مراد از مبانی «معرفتی ـ ارزشیِ» الگو، مجموعهی قضایای فلسفی ـ لاهوتیایست که تبیین و تحلیل زیرساختهای «هستیشناختی»، «جهانشناختی»، «انسانشناختی»، «اجتماعشناختی»، «معرفتشناختی» (منابع، در زمرهی همین مبنا بشماراست)، «روششناختی»، «اخلاقی» (زیرساختهای ارزشی و نگاه به دنیا و نسبت دنیا و آخرت در همین مبنا جای میگیرد)، «موضوعشناختی» و «مختصاتشناختیِ» پیشرفتورزی اسلامی و الگوی پیشرفت اسلامی ـ ایرانی را برعهده دارد (ظروف زمانی ـ زمینی، و قومی ـ اقلیمی نیز در شمار مبنای مختصاتشناختیست). از آنجا که دستیابی به الگوی پیشرفت، در گرو اکتشاف «منطق طراحی» الگو از سویی، و «مبانی معرفتی ـ ارزشی» آن از دیگرسوست، بذل جهد و سعی مقدور در تبیین «منطق» و «مبانی»، تقدم رتبی بر هر اقدام دیگری در راستای تدوین الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی دارد.
دستیابی به مبانی «معرفتی ـ ارزشی» الگو، در نــه گـام نظـری و عملـی به شرح زیر، فراچنگ میآید:
گام یکم) تشکیل حلقهی علمی ـ نظری شایسته با شناسایی و کارگماشت افراد ذیصلاحیت.
گام دوم) تعریف «پیشرفتورزی» و الگوی پیشرفت اسلامی، و ساحات و سطوح آن دو (تبیین ماهیت و مؤلفههای دو مقوله) با بهرهگیری توأماً از شیوههای کتابخانهای و میدانی.
گام سوم) طراحی روش مطالعهی مبانی اسلامی پیشرفتورزی و طراحی الگوی پیشرفت.
گام چهارم) مطالعهی مبانی پیشرفتورزی و الگوی پیشرفت، از سوی حلقه، و نیز فراخوانی و نظرخواهی از اصحاب معرفت در حوزههای تخصصی مربوط. (باید توجه داشت که در مانحنفیه، دو گروه مبنا مطرح است: مبانی اسلامی پیشرفتورزی انسان و مبانی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی)
گام پنجم) گردآوری مقالات و مقالتهای اصحاب معرفت، که در اجابت فراخوان فرارسیده است.
گام ششم) اصطیاد نظرات استوارتر و سازا، و صورتبندی آنها.
گام هفتم) در معرض نقد و نقض ارباب نظر قراردادن سامانهی حاصل از اصطیاد و صورتبندی.
گام هشتم) تنظیم سازِکار انتقال از «مبانی» [نهایی شده] به «بناها»، و تبدیل «نظر و نگره» به الگوی عملی منطبق بر ظروف متفاوت و شرائط متطور اقالیم اسلامی.
گام نهم) ترسیم چارچوبه و سیر و مسیر [نقشهی راه] طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ـ ایرانی:
۹/۱٫ تمهید مقدمات عملی برای اکتشاف نظریهی پیشرفت اسلامی و «الگوی اسلامی ـ ایرانی» (مانند کارسنجی، ظرفیتشناسی و تقسیم کار ملی، راهاندازی اندیشهکدههای تخصصی مورد نیاز).
۹/۲ . تعریف «پیشرفتورزی اسلامی» و «الگوی پیشرفت» و تعیین مسئلهی اصلی و ابعاد هر یک از آنها، و نیز اهداف تحقیق و طراحی «الگوی اسلامی ـ ایرانی».
۹/۳ . تهیهی منطق طرّاحی «الگوی اسلامی ـ ایرانی» پیشرفت، با لحاظ عناصر دخیل در هندسه و ساختار الگو، عواملی چون:
۱٫ عاملیت انسان (فرد ـ جامعه)،
۲٫ متعلقهای مواجههی انسان (جوانحی + جوارحی) در عرصهی حیات.
۳٫ متعلقهای مواجهههای آدمی (به نحو سَبر و تقسیم)
۴٫ انواع احکام و قضایای تشکیلدهندهی الگو (= تبیینی/ مبانی+ تکوینی/ توصیفی + تکلیفی/ تجویزی + تهذیبی/ توصیهای)
۵٫ عوامل پیرامونی و سازِکارهای تحقق و تطبیق بر ظروف و شرائط (و تعیین ذاتیات/ ثابتات و عرضیات/ متغیرات الگو).
[تنظیم جدول چندبعدی حاوی عناصر و تعیین نسبت و مناسبات عرضی و طولی آنها با همدیگر]
۹/۴ . شناخت ابعاد و اجزای الگو:
أ) تعیین قلمرو و هندسهی الگو (شبکهی افقی عرصههای اصلی تعامل براساس بیان منسوب به امام صادق(ع) چهار قسم است: اصول التعامل اربعه: التعامل مع الله، التعامل مع النفس، التعامل مع الناس، التعامل مع الدنیا)
ب) طراحی ساختار دامنهی هر یک از اضلاع (هرم عمودی)
ت) تفکیک عناصر ذاتی/ ثابت (تشکیلدهندهی نظریهی پیشرفتورزی اسلامی)، و عرضی/ متغیر (تشکیلدهندهی الگوهای مختلف).
ث) تعیین سازِکارهای نرمافزاری و سختافزاری تحقق الگوی اسلامی ـ ایرانی.
۹/۵٫ تنظیم فرایند و زمانبندی اجرایی الگو.
۹/۶٫ تنظیم سازِکارهای درستیآزمایی نظری و سنجش کامیابی عملی، و روشهای تصحیح و روزآمدسازی الگو.
۹/۷٫ طراحی و ارئهی دولت تحققبخش (دستگاه مجری) الگوی طراحیشده (= نظامپردازی اجرایی).
۹/۸٫ تهیهی نسخههای الگوهای متناسب با دیگر اقالیم و اقوام.
لینک کوتاه: https://rashad.ir/?p=1387