نظر جنابعالی درباره جایگاه نوآوری«مصلحت در فقه امامیه» چیست؟ آیا این نوآوری پتانسیل تحقیقات بیشتر توسط دیگران و صاحب طرحنامه را دارد، یا اینکه کار تمام شده است و اکنون نوبت انتشار و گسترش آن در مجامع علمی است؟
تحقیق فقه و مصلحت یکی از حلقههای منظوم از تحقیقاتی است که در گروه فقه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی انجام شده است و حجت الاسلام و المسلمین علیدوست نیز از محققان موفق حوزهی علمیه قم و از مدرسین سطوح عالی و خارج فقه و اصول هستند. هنگامی که این طرحنامه به هیأت حمایت از کرسی نظریهپردازی ارائه شد اجلاسیهی نقد و ارزیابی آن تشکیل شد و به مثابه نظر نو نه نظریه نو، با امتیاز بالا شناخته شد. این تحقیق و خلاصه آن که تحت اشراف هیأت، دفاع شده قابلیت ارتقا دارد. از حیث محتوا نیز تحقیق ارزشمندی است، هرچند که همچنان جای تقویت و ارتقاء کیفی نیز دارد، اما بیش از آنکه به لحاظ محتوایی و از حیث کیفی حاجت به توسعه و تعمیق داشته باشد، به لحاظ صوری و ساختاری به بازسازی و بازآرایی نیازمند است. هرچند که در اجلاسیهای که تحت نظر هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی تشکیل شده به عنوان نوآوری و نظر نو شناخته شد، اما به نظر بنده که جزء داوران این تحقیق و مدعا بودم، قابلیت ارتقاء به نظریه را دارد، لیکن اگر مبانی، منهج اثبات، برایند روششناختی و بروندادهای آن به صورت روشمند تبیین شود همچنین ادله، شواهد اثبات و قطعیت آن لحاظ شود، این نظر نو به یک نظریه تبدیل میشود، اما مطرح شدن موضوع فقه و مصلحت در فقه شیعی امروز، بیپیشینه نیست.
در بین اهل سنت نیز قواعد و اصولی از قبیل استصلاح، مصلحت، مسائل مرسله و تعابیری از این دست بیش از ما به این مسائل پرداختهاند. لیکن مبانی آنها سست و اشکالات اساسی بر شیوهها و مدعاهای آنها وارد است و آنچه که حجت الاسلام و المسلمین علیدوست انجام داده از عمده اشکلات وارده بر دیدگاههای اهل سنت، مبراست. کمتر کسی در بین فضلای ما به لحاظ کمّی و کیفی به اندازه جناب علیدوست به مسئله کاربرد مصلحت در فقه پرداخته است. ایشان الحق کار ارزشمندی را انجام داده و درخور تحسین، تعمیق و توسعه است و از این جهت ما خیلی خرسند هستیم که یک فاضل حوزوی کار بدیع علمی در مرکز حوزههای علمیه شیعه (قم) و در دستگاه علمی مانند پژوهشگاه فرهنگ و اندایشه اسلامی انجام داده است.
با توجه به معیارها و ویژگیهای مثبتی که این نظریه داشته، آیا امکان طرح آن در سطح جهان اسلام، در میان اهل تسنن و تشیع وجود دارد؟
یکی از برنامههای هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی این است که نقدهای نو و نظریههای جدید را پس از ارائهی دفاع موفق، در قالب کتاب، مقاله و یا اشکال دیگر در سطح ملی و فراملی مطرح و وارد کتب درسی کند. همچنین هیأت تصمیم دارد نظریات جدید را به زبانهای مختلف ترجمه کند تا در دسترس اهل نظر در ملتهای دیگر قرار گیرد، البته پارهای از نظریات دارای دفاع موفق کاملاً بدیع و بدون پیشینه هستند و برخی از آنها نیز نظریههای رقیب و مشابه دارند. نوآوری «مصلحت در فقه امامیه» متفاوت با نظریههای شناخته شده و رایج در جهان اسلام است، در نتیجه ما باید اینگونه نظریات را به زبانهای مختلف ترجمه کنیم و متناسب با فهم و فرهنگ مخاطبان به دنیا منعکس کنیم و معتقدم که مورد استقبال هم قرار میگیرد و جایگاه خود را در جامعه علمی پیدا میکند. انشااله که بتوانیم این کار را انجام دهیم.
یکی از وظایف هیأت، انتشار و ترویج اجلاسیههای دارای دفاع موفق است. آیا هیأت قادر است که اجلاسیههای علمی را با حضور داوران و ناقدان غیرایرانی برگزار کند؟ یا به انتشار مدعای صاحبان کرسیهای موفق در نشریهها و مجلات بینالمللی بسنده میکند؟
تأکید بنده به دوستان هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی این است که فعالیتهای هیأت را به خارج از مرزها توسعه دهند و حتی ارتباط برونمرزی دوسویه داشته باشند، یعنی نظرات اسلامی، ایرانی و شیعی را به صورت فرامرزی مطرح کنند؛ همچنین داوران و ناقدان غیرایرانی یا غیرشیعی را به کار گیرند و مجالی را فراهم کنند تا نظریهها و نقدهای خارجی و متعلق به دانشمندان اهل تسنن در معرض نقادی قرار گیرند. از این طریق هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی نیز به عنوان یک نهاد علمی مرجع، برای سنجش نوآوریها شناخته میشود. البته این کار برای بعضی از طرحنامهها شروع شده است. برای مثال به درخواست یک مؤسسه علمی در لبنان مقرر شده است که اجلاسیه نقد و ارزیابی نظریهی ابتناء، که متعلق به بنده است در این کشور تشکیل شود، که به زودی این کار صورت خواهد گرفت و تدریجاً گسترش پیدا میکند.
این اولین بار است که چنین برنامهای برگزار میشود؟
بله این اتفاق برای نخستینبار در خارج از مرزها روی خواهد داد. البته در یکی از جلسات ارزیابی نظریهی ابتناء، ناقدان و داوران غیرایرانی هم حضور داشتند.
حاج آقا ما دیروز جلسهای داشتیم تحت عنوان «الگوی نظام گفتگوی استحالهای» با ارائهی آقای دکتر شعیری. جلسه پرباری برگزار شد و منتقدان و داورانی که در این جلسات حضور داشتند همگی اعتراف میکردند که این نظریه، بدیع است و به دلیل طرح این موضوع توسط یک ایرانی در جهان ابراز خوشحالی میکردند. صاحب طرحنامه نیز در مصاحبه خود از برگزاری جلسات نقد طرحنامه توسط منتقدان خارجی استقبال کرد. فکر میکنید اگر ما بخواهیم چنین چیزی را در برنامهها و سیاستگذاریهای هیأت داشته باشیم چه زمانی میتوانیم به نتیجه برسیم؟
راجع به این موردی که اشاره میکنید به این دلیل که حضور نداشتم و متن طرح را نخواندهام نمیتوانم به صورت ماهوی سخن بگویم، اما تأکید میکنم بعضی از نظریهها با وجود مطرح شدن در فضا و بستر فرهنگی ایران، قابلیت طرح در مقیاس جهانی را دارند زیرا آنها هویت بومی دارند ولی ماهیت بومی ندارند به این معنا که در محیط ایرانی و بستر فرهنگ اسلامی تولید شدهاند ولی ماهیتاً میتوانند یک مطلب علمی باشند. ما میتوانیم از این دیدگاهها و نظرات حمایت کنیم و این دیدگاهها میتوانند مخاطب جهانی پیدا کنند.
یکی از کارهایی که به منظور ورود کرسیها به عرصه بینالمللی میتوان انجام داد، دوزبانه کردن سایت korsi.ir است، البته درخواستهای متعددی نیز در این زمینه مطرح شده است. نظر جنابعالی چیست؟
من هم پیرامون این مطلب به دوستان دبیرخانه تأکید داشتهام که ابزار لازم را برای دوزبانه کردن و بلکه سهزبانه کردن سایت فراهم کنند، گرچه کار دشواری است و به مترجمان باتجربه و کارآزموده نیاز دارد؛ همچنین به روزشدن سایت نیز اهمیت زیادی دارد به این دلیل که نمیتوان یک متنی را به زبان فارسی روی سایت بگذاریم و یک سال بعد به انگلیسی یا عربی آن را عرضه کنیم و باید مطالب سایت فارسی، همزمان به دو زبان عربی و انگلیسی ترجمه شوند. بنده از این کار حمایت میکنم.
بعضی افراد معتقدند که دبیرخانه در ارزیابی برخی طرحنامهها و آثار پژوهشی با وسعت نظر بیشتری عمل کرده است. با توجه به اینکه این هیأت نهاد نوپایی است شاید بتواند در مراحل اولیه بدون سختگیری عمل کند تا یک طرحنامه سریعتر به برگزاری اجلاسیه و دفاع موفق دست پیدا کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
من به شدت معتقدم که فرآیند ارزیابی و داوری طرحهای علمی و مدعاهای جدید باید سختگیرانه و دقیق باشند همچنین کاملاً بر استانداردهای علمی منطبق باشند و با مسامحه در برخورد با مدعای جدید موافق نیستم، حتی اگر فرآیند ارزیابی کند شود و پارهای از طرحها از راهیابی به اجلاسیه محروم شود. اگر دقت در ارزیابی وجود نداشته باشد علاوه بر سست شدن اعتبار علمی و جایگاه حقوقی هیأت، به علم و توسعه معرفت نیز خیانت خواهد شد؛ همچنین سخن علمی باید واقعاً علمی باشد. سخن علمی تعریف و استاندارد معینی دارد و من مقام کار اداری را که سرعت و سهولت زیادی باید داشته باشد از مقام ارزیابی، نقادی و داوری تفکیک میکنم. در سلسله کار اداری و سامانه مدیریتی باید سرعت و سهولت را اصل قرار دهیم اما در ارزیابی طرحنامهها به دقت و وسواس علمی نیازمندیم تا حق کسی ضایع نشود و سخنان سست به عنوان نظریه معرفی نشوند. دوستان ما نیز در دبیرخانه و بخشهای سازمانی حق ورود ماهوی به طرحنامهها را ندارند و فقط باید ضوابط صوری و ساختاری را کنترل و نظارت کنند که مدعای جدیدی که ارائه میشود از نظر مدارک کامل باشد، تا به کرسی مربوطه منتقل شود و در آن کرسی راجع به ارزیابی اولیه و تعیین ناقدان و داوران و تأیید شورای داوری و کمیته ناقدانی که دستگاه برگزارکننده برای اجلاسیه دفاع و داوری پیشنهاد کرده، تصمیمگیری شود. لذا من در مواجههی علمی با طرحنامهها به شدت معتقد به سختگیری هستم که بعضی از دوستان نسبت به این سیاست من معترض هستند و بسیاری از دوستان نیز از این روند حمایت میکنند.
با توجه به اینکه در سال ۹۰ هستیم و هفت سال از آغاز کار دبیرخانه میگذرد، حدود چهارده کرسی و دفاع موفق را داریم. به نظر شما علت اینکه تعداد این کارها کم است به عملکرد دبیرخانه مربوط است یا اینکه اساساً نظریهپردازی افق دوردستی است که باید صبوری به خرج دهیم تا پژوهشگران حوزهی علوم انسانی بتوانند روی یافتهها و نتایج آن کار کنند؟
اکنون نوزده کرسی فعال داریم و بیش از دویست صاحبنظر متخصص عضو پیوسته کرسیها هستند و صدها صاحبنظر به صورت عضو ناپیوسته با ما همکاری میکنند. بنده معتقدم اگر دبیرخانه ما فعالتر از آنچه که هست برخورد کند و هریک از کرسیها که متشکل از جمعی از نخبگان و صاحبنظران آن رشته علمی است، بر سعی و تلاش خود بیفزایند تعداد طرحهایی که وارد میشود بیشتر خواهد شد. البته تضمینی ندارد که خروجی دبیرخانه افزایش پیدا کند و ممکن است طرحهای زیادی ارائه شود و در مقام ارزیابی و داوری امتیاز کافی کسب کند ولی ما ضامن خروجی نیستیم و باید ضوابط را اجرا کنیم و هر طرحی بسته به علمیت مدعا و استانداردهای لازم، میتواند از خود دفاع کند و امتیاز خود را دریافت کند. واقعیت این است که نقش هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی نقش پسینی است. به این معنا که باید استعداد و فعلیتی به لحاظ علمی در کشور وجود داشته باشد و صاحبنظرانی باشند که نظریه جدید بدهند و شهامت ارائه نظریه، نقد شدن و قدرت دفاع از نظریه خود را داشته باشند، تا برونداد و خروجی هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی از نظر کمی و کیفی توسعه پیدا کند.
وقتی در کشورمان حدود هفتاد هزار عضو هیأت علمی از رتبههای مختلف مربی تا استاد تمام داریم و شمار کثیری از این افراد، اساتید علوم انسانی، معارف دینی و هنر هستند و حوزهی علمی آنها مرتبط با قلمرو مأموریت هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی است، باید توقع داشته باشیم که طرحهای بیشتری ارائه شود. ما نمیتوانیم کسی را ملزم کنیم و نمیکنیم؛ اما به نفع خود افراد است که حرفشان صیقل بخورد و از آثار حقوقی مترتب بر آن بهرهمند شوند. ولی من تعجب میکنم که دانشگاهها، حوزهها و پژوهشکدههای ما نسبت به این مسئله پراهمیت اهتمام ندارند و باور نمیکنم که ظرفیت علمی کشور و فعالیت علمی دانشگاهها و حوزههای ما آنقدر پایین است که تعداد طرحهای ارائهشده به نسبت جمعیت و شأن علمی ایران و جهان اسلام و شیعه کم است. به هر حال ما وظیفه تولید علم نداریم، بلکه نهاد مرجع برای سنجش علم و مدعاها هستیم؛ لهذا باید در کشور این قابلیت و فعلیت باشد تا بازار ما گرم شود و با این همه، برای اطلاع مخاطبان شما میگویم که از مجموعه چندصد طرحی که از دانشگاهها، پژوهشگاهها و حوزههای علمیه به دبیرخانه هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی رسیده، حدود هفتادودو یا سه طرح درخور تشکیل اجلاسیه دفاع و داوری تشخیص داده شده و گاهی افزون بر بیست ساعت دفاعیه را شامل میشده است، چهارده و یا نهایتاً شانزده طرح و مدعای علمی رتبه و امتیاز کافی را کسب کرده و به عنوان نقد و نظر نو شناخته شدهاند. بنابراین مراجعه به ما کم نبوده است و در عین حال ما ضامن خروجی موفق نیستیم.
بنابراین تنها نقطهی قابل دفاع از کار دبیرخانه همان صحت در مراحل ارزیابی و داوری است؟
به هر حال نمیتوانیم اعمال نظر کنیم و به مدعایی که صلاحیت احراز رتبه دارد، اعتنا نکنیم و به یک مدعای سست امتیاز دهیم و آنرا به عنوان نظریه اعلام کنیم. در عین حال دوستان ما در دبیرخانه، سلسله تلاشهایی برای فرهنگسازی و کار ترویجی انجام میدهند که برخی از آنها به عنوان اجلاسیههای جدید رسمی تشکیل شدهاند. همچنین با وجود ویژگیهای خاص نمایشگاه کتاب و مناسب نبودن محیط آن برای نشستهای تخصصی، جلساتی به منظور آشنایی هرچه بیشتر پژوهشگران در نمایشگاه کتاب برگزار شد که خوشبختانه اقدام موفق و ثمربخشی بوده است.
در مورد حمایتهای هیأت سوالی دارم. کار پژوهشی اساساً به عنوان یک کار سخت شناخته میشود. یکی از امتیازاتی که هیأت به صاحبان اجلاسیههای با دفاع موفق اعطا میکند، سفر مطالعاتی است. آیا هر اجلاسیهای که به دفاع موفق منتهی شود میتواند درخواست سفر مطالعاتی داشته باشد، یا اینکه معیارهای دیگری وجود دارد؟
سفرهای مطالعاتی برای طرحهای موفقی پیشبینی میشود که یا نظریهی موفق قلمداد شوند و قابلیت توسعه و تعمیم داشته باشد و یا نظری قوی که در حد ارتقاء به نظریه است، ارائه شود و به دلیل بالا بودن هزینه سفر مطالعاتی، هر نظر جدیدی که دفاع موفق داشته، مشمول این حمایت نمیشود. تاکنون هم اگر بعضی از موارد را اعمال کردهایم یکی از دو شرط بالا را داشته است و هر نظریه درخوری را که بتوان آن را ارتقاء بخشید و توسعه داد مورد حمایت قرار میدهیم و فرآیند هم به این ترتیب است که صاحبنظر درخواست خود را اعلام میکند و توجیه و دلایل لازم را ارائه میکند و نظر کارشناسی شورای علمی کرسی مربوطه گرفته میشود و بعد در شورای علمی دبیرخانه هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی بررسی میشود و اگر مورد تأیید قرار گرفت تأمین اعتبار میکنیم که افراد سفر کنند.
به عنوان سخن آخر اگر دیدگاه و نقطهنظری دارید بفرمایید.
کار ما ظاهراً ملازم با نوعی تظاهر، انعکاس و بازتاباندن است و فکر میکنم که بعضی از ریاها ایرادی ندارد، همچنین توصیه میکنم که دوستان در ارائه و بازتاباندن، تلاش بیشتری کنند زیرا هیچ منافاتی با اخلاص ندارد و ما با قصد قربت و با انگیزهی توسعه علم که در مکتب ما مقدس است و با انگیزه اعتبارافزایی شیعه و مکتب اهل بیت کار انجام میدهیم و قصد قربت میکنیم و اجر معنوی دارد و در عین حال منافاتی با ریا ندارد. سایت دبیرخانه هم باید در مقام ارائه فعالیتها، بیشتر اقدام کند.