بنا بر این گزارش، طی این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین رشاد در سخنان خود گفت: طبقات نخبه و روشنفکران اصلی یک جامعه رسالت اصلی خود را کشف مسائل آن جامعه میدانند و این که مسئلهها را کما هی و آن چنان که در نفسالامر در یک جامعه مسئله است، بشناسند و به درمان آن بپردازند، در حالی که متأسفانه در جامعه ما، روشنفکران رسالت خود را این میدانند که آن چه را که مسئله جامعه ما نیست و مسئله عمده دیگر ملل و فرق است، به مسئله بومی جامعه ما بدل کنند.
حجتالاسلام رشاد افزود: آنان میکوشند مسائلی که زمینههای فرهنگی و اجتماعی و معرفتی خاص خود را داشته و در ظرف تاریخی معین، در یک جامعه مشخص پیدا شده است، وارد کرده و در جامعه ما به صورت مصنوعی مسئله کنند. متأسفانه این به هنر روشنفکران ما تبدیل شده است و آنان اکثراً به بحثهایی میپردازند که با هویت و جایگاه تاریخی ما و با ظروف فرهنگی و رویکرد معرفتی ما هیچ نسبت و خویشاوندی ندارد.
وی با بیان این که مقولهای مانند پلورالیسم دینی نیز از این دست است، بیان کرد: تکثرگرایی دینی مسئله جامعه ما و مبتلابه ما نیست. ما مشکلی به نام تعدد ادیان متعارض که جامعه را به چالش کشیده باشد، نداریم، اما برخی با مهارت تمام این مطلب را طرح میکنند و طبقات فکری و شرایط فرهنگی را لاجرم با آن درگیر میکنند و افرادی ناچار میشوند به این بحثها وارد شوند، چه وقتی که موضوع و مطلبی مسئله شد، به ناچار کسانی که احساس مسئولیت میکنند، نمیتوانند بیتفاوت و بیطرف باشند و باید به آن بپردازند.
حجتالاسلام رشاد علم و دین را نیز کمابیش بحثی از این دست دانست و عنوان کرد: خود دین مسیحی در مقام یک دین نفس الامری نازل شده از سوی باریتعالی یک دین حقیقی است و حکایت حقیقت عالم است و طبعاً علم حقیقی نیز با آن سازگار خواهد بود، اما به دلیل این که آن چه در دسترس انسان غربی است، دین تحریف شده و تاریخ منقضی شده است که اگر در دوره تاریخی خود کارساز بوده، به دارویی میماند که تاریخ مصرف آن منقضی شده و میتوانند مضر نیز باشد و از همین روست که تعارض علم و دین برای آن جامعه مسئله است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به ریشه نظریه پلورالیسم دینی جان هیک گفت: آقای هیک خود در یکی از کتابهایش به تفصیل زمینههای اجتماعی پیدایش نظریه خود را مطرح میکند و ضمن یاد کردن از جمعی که در دوران جوانی در کنار هم بودند، میگوید ما بعد از جنگ جهانی دوم شاهد به وجود آمدن نزاعها و اختلافاتی در جامعه انگلیس بودیم که در نتیجه آن همزیستی، صلح و مراودات مسالمتآمیز به مخاطره افتاده بود و در چارهجویی برای این وضعیت به سمت ایده پلورالیسم دینی رفتیم. بنابراین خود اذعان میکند که پیدایش این نظریه در ذهن او معلول ظروف اجتماعی آن جامعه، در آن مقطع تاریخی است.
رشاد با اشاره به بحثی که در بیرمنگام با جان هیک داشته است، خاطرنشان کرد: جان هیک در پایان آن بحث گفت اساساً پلورالیسم مسئله ماست و مسلمانان نمیدانند که ما چرا آن را مطرح میکنیم و با آن چه مشکلی را میخواهیم حل کنیم. او گفت اصلاً شما این مشکل را ندارید که بخواهید به دنبال راه حلی برای آن باشید. این بدین معناست که شما یک تئوری پیش اندیشیده برگزیده باشید و ادلهای برای آن دست و پا کنید؛ گویی که جان هیک میگفت ما مجبوریم از این نظریه دفاع کنیم و اینکه ملاحظه میکنید بین ادله او تعارض وجود دارد، به این دلیل است که او اولاً به دنبال دلیل درست نیست، بلکه میخواهد با به کرسی نشاندن تئوریاش، مشکل خود را حل کند.
وی در ادامه با اشاره به تعبیر مقام معظم رهبری مبنی بر این که روشنفکری در ایران ناقصالخلقه زاده شده است، تصریح کرد: جریان روشنفکری ما مجازیزده است. در واقع، بر هویت ما، بر ذهنیت ما، بر حیات و زندگی ما، فضای یک گفتمان و پارادایم مجازی حاکم شده است. ما در حال زندگی در عالمی غیر از عالم خودمان هستیم و نوعی مجازاندیشی ناخودآگاهانه بر ذهنیت ما حاکم است. این در حالی است که مسئله سنت و مدرنیته مسئله جامعه ما نیست و هر چند جهان ما به صورت تصنعی دچار این تقابل شده باشد و پارههایی از عوالم و افکار آن سوی عالم در جهان ما حضور پیدا کرده است، اما ذاتی فرهنگ ما نشده است.
حجتالاسلام رشاد ادامه داد: جریان روشنفکری ما مبتلا به بیماری خویش دیگرانگاری است و خودش را غیر میداند و مشکلات و معضلات آن غیر را مشکلات خود میپندارد و بعد حکم میکند که چه باید انجام شود، در حالی که من آن دیگر نیستم تا مشکلاتم و راهکار مفید برای من آنی باشد که دیگرانی که من خود را آنان میانگارم پیش رو دارند و پیش میگیرند.
وی تأکید کرد: معضل اساسی ما این است و متأسفانه کسانی مبتلا به این بیماری هستند که بسیار مدعیاند. آنان نمیدانند در کجای تاریخ ایستادهاند و در کجای عالماند و در چه نقطهای از عالم تنفس میکنند و عجیب هم این است که وقتی به این مسائل پرداخته میشود، چندان مورد پسند و خوشایند آنان قرار نمیگیرد، همچنان که روشنفکران بومی از حضور جان هیک در پژوهشگاه به شدت عصبانی بودند و نتوانستند خودداری کنند و ناخرسندی خود را نیز اظهار کردند.
در ادامه جلسه آیتالله احمد بهشتی نیز با اشاره به برخی از مباحث کتاب و بعضی از مواضع مباحثه حجتالاسلام رشاد و جان هیک و با بیان این که این اثر مرا به یاد مناظره هشام بن حکم و عمرو بن عبید انداخت، گفت ما باید به خودمان افتخار کنیم که همچون آقای رشاد و همچون هشام بن حکم داریم که میتوانند در برابر عقاید مخالف واقعا خوب عرض اندام کنند چنانکه در مباحثی که میان ایشان و جان هیک صورت گرفته ایشان به راحتی جان هیک را در بحث گرفتار میکنند، به گونه ای که در مواضع مختلف هیک مرحله به مرحله از نظرات خود برمیگردد.
مهدی گلشنی دیگر سخنران این جلسه با اشاره به این مطلب که از اوایل اسلام یعنی از قرن دوم هجری به بعد همواره مسائلی مورد مناقشه مطرح بوده است، عنوان کرد: در اوایل انقلاب مسائلی از بیرون، توسط روشنفکران وطنی در داخل مطرح میشود که داخلی نبود و سابقه نداشت و متأسفانه نظر قشر وسیعی از جوانان ما را جلب کرد و به قدری شیوع پیدا کرد که شاید حتی در خود کشورهای غربی نیز تا این حد مورد توجه نیست.
گلشنی گفت: مهم این است که شما تشخیص دهید چه مسائلی دراین زمان از اهمیت برخوردار است و مسائلی وجود دارند که خود میتوانند مسألهزا باشند و متأسفانه این امر در کشور ما وجود دارد و با کمال صراحت باید عرض کنم که دانشگاههای ما کاملاً از تفکر دینی دورند و بسیار دورند.
وی با بیان این که برای حل این معظل نمیتوان از شعار یا فشار استفاده کرد، خاطرنشان کرد: باید این مشکل را با راه آن و با زبان آن حل کرد. زمانی که استیفن هاوکینگ گفت که من جهان را خودزا میدانم، بعضیها در کشور ما گفتند که با فلسفه اسلامی میتوانیم نادرستی این ادعا را برای او اثبات کنیم، در حالیکه او اساساً فلسفه را قبول ندارد. بنابراین محیط ما باید یک نگرش کلی داشته باشد و از زبان روز هم استفاده کند و البته باید مبارزه با مسائل انحرافزا را نیز از واجبات دانست.
گلشنی با ستایش از کتاب «مباحثه با جان هیک» و اقدامات حجتالاسلام رشاد در انجام مباحثات، گفت: بهتر از همه نقد مفصلی است که بخش دوم این کتاب را تشکیل می دهد و من جواب جان هیک را در پاسخ به این نقدها بسیار ناقص مییابم. این نشان میدهد که هیک بسیار ساده با قضایا برخورد کرده یعنی بدون فکر کردن به نقدها به آنها پاسخ داده است اما در هر صورت کار حجتالاسلام رشاد کار بجایی بوده و ما به این قبیل کارها نیاز داریم.
حجتالاسلام و المسلمین قائمینیا دیگر سخنران این جلسه با بیان این که مسأله پلورالیسم دینی یکی از مهمترین مسأئل فلسفه دین است، اظهار کرد: گرچه از قدیم الایام این بحث به صورتهای متناسب با عصرهای گذشته میان متکلمان در قالب مسأله دعاوی متعارض ادیان مطرح بوده است، ولی این مسأله آن گونه که امروزه مطرح میشود ویژگیهایی دارد که آن را از دوران گذشته برجسته میکند.
قائمینیا با اشاره به دو ویژگی مهم این مسأله در دوران معاصر بیان کرد: این دو ویژگی که باعث میشود، هیک مبتکر این مسأله یا مبتکر صورتبندی جدید یعنی صورتبندی کانتی از این مسأله قلمداد شود، یکی نگاه پدیدارشناختی و دیگری نگاه معرفتشناختیای است که در شکل جدید بحث از تکثرگرایی دینی دخیل است.
وی پس از تشریح جزئیات این بحث گفت: کتابی که آقای رشاد تألیف کردهاند و به اعتقاد من بهترین اثر ایشان است، ویژگیهای خاصی دارد، از جمله این که با برهان صبر و تقسیم پیش میرود و سعی میکند در مواجهه با آراء جان هیک، تمام جزئیات را استقصاء کند و برای هر شقی، نقدی را مطرح کند. این ویژگی مهمی است و این اثر توانسته به ابعاد مختلف پلورالیسم دینی بپردازد و شقوق مختلف را بررسی کند و علاوه بر این ایشان تلاش کردهاند در هر شقی، به جزئیات آن شق نیز بپردازند.
حجتالاسلام ساجدی نیز در این جلسه با اشاره به افتتاح قطب فلسفه دین در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بیان مسائلی درخصوص اهمیت مباحث فلسفه دین در وضعیت کنونی پرداخت