در سومین دوره جشنواره بین المللی فارابی که با هدف تکریم و بزرگداشت محققان و صاحبنظران علوم انسانی برگزار می شود، استاد علی اکبر رشاد به عنوان «نظریه پرداز برجسته» برگزیده و معرفی شد. «نظریه ابتناء» وی که تحت نظر کرسی های حمایت از نظریه پردازی ارائه و دفاع شد، سرانجام از سوی شورای داوران کرسی فلسفه دین به عنوان نظریه ای بدیع معرفی شد. طی ۰۵اجلاسیه دفاع و داوری که زیر نظر کرسی های نظریه پردازی برگزار شده، تاکنون ۹ کرسی موفق به دفاع از مدعی خود شده اند که از این ۹ کرسی تنها ۳ کرسی تعریف نظریه بر آنها شامل بوده و از نظر هیات داوران و کمیته ناقدان به عنوان «نظریه نو» ارزیابی شده است که نظریه ای در هویت ملی ایرانیان از سوی دکتر موسی نجفی، نظریه ای در زمینه علم دینی از دکتر خسرو باقری نوع پرست و نظریه ابتناء حجت الاسلام علی اکبر رشاد را شامل می شود.
در باب فرآیند تکون معرفت، از دیرباز نظریه های مختلفی از سوی فیلسوفان گوناگون مطرح شده که نظریه عقول، نظریه مثل و نظریه معرفت شناختی کانت از جمله آنهاست؛ اما تاکنون در باب فرآیند تکون و تحول معرفت دینی، نظریه شاخصی سراغ نداریم. به این اعتبار، حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد «نظریه ابتناء» را برای تبیین نظام و نحوه تکون و تحول معرفت دینی ارائه کرده است. با استاد رشاد به عنوان رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به گفت وگو نشستیم تا از او در باب سازوکار کرسی های نظریه پردازی و نظریه ابتناء وی بشنویم.
■ هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی چه نهادی است و چه مسئولیت و سازوکاری دارد؟
هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی نهادی تحت اشراف شورای عالی انقلاب فرهنگی است، ماموریت اصلی این نهاد از سویی شناسایی نظریه های نو و نقدهای جدید و از دگرسو حمایت حقوقی و مادی از نظریه ها و نقدهای نو را عهده دار است، این حمایت به نظریه ها رسمیت می بخشد. به این معنا که بستری برای افرادی فراهم می آورد که مدعی نظریه ، یا نقدی جدید هستند تا مدعایشان را در محضر گروهی صاحبنظر و اهل فن و بی طرف مطرح و به قضاوت گذارند و بدین وسیله نظرات شان به لحاظ مبنا و منطق روش شناسی و شواهد و مویدات مورد محک قرار گیرد و در نهایت اگر مدعا در خور اطلاق نظریه یا فراتر از نظریه یا فروتر از نظریه و یا نقد بدیع است، ثبت و گواهی شود.
البته بنا نیست که همه نظریه ها یا نقدها از سوی جمع داوران و همه ناقدان به لحاظ مضمونی، محتوایی و رویکردی پذیرفته شود، چرا که چنین اجماعی اساساً ممکن نیست بلکه غرض این است که یک نظریه یا نقد از نظر منطقی و مبنای علمی و روش شناختی مورد ارزیابی و داوری قرار گیرد.
بنابراین ممکن است شورای داوری و کمیته ناقدان به این جمع بندی برسند که اگرچه نظریه یا نقد مطرح شده، آنان را قانع نمی کند ولی به لحاظ علمی و روش شناختی مشمول تعریف نظریه یا نقد می باشد و از بداعت و نوبودگی برخوردار است.
■ این نهاد متشکل از چه گروه و اعضایی است؟
هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی یک مجمع ۲۱ نفره است که جمعی از آنها عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعدادی از صاحبنظران و مسئولان ذیربط دستگاه های علمی است. در این هیات تاکنون ۱۵ کرسی (مسند علمی) تاسیس شده که از جمله می توان به کرسی فلسفه دین و کلام، کرسی فلسفه و منطق، کرسی فقه و اصول، کرسی جامعه شناسی، کرسی ادیان و عرفان و امثال اینها اشاره کرد که هر یک از این کرسی ها دارای یک حلقه علمی با عضویت ۱۰ تا ۳۵ عضو متخصص و صاحبنظر پیوسته است و تعدادی نیز عضو ناپیوسته؛ تاکنون ۳۰۵ نفر از صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی در این ۱۵ کرسی عضو شده اند. روسای این ۱۵ کرسی هریک از صاحب نظران شناخته حوزه خود هستند و جمعاً شورای علمی دبیرخانه هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی را تشکیل می دهند.
■ هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی به عنوان یک نهاد مدیریت تولید علم چه شان و جایگاهی در فرهنگ فکری و جامعه علمی ما دارد؟
بی شک این نهاد تاثیر چشمگیری در مدیریت تولید علمی کشور خواهد داشت کما اینکه طی چهار یا پنج سالی که این هیات تاسیس شده با همه فراز و فرودها و چالش هایی که پیش رو داشته تاثیر درخور و شایسته ای در مدیریت فضای علمی کشور گذاشته است؛ چرا که گاهی جامعه علمی ما به آشفته بازاری از نظریه ها، ایده ها و ادعاها شبیه می شود که نمودی از خلامدیریت تولید علم است و هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی سعی دارد به سهم خود این خلارا پر کند.
به این اعتبار تاکنون ۵۰ اجلاسیه ارزیابی، نقد و دفاع و داوری راجع به مدعاهای علمی برگزار شده که هر اجلاسیه چندین جلسه که مجموعاً گاه حدود ۱۰ ساعت طول می کشد، از این بین ۹ کرسی موفق به دفاع مقبول شده بدین معنا که داوران به این ارزیابی رسیدند که این مدعا از مختصات علمی یک نظریه نو یا نقد نو و یا نوآوری کم تر از نظریه برخوردار است و از بین این ۹ مورد نیز تنها ۳ کرسی به عنوان «نظریه نو» قلمداد شده که تعریف نظریه بر آنها صدق می کرده و ۶ کرسی دیگر شامل نوآوری یا نقدی جدید بوده است.
■ همان طور که اشاره کردید یکی از وظایف این هیات، حمایت حقوقی و مالی از نظریه و نظریه پردازان است. این نهاد چه حمایتی از این چند نظریه برگزیده کرده است؟
جناب آقای دکتر خسرو باقری نوع پرست به خاطر نظریه پذیرفته شده اش در زمینه علم دینی برای یک فرصت مطالعاتی ۹ ماهه و تکمیل نظریه شان به خارج از کشور اعزام شدند. به جناب آقای دکتر موسی نجفی برای نظریه هویت ملی ایرانیان جوایزی اهدا شد. در سال گذشته یکی از کرسی ها که به دفاع موفق نائل شد و البته از نوع نقد بود در جشنواره بین المللی فارابی مورد تقدیر قرار گرفت و امسال هم دو اجلاسیه موفق برگزار شده بود که در جشنواره بین المللی فارابی مورد تجلیل قرار گرفت یکی «نظریه ابتناء» بنده بود و دیگری «مصلحت در فقه امامیه» که از سوی جناب آقای ابوالقاسم علیدوست ارائه شده و به عنوان «نوآوری» موفق به دفاع شده بود.
■ آیا چنین برخوردی با نظریه ها یا نظریه پردازان کافی است؟ یعنی اهدای جایزه و منتخب شدن در جشنواره ها و یا یک فرصت مطالعاتی، حمایت در خوری است؟
در هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی راههای بسیاری در سه لایه حمایت حقوقی، علمی و ترویجی پیش بینی شده است.
■ این هیات چه راهکار یا راهکارهایی برای کاربردی شدن این نظریه ها پیش بینی کرده است؟
همه نظریه ها، نوآوری ها و نقدها کاربرد عملی ندارند، اما برخی نتایج نظری دارد و به توسعه مرزهای معرفت می انجامد و برخی دیگر در مناسبات اجتماعی و مسائل کشور مورد استفاده است که کاربرد و مصرف آن به عهده دستگاه ها اجرایی و مسئول است.
■ نظریه ابتناء که از جانب شما طرح شد آیا در واکنش، رد یا نقد نظریه ای خاص بوده است؟ چرا که با مطالعه نظریه شما به نظرم آمد گویا نظریه «قبض و بسط» از نظرتان دور نبوده است؟
اولاً هر نظریه و نقدی لزوماً و ناظر به نظریه های موجود و رقیب تولید می شود. نظریه در خلابه وجود نمی آید. تولید نظریه بدون لحاظ پیشینه یک حوزه معرفتی چه بسا ممکن نباشد. ثانیاً نظریه ابتناء نظریه وسیعی است و من شخصاً هنوز به نظریه رقیب که به نحو جامع «فرآیند تکون معرفت دینی» را تبیین کرده باشد، برنخورده ام. اما در عین حال این نظریه ناظر به خرده ایده هایی که در حوزه معرفت دینی طرح شده اند از جمله نظریه قبض و بسط بوده است. اما نظریه قبض و بسط نظریه ای هرمنوتیکی است که معطوف به «نحوه تطور معرفت دینی» می باشد در حالی که نظریه ابتناء نظریه کلان و جامعی است که «فرآیند تکون معرفت دینی» را تبیین می کند. هر چند این نظریه تطور معرفت را نیز تبیین می کند. نظریه ابتناء ناظر به نظریه خاصی نیست ولی عمده نظریه ها در حوزه معرفت دینی را درنظر داشته ام بنابراین نظریه بنده هم متاثر از نظریه های موجود سنتی و مدرن است و هم منتقد آنهاست. اصولاً هر نوآوری ای لاجرم ناقدانه هم هست چرا که تا نظریه ای دیدگاه رقیب را نقد نکند و نقاط ضعف آن را نشان ندهد و احیاناً آن را کنار نزند خود متولد نمی شود.
■ بنمایه و هسته مرکزی نظریه ابتناء برچه اصولی استوار است؟ در واقع می خواهیم خلاصه ای از نظریه ابتناء را از شما بشنویم.
تبیین فرآیند و سازوکار تکون و تطور معرفت دینی، از اهم وظایف فلسفه معرفت دینی است، نظریه «ابتناء» نظریه ای است برای تبیین فرایند و سازوکار تکون و تطور معرفت دینی؛ (و نیز مبنایی برای طراحی «منطق فهم دین» جدید و جامع).
خلاصه نظریه عبارت است از «معرفت دینی، برآیندِ تاثیر ـ تعامل متناوب ـ متداوم مبادی خمسه دین، به عنوان پیام الهی».
■ در چارچوب نظریه شما «معرفت دینی» چگونه تعریف شده است؟
محصل سعی موجه برای تفسیر و کشف مرادات الهی و آموزه های دینی را معرفت دینی اطلاق کرده ام. این معرفت اگر از منطق و مبانی جامع و صائبی برخوردار باشد معرفتی صائب قلمداد خواهد شد و اگر در مبنا و منطق به خطا رفته باشد معرفت خطا فراچنگ، خواهد آمد.