به گزارش خبرنگار مهر، آیتالله علیاکبر رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی، عصر روز گذشته ۲۶ بهمن ماه در همایش بازخوانی و بررسی دیدگاههای سید قطب که به همت کانون اندیشه جوان، موسسه اشراق و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد در مورد «کاستی جریان و طیف اعتزال نو» به ارائه سخن پرداخت.
رشاد در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه در تاریخ اسلام انحراف و آفتی بزرگتر از اشعریت وجود نداشته است، گفت: در طول تاریخ و در طی جریانهای غالب و مسلط میان امت اسلامی، بعد از ائمهی اربعهی اهل سنت، اجتهاد تعطیل شد و این به دلیل غیاب عقل بود، چون گوهر اجتهاد، عقلانیت است. جان و جوهر روشنفکری، عقلگرایی است و اشعریت تفاوت جوهری و ذاتی با روشنفکری دارد و در واقع نوعی سفاهت کلامی است. افزون بر ۱۰ قرن اکثریت امت اسلامی گرفتار این آفت بودهاند و پیامد نگرش اشعری، انسداد اجتهاد بوده است.
وی افزود: طی دو قرن اخیر افرادی بهعنوان مصلح و دلسوز امت اسلامی به چارهاندیشی این معضل اهتمام کردند و در چارهجویی این مورد که با مقوله اشعریت چه کنیم به این نتیجه رسیدند که احیای اعتزال تاریخی میسر نیست؛ لذا جریانی را بنا نهادند که منتهی به پیدایش طیف اعتزال نو شد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نواعتزالگرایی را تلاشی برای زدودن آثار سوء تفکر اشعریت بر جامعهی اسلامی عنوان کرد و بیان کرد: البته جریانها و پیروان نواعتزالگرایی یکدست نیستند. مباحثشان چندان شفاف نیست و نتوانستند مکتبی را بنیانگذاری کنند، و در مجموع میتوان گفت که نواعتزالگرایی یک رویکرد معرفتی است.
وی مشکل اساسی اشعریت را فقدان دستگاه فلسفی و عقلانیت کارآمد در مبنا دانست و با اشاره به منطق کارآمد در مواجه با دین در دو افق فهم و عقل دینی، اظهار داشت: نواعتزالگرایی که تصور میکرد باید جایگزین اشعریت شود از نقاط ضعفی رنج میبرد.
رشاد عنوان کرد: مشکل اساسی اعتزال تاریخی، تکساحتینگری در حوزهی منطق درک دین بود. اصرار بر نقش منحصر عقل، منجر به تکساحتیاندیشی شد. این نقطه ضعف در اشعریت هم هست. مشکل اساسی جریان اعتزال تاریخی و اشعریت در این است که فاقد دستگاه فلسفی کارآمدند که جامعنگر و واقعگرا باشد.
وی با بیان اینکه در مقام منبع معرفت، یک مجرا و ابزار را محور قراردادن، آفت اساسی است، گفت: معتزله عقل و اشعریه، حدیث را مبنا قرار دادند و در اعتزال نو عقلانیتی خودبنیاد، اما سطحینگر شبیه عقلانیت ابزاری مورد توجه است. در اعتزال تاریخی نیز نوعی عقل خودبنیاد محور توجه بود.
آیتالله رشاد در انتقاد به آثار سید قطب، مواجهی انتقادی را نوعی تکریم محسوب کرد و تصریح کرد: در آثار سید قطب هیچ اثری که بتواند منشأ تفکر معرفتی شود نمییابید. وی نتوانست آرای عمیق و آثار فاخر تولید کند. آفت دیگر این آثار فقدان روح حماسی در آنهاست. یک روح محافظهکاری در عملکرد مجموعهی طیف اعتزال نو به چشم میخورد. زود عقبنشینی میکنند و زود دچار تفرقه میشوند. در مجموعهی اخوانالمسلمین عناصر فراوان افراطی و تفریطی وجود دارد. محمد قطب برادر سید قطب به آل سعود پناه آورده و آنجا زندگی میکند. زمانی به محضر مقام معظم رهبری(حفظه الله) نقل کردم که برادر سید قطب به آل سعود پناه برده است؛ مقام معظم رهبری(دامت برکاته) گفت که اینها مرد عمل نیستند!
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی تأکید کرد: جریان اعتزال نو که سید قطب به آن تعلق دارد فاقد دستگاه فلسفی در حوزهی مبانی، فاقد منطق کارآمد و فاقد حماسه است. شاید فروپاشی نظامهای بهار عربی ناشی از فقدان همین دستگاه گسترده و کارآمد و فقر روح حماسی باشد.
رئیس حوزهی علمیه امام رضا(ع) تصریح کرد: جریان نواعتزالی، فرار از اشعریت است، ولی نتوانسته به اعتزال تاریخی و عقلانیت دقیق و استوار برسد. زمانی که میگوییم فقر فلسفی، فقط فلسفه به معنای متافیزیکی را مدنظر نداریم، بلکه نوعی عقلانیت مورد توجه است و شأن انسانی را در نظر داریم. در جریان اعتزال نو با یک فلسفهی دین جامع مواجه نیستیم، و نتیجتاً آرای این جریان نیز سست، سطحی و غیرفاخر است. بنابراین جریان اعتزال نو نیز نتوانسته تحول عمیقی در اسلام و جهان اسلام ایجاد کند.