در این همایش علاوه بر سخنرانی حضرات آیات محمدعلی تسخیری، علیاکبر رشاد و حجتالاسلام دکتر خسروپناه، و برگزاری نشست علمی با حضور حجتالاسلام دکتر رهدار و حجتالاسلام جبرئیلی، از مجموعهی پنج جلدی نقد اعتزال نو رونمایی شد.
آیتالله علیاکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی دومین سخنرانان این همایش بود. ایشان ضمن بیان مقدمهای دربارهی الهیات اجتماعی راستگرا و چپگرا گفت: عنوان الهیات اجتماعی از حیثی، معرفتشناسی اجتماعی و از حیثی جامعهشناسی معرفتی است. الهیات را به معنای معارف دینی، دینشناسی و دینپژوهی و همچنین به رشته یا رشتههایی که موضوع و قلمروی مطالعاتی آن معارف و مسائل دینی است، تعریف میکنند.
از الهیات اجتماعی یک تفسیر رایج وجود دارد که معادل الهیات اجتماع و اجتماعیات دین است که ترکیبی اضافی و برشی از دین و معرفت دینی است؛ اما بنده آن را به معنای خاصی به کار میبرم که دینشناسی معطوف به اجتماع و شئون جامعه است. در این حالت ترکیب الهیات اجتماعی یک ترکیب وصفی است.
آیتالله رشاد، با ذکر تقسیمبندی جریانها یا گفتمانهای دینی و اجتماعی به: ۱٫ متجمّد، ۲٫ متجدّد، ۳٫ مجدّد، برای الهیات اجتماعی، به معنای عام، الهیات را به دو طیف راست و چپ تقسیم کرد و افزود: شاخهی چپ و راست، ذیل گفتمان متجدّد میگنجد و به یک اندازه از متن واقع دین و اسلام فاصله دارد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با ذکر سخن استاد مطهری که شرق و غرب دو لبه قیچی و در مقابل اسلام هستند، خاطرنشان کرد: نظریههای این دو جریان، ذیل اعتزال نو و بر مباحث قدرت و ثروت شکل میگیرد که در ذیل رویکردهای لیبرال، دیکتاتوری، سوسیالیستی و … غرب شکل گرفته است. وی، این گفتمان را دارای مؤلفههایی دانست و خاطرنشان کرد در جمعبندی اعتزال نو دشواریهای بسیاری وجود دارد که به همین دلیل نمیتوان در مورد آن شفاف سخن گفت؛ زیرا خالص نیستند و گرایش معیّنی ندارند، بلکه از جریانهای جهانی گرفته شده و استقلال معرفتی ندارند؛ به همین جهت سیال است و هویت معرفتی و انسجام گفتمانی در این طیف شکل نگرفته و موجب بروز افراط و تفریط در این جریان شده است.
آیتالله رشاد، با اشاره به شخصیتهای شاخص الهیات اجتماعی چپ، همچون: حبیبالله پیمان، شریعتی، بنیصدر، حبیبالله آشوری و شخصیتهای شاخص راست، همچون: مهندس بازرگان، سروش، شبستری، ملکیان و بیشتر اعضای نهضت آزادی، دربارهی بایستگی پیرنگشناسی و پیشینهکاوی اعتزال نو تصریح کرد: ردیابی و رگهشناسی تاریخی و تبارشناسی معرفتی هریک از شاخههای معتزله، تبیین آبشخورهای معرفتی، گونهشناسی و تعیین ادوار و طبقات هریک و نیز شناسایی شخصیتها و آثار علمی شاخص و نقطهی عطف و تأثیرگذار هرکدام، لازم است. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با اشاره تلویحی به نظریهی قبض و بسط سروش افکار او را بیشتر متمایل به اشاعره دانست، حال آنکه سروش خود را نومعتزله میخواند. وی، الهیات اجتماعی راست و چپ را دارای شاخصهی تحلیلگرایی و پوزیتیویسم خواند و با ذکر مثالهایی در این باره، ضمن جمعبندی مطالب خود، سخنانش را به پایان رساند.
لینک کوتاه: https://rashad.ir/?p=2122