این نسل پرخروش…
گلهای کاغذین تو را ای فرنگ مست
… دیگر نمیخرند
با بو و رنگ بی نوسان و تقلبی
آوای رویش گلبوتههای تو
دیگر، بگوش شرق خروشان، نمیرسد
بنها و ریشههاش
در عمق خاک قلب جوانها نمیدود
انبوه جنگل مصنوعی تو را
باران خشم و نفرت ما …
خیس کرده است.
“کادوی ایسمها”ی خطه تو، در دیار ما
مصرف نمیشود
بشکست رونق بازارت ای فرنگ
برق نگاه ما…
از چینههای دور افقها گذشته است
رگهای خانه خورشید، میطپد
دیگر سپیده است.
اسلام … فجر سرخ خود آغاز کرده است
با جوشهای تازه این سرو دیرسال
در قلب صخرههای سیاه مآل تو
افکنده بس شکاف
دیگر طبقکشان خویش را
زی خود فرا بخوان،
گلهای کاغذین و مقوایی تو را
دیگر نمیخرد… این نسل تازهجوش…
لینک کوتاه: https://rashad.ir/?p=1364