طلبه طراز انقلابی، انسانی پرسشگر و هم‌افق انقلاب اسلامی است

طلبه طراز انقلابی، انسانی پرسشگر و هم‌افق انقلاب اسلامی است

به گزارش خبرنگار مهر، همایش «طلبه طراز انقلاب اسلامی» روز چهارشنبه ۲۹ شهریور در موسسه فرهنگی شهدای هفتم تیر (سرچشمه) برگزار گردید. در این همایش آیت الله علی اکبر رشاد، حجت الاسلام محمد رضا زائری و حجت الاسلام اکبرنژاد به ایراد سخنرانی پرداختند.

در ابتدا آیت الله علی اکبر رشاد رییس شورای مدیریتی حوزه های علمیه تهران گفت: انقلاب با نهضت، جنبش، اصلاح و … تفاوت دارد. جنبش ادامه ندارد. از طرفی اصلاح سازشکار است. اما انقلاب این گونه نیست. انقلاب هم برآیند است و هم فرآیند. هم مسیر است و هم ثمره. انقلاب اسلامی دنیا گر است اما دنیا گرا نیست، آخرت گرا ست. در این انقلاب از بزرگانی چون راحل رستگار، امام عزیز (ره)، علامه شهید آیت الله مطهری و رهبر فرزانه، فرهمند، شجاع، متفکر و زعیم ذوفنون آیت الله خامنه ای بهره مند بوده و هستیم.

وی در ادامه در تببین مفهوم تحول عنوان کرد: تحول با تبدُل تفاوت دارد. حوزه نباید تبدیل به چیز دیگری شود. یکی از مهم ترین تهدیدهای حوزه دانشگاهی شدن آن است. حوزه ما دارد شبیه به دانشگاه می شود. باید توجه داشت که تا زمانی که عیوب را می گوییم هنوز در مقدماتیم. وقتی ایجابیات را می گوییم باز خوب است اما تا تبدیل به یک نظریه منسجم نشده است هنوز در ابتدای راه هستیم. نظریه نیز کلیات و انتزاعیات را بیان می کند. تا زمانی که به صورت یک نظام در نیاید نمی تواند الگوی عمل قرار گیرد. در زمینه آموزش و پرورش مآل به ۱۸۰ آسیبی که می توان گفت را طبقه بندی کردیم و راهکارهای آن ها را بیان کرده ایم. چرا که بعضی چیزها را نباید گفت بلکه باید رفع کرد. یکی از این آسیب ها این است که هنوز طلبه ما روزآمد و کارآمد نشده است. اگر این مسأله محقق شد به طلبه طراز انقلاب اسلامی می رسیم. طلبه ما عمدتاً نمی داند در کجای تاریخ قرار دارد. خودآگاهی تاریخی پیدا نکرده است. از زمان حال درک کافی ندارد. ما باید میراث گذشته را خلاقانه بازشناسی، بازآرایی و ارائه کنیم اما در ظرف زمان، تا طلاب روزآمد و کارآمد شوند.

آیت الله رشاد در ادامه افزود: باید اجتهاد را متحول کنیم اما با همان اصولی که گذشتگان ما بنا نهاده اند. باید اجتهاد را تخصصی کنیم که آن هم با درآمیختن علوم انسانی با فقه ممکن است. فقیه مهندسی ژنتیک و فقیه تکنولوژی و … نیاز داریم که در حوزه تخصصی خودشان نفر اول باشند. اجتهاد مُتجزّی به چه معناست؟ اجتهاد که تجزیه بردار نیست. مشکل اینجاست که تخصص وجود ندارد. ۲۰۰۰ نفر پای یک درس می نشینند اما چند درصد بعد از ۲۰ سال مجتهد می شوند؟ اشکال کجاست؟ آن ها که مجتهد می شوند تا چه حد کارسازند؟ امروز فریاد همه بر آمده و به حق هم برآمده که نظام بانکی ما در عمل ربوی است. چرا ما نمی توانیم نظام بانکی ارائه کنیم چون اجتهاد عمومی داریم و اجتهاد تخصصی نداریم. اگر این مشکل حل شود طلبه ما، طلبه طراز انقلاب اسلامی می شود.

وی همچنین عنوان کرد: یادم می آید رهبر معظم انقلاب در اولین جلسه ای که در تهران با طلاب داشتند ۱۶ اصل را بیان فرمودند. بعد از جلسه به ایشان گفتم شما اصول اساسی تحول را بیان فرمودید اما مخاطب شما چه کسی بود؟ آن زمان شورای حوزه نبود اما سازمان تبلیغات و جامعه مدرسین بود. ایشان گفتند من این حرف ها را می گویم تا در فضا پخش بشود و تبدیل به فرهنگ شود. تلویحاً منظورشان این است که هنوز مخاطبی ندارد و فعلاً باید فرهنگ سازی کنیم. حدود ۱۲ سال پیش بیانات مقام معظم رهبری در جمع نخبگان حوزه که یک سره گله گذاری است بسیار متفاوت است از بیانات اخیر ایشان در جمع طلاب که فرمودند نسل جدیدی از متن حوزه برآمده و قد کشیده است که این صحبت ها بسیار برای بنده امیدآفرین و خوشحال کننده بود.

در ادامه حجت الاسلام اکبرنژاد به ایراد سخنرانی پرداخت. وی گفت: در ابتدای دوران طلبگیِ بنده ادبیات مربوط به تحول را از آیت الله رشاد و اعوان و انصار ایشان پی گیری می کردیم. ایشان از پرچمداران تحول در حوزه هستند. بنده مشکل اصلی حوزه را در این می بینم که حوزه از جامعه هدف خود فاصله گرفته است و دچار انتزاع شده است. ذهن حوزوی تبدیل به یک ذهن انتزاعی شده است. قرآن می فرماید رسالت ما بازگشت به همان مردمی است که خواستگاه خود ما هستند اگر حوزه خودش را مسئول دین داری مردم بداند و تمام تقصیرها را به گردن صدا و سیما و اداره ارشاد و … نیندازد خیلی از مشکلات خود به خود حل می شود. بنده لیست بعضی دروس حوزوی را که بررسی می کنم می بینم مربوط به مشکلات روز ما نیست. مثلاً وقتی بانک شکل گرفت حوزه کجا بود؟ مشکلاتی که امروز در بانکداری ما وجود دارد ریشه در تاریخ شکل گیری آن دارد.

وی افزود: بعد از انقلاب دچار یک رودربایستی با حوزه شده ایم و در نتیجه نتوانستیم خود را به طور جدی نقد کنیم. ما به جای آن که ظرفیت حوزه را در خدمت انقلاب قرار بدهیم، انقلاب را در اختیار همان حوزه قبل از انقلاب قرار دادیم. همان سازوکار حوزه قبل از انقلاب را که در فضای غیر حکومتی شکل گرفته بود را ادامه داده ایم. نظم داشتن خیلی خوب است اما وقتی یک نظم غلط و قدیمی را دنبال کنیم دست و پای تحول خواهان را بسته ایم. فکر می کنم وجه اشتراک همه حضار این جلسه این است که همه قبول داریم که حوزه ما تن به تحول نمی دهد و علاقه ای به تغییر ندارد. این مسأله در منشور روحانیت امام هم وجود دارد.

اکبرنژاد در ادامه اظهار داشت: ای کاش مرکزیت حوزه علمیه قم در تهران می بود. چون بطن حادثه هایی که در کشور اتفاق می افتد در تهران است. کجا این فرصت برای حوزه وجود دارد که حوادث را از نزدیک ببیند و درک کند؟ عالی ترین مراکز پژوهشی را در تهران داریم اما مرکز حوزه های دینی ما در قم است و در نتیجه ارتباط لازم شکل نگرفته است. حوزه تهران باید تلاش کند مثل حوزه مشهد و اصفهان حسابش را از حوزه قم جدا کند و تبدیل به نوک پیکان حوزه در حاکمیت شود و آن کارهای لازمی را که باید انجام شود و حوزه قم انجام نمی دهد را انجام دهد. البته این جدا شدن به معنای جبهه گیری نیست. حوزه تهران همچنین می تواند خلأهای خود را با جذب نیرو از قم برطرف کند که این مسأله تحول در حوزه قم را نیز به دنبال خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید