «اسلامی» است.